از یک طرف، وضع کنونی نتیجه تجمیع نیم قرن تصمیمات غلطه، لذا حالا تحقق این مطالبات مستلزم اصلاحات ساختاری عمیق در نظام بودجه، نظام بانکی، نظام مالیاتی، و سایر نظامات اقتصادی کشوره.
از طرف دیگه، حکمرانی اقتصادی ما چنان توانی نداره! بدنه کارشناسی کشور تحلیل رفته، عموم مسوولان جرات تصمیمگیری ندارند، و ذینفعان رانت دولتی چنان منجلابی از کمیسیونها و شوراها درست کردهاند که معدود مدیران مصمم هم نمیتونند در این بوروکراسی ناکارا حرکت کنند.
در چنین وضعی اگه رییس جمهور بعدی فقط یک اصلاح ساختاری رو - اونهم تا حدودی - به ثمر برسونه، باید کلاهمون رو بندازیم هوا!
اگه بخواهیم فقط یک اصلاح ساختاری مطالبه کنیم، چی باشه؟ کدوم اصلاح ساختاری بیش از بقیه تولید و دستمزد رو افزایش میده، و فساد و تورم رو کاهش میده؟
در سال ۱۴۰۰ حذف تدریجی مداخلات قیمتی و به موازات، تبدیل یارانه پنهان در قیمت به یارانه نقدی بهترین اصلاحیه که میشه در ساختار اقتصاد انجام داد، اصلاحی که هم فساد و تورم رو کاهش میده، و هم تولید و دستمزد رو افزایش میده.
اکثر بنگاههای کشور رانتی-خصولتی هستند! رهاسازی قیمتها رانت مدیران منصوب در این بنگاهها رو بیشتر نمیکنه؟
فقط محصول این بنگاه ها نیست که قیمت گذاری دولتی میشه، بلکه مواد اولیه - عمدتا انرژی - این بنگاهها هم به قیمت دولتی بهشون فروخته میشه. اون انرژی از نفت میاد، نفتی که قرار بود ملی باشه، ولی عملا دولتی شده. دولت، نفت، گاز و مشتقاتش رو به هر قیمتی که صلاح بدونه به هر کی بخواهد میفروشه، و در ازاش برای محصولاتشون قیمت تعیین میکنه. منتها این قیمت جوری تعیین میشه که نفعی که این بنگاهها از محل مواد اولیه ارزون بدست میارند عموما بیشتر از ضرریه که از محل فروش یارانهای محصولاتشون متحمل میشن. این یعنی، بطور خالص، عموم این بنگاهها برنده مداخلات قیمتی هستند. بخشی از سودشون میشه حقوق-مزایای نجومی مدیران، بخشی هم کانالیزه میشه به سمت دالانهای تاریک سیاست، تا از جریانهای سیاسی حامی مداخلات قیمتی دفاع کنه.
حذف مداخلات قیمتی باعث ورشکستگی برخی بنگاههای کشور نمیشه؟
همینطوره! و این دقیقا نشونه اینه که نفعی که این بنگاهها از مواد اولیه یارانهای بدست میارند، خیلی بیشتر از نفعیه که مصرفکننده نهایی از محل قیمت یارانهای محصولاتشون بدست میاره.
خب اگه ورشکست بشن، بد نیست؟
یک مثال بزنم. کارگاهی رو تصور کنید که جعبه میوه درست میکنه. چه مواد اولیهای استفاده میکنه؟ طبعا الوار! بدیهیه که مبل نمیخره، بشکنه، و جعبه میوه درست کنه! مبل گرونه و تبدیلش به جعبه میوه نمیصرفه. حالا تصور کنید دولت چنان در بازار مبل مداخله کنه که مبل از الوار ارزونتر بشه. دیگه تعجبی نداره که کارگاههایی مبل بخرند، بشکنند، و جعبه میوه درست کنند. بعد رفته رفته مبل تو کشور کم میشه و مردم باید روی جعبه میوه بشینند. کیفیت زندگی مردم افت میکنه. حالا اگه دولت مداخلهاش در قیمت مبل رو حذف کنه، طبعا اون کارگاهها ورشکست میشن. ولی این اتفاق بدی نیست، چون فعالیت «تولیدی» اون کارگاهها باعث کاهش کیفیت زندگی مردم میشده.
دولت با قیمت خیلی چیزها - از انرژی و گندم گرفته تا خوراک دام و سیمان - همین کار رو کرده. لذا بنگاههای رانتی غیربهینه، این چیزها رو تبدیل به محصولات به نسبت کمارزشتر میکنند. نتیجتا از یک طرف با کاهش کیفیت زندگی مردم مواجه هستیم، و از طرف دیگه اقتصاد پر از بنگاههایی شده که بدون مداخلات قیمتی ورشکست میشن.
هر فعالیت تولیدی لزوما خوب نیست. تبدیل مبل به جعبه میوه میتونه ظاهر «تولیدی» داشته باشه، اما در واقع مخربه. تولید زمانی خوبه که مواد اولیه رو به محصولی با ارزشتر تبدیل کنه. ملاک، ارزش واقعی محصول برای مردمه، نه ارزش منعکس شده در قیمتهای دستوری-دولتی.
اقتصادی ساختیم مبتنی بر تبدیل مبل به جعبه میوه. برندگان این اقتصاد ، بنگاههای رانتی-خصولتی هستند، نه مردم.
مدیران این بنگاهها از محل سود ناشی از این مداخلات، سیاسیون رو تامین میکنند. سیاسیون هم با نشر دروغ، مردم رو متقاعد میکنند که حذف مداخلات قیمتی خطرناکه. مردم رو از گرونی میترسونند. سعی میکنند مردم رو متقاعد کنند که منافعشون از مداخلات قیمتی بیشتر از منافع بنگاههای رانتی-خصولتیه. سعی میکنند اولویت جامعه رو عوض کنند و بگن افزایش دستمزدها، رفع تحریم، یا کاهش تورم، اولویت داره. (توضیحات بیشتر در پست (https://t.me/Economics_and_Finance/959) قبلی) سیاسیون خودشون هم میدونند این حرفهاشون دروغه، ولی خب پول گرفتن تا بگن.
ولی در وضع کنونی، هیچ اصلاح ساختاری دیگهای به این حد نمیتونه فساد و تورم مزمن رو کاهش بده، و تولید و دستمزد رو افزایش بده.
https://t.me/Economics_and_Finance