دو سناریو پیش رو داریم:
۱- در بهترین حالت، تعداد مبتلایان جدید هر روز، در فروردین به پیک میرسه، اپیدمی در فصل بهار فروکش میکنه، و از تابستون اقتصاد جهانی رشد میکنه.
۲- در بدترین حالت، نه گرمای تابستون از پس ویروس بر میاد نه سیاست دولتها.
در این حالت، فقط herd immunity میتونه جلوی شیوع بیشتر بیماری رو بگیره، که اونهم تنها با ابتلای بیش از نیمی از جمعیت جهان محقق میشه. این به معنی فوت چندین میلیون نفر خواهد بود.
وظیفه دولتها در این میون چیه؟
کارهایی که دولتها نباید بکنند:
۱- منع اجباری تردد:
در تجربه بقیه کشورها، قوه قهریه جواب عکس داده. مردم رو باید قانع کرد که خونه بمونند. اگه مردم به تدبیر حکومت اعتماد نداشته باشند، از ترس اینکه نیازهاشون در دوره منع تردد تامین نشه، اقداماتی میکنند که به شیوع بیشتر بیماری منجر میشه. ریشه کن شدن اپیدمی فقط در صورت همکاری مردم محقق میشه. دولت میتونه نقش هماهنگ کننده بین مردم رو ایفا کنه. اما اگه دولت به زور متوسل بشه، کار به تقابل مردم و حکومت میکشه که اپیدمی رو تشدید میکنه.
۲- مبارزه با احتکار:
هر تاجری میزانی جنس تو انبار نگه میداره تا به تدریج بازار رو تامین کنه. میزان جنس انبار شده با توجه به سرعت تولید، و میزان تقاضای روزانه، تعیین میشه.
طبیعتا در صورت افزایش ناگهانی تقاضا، موجودی انبار کافی نیست. افزایش سرعت تولید هم زمان میبره. برای اینکه موجودی انبار بتونه تا رسیدن محموله بعد، تقاضای بازار رو جواب بده، قیمت باید افزایش پیدا کنه. فایده اول افزایش قیمت جلوگیری از نایاب شدن کالا، تا زمان افزایش سرعت تولیده.
فایده دومش، افزایش ظرفیت تولیده. قیمت بالا به سایر تجار انگیزه میده تا فعالیتشون رو عوض کنند و منابعشون رو صرف تولید کالای کمیاب، مثلا ماسک، بکنند.
اگه دولت انبارها رو مصادره و تجار رو محاکمه کنه، اولا تجار جدید انگیزه ورود به این بازار رو پیدا نمیکنند، پس ظرفیت تولید افزایش پیدا نمیکنه؛ ثانیا برنامه تولید تجار کنونی هم مختل میشه، پس در آینده عرضه این محصول کمتر هم میشه.
راه داشتن ماسک و الکل بیشتر، مصادرهاش نیست بلکه ایجاد انگیزه تولید بیشتره. دولت فقط باید اطمینان حاصل کنه که بازار انحصاری نیست؛ این جوری بین تجار رقابت شکل میگیره.
در عمل دیدیم که وقتی موانع تولید الکل رفع شد، بخش خصوصی به سرعت شوک تقاضا در بازار رو جبران کرد. پس بجای مقابله با بازار، به بازار اعتماد کنیم و با انحصار مقابله کنیم.
کارهایی که دولتها باید بکنند:
۱- تست:
از تجربه کره و چین یاد میگیریم که تست کردن افراد، و بعد شناسایی سریع و تست کسانی که با مبتلایان در تماس بودند، موثرترین روش مهار اپیدمیه. اکثر مردم وقتی بدونند مریض هستند، بخاطر سلامت خانواده هم که شده، خودشون رو قرنطینه میکنند. اما اگه کسی ندونه که ناقله، گاهی به این خیال که حواسش هست مریض نشه، به تماس با دیگران ادامه میده.
۲- بستن اماکن تجمع عمومی:
مدارس باید تعطیل بشن. مریضی بچهها خفیفه، و علیرغم ناقل بودن گاهی علامتی ندارند. در مدرسه، بچهها ویروس رو به همدیگه میدهند، و بعد در منزل به والدین، و خطرناکتر از اون، به پدربزرگ و مادربزرگها منتقل میکنند.
مدارس، دانشگاهها، سینماها، مساجد، مالها، همایشها، باشگاههای ورزشی و سایر محلهای تجمع عمومی باید تعطیل بشن.
حمل و نقل عمومی یکی از کانالهای مهم انتقال بیماریه. اما نمیشه تاکسی، مترو و اتوبوس رو کاملا تعطیل کرد. ضد عفونی کردن حمل و نقل عمومی مهمه. اما دولت میتونه دورکاری رو هم تشویق و تسهیل بکنه، تا تراکم مردم کم بشه.
۳- توزیع یارانهای محصولات بهداشتی:
در اقتصاد مفهومی داریم به نام «اثرات جانبی». مثلا اگه کسی درخت بکاره، بقیه هم از اکسیژنش بهرهمند میشن؛ به این میگیم اثر جانبی مثبت. یا اگه کسی بیماری مسری بگیره و بقیه رو بیمار کنه، میگیم اثر جانبی منفی داشته. اگه کسی که بیماری مسری داره، خدمات درمانی دریافت کنه، «اثر جانبی منفیش» بر جامعه از بین میره، لذا بقیه هم بهرهمند میشن. تنها جایی که علم اقتصاد یارانه رو مفید میدونه، اونجاست که اثر جانبی مثبت باشه.
دیدیم که گرونی ماسک و الکل برای افزایش تولید لازمه. اما این گرونی باعث میشه فقیرترها نتونند این محصولات رو تهیه کنند، بیماری شایعتر بشه، و اثر جانبی منفی بر جامعه داشته باشه. برای همین بجای مصادره محصولات بهداشتی، دولت باید اونها رو از بازار بخره و بین کسانی که ریسک بالا ولی استطاعت پایینی دارند، توزیع کنه. اینجوری بدون کاهش دادن انگیزه عرضه، «اثرات جانبی منفی» بیماری رو کاهش داده.
مقابله اصلی با اپیدمی به عهده مردمه.
دولتها فقط هماهنگی ایجاد میکنند.
منبع: https://t.me/Economics_and_Finance