دکتر محسن علوی منش، مدیر گروه توسعه و برنامه ریزی مرکز پژوهش های مجلس، با بیان اینکه کشور یک برنامه ندارد و دولتها عملا برنامه دیگری برای خود دارند و آن را پیش می برند، گفت: با کاری که دکتر پزشکیان انجام داد، خوشبختانه به نظر می رسد کشور قرار است یک برنامه داشته باشد و نه بیشتر! البته بعد از انتشار اسناد پشتیبان برنامه هفتم که قرار است انجام شود، باید صدای نخبگانی که شنیده نشدند، شنیده شود تا ببینند راهکاری بهتر از راهکاری که در برنامه اشاره شده ، وجود دارد یا خیر!
دکتر سید محسن علوی منش، مدیر گروه توسعه و برنامه ریزی مرکز پژوهشهای مجلس که در ششمین جلسه از سلسله جلسات بررسی حیاتی ترین مسائل مبتلابه مدیریت توسعه ملی با هدف کمک اندیشه ای به دولت جدید با عنوان «دولت چهاردهم و ضرورتهای مواجهه اعتلابخش با برنامه هفتم توسعه»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن می گفت، تصریح کرد: در مناظره های انتخابات ریاست جمهوری، آقای دکتر پزشکیان، وقتی در مقابل این پرسش قرار می گرفت، که برنامه شما برای کشور چیست، ایشان که چهاردوره هم نماینده مجلس بودند، بیان می کردند که برنامه من همان برنامه هفتم توسعه است. شاید رقبای ایشان این موضوع را جدی نمی گرفتند و این یکی از آسیب های اصلی نظام برنامه ریزی ما است که ما در عین اینکه برنامه تصویب می کنیم، اما عملا دولتها چندان به آن مقید نیستند و به ویژه از برنامه چهارم به بعد، برنامه ناپذیری دولتها را با شدت بیشتری داشتیم.
پزشکیان، گفتمان جدیدی را در نظام برنامه ریزی ما پیش می برد برنامه هفتم ، برنامه توسعه نیست
وی افزود: چه هدفمند و چه غیرهدفمند، این جمله و اعتقاد دکتر پزشکیان، گفتمان جدیدی را در نظام برنامه ریزی ما پیش می برد و حتی گفتند گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس آماده کرده بود که هر کدام از دستگاه ها چه نقشی را در برنامه هفتم خواهند داشت، را در اولین جلسه کابینه به وزرا می دهند تا پیگیری کنند. اما در عین حال واقعیت این است که برنامه هفتم ما باز هم آنچنان که باید برنامه توسعه نیست.
تنها 9 درصد برنامه ششم محقق شده است
علوی منش با یادآوری اینکه ایران از 1327 برنامه ریزی را آغاز کرده و جزء اولین کشورهای منطقه است، به تاریخچه ای از تدوین قانون های برنامه و بودجه در کشور اشاره کرد و ادامه داد: بودجه باید تامین مالی کننده برنامه ها باشد و زنجیره ای از برنامه بلندمدت در قانون برنامه و بودجه تعیین شده اما متاسفانه تحقق آنها پایین است و به ویژه از برنامه چهارم به بعد، که آقای احمدی نژاد وقعی به قانون نگذاشت و مجلس هم در نظارت خود، جدی نبود. به همین دلیل، معمولا تحقق برنامه ها، زیر 40درصد است. در مورد برنامه ششم هم مرکز پژوهش ها گزارشی را تهیه کرد که گفته بود اگر احکام را بگیریم این تحقق به 50درصد می رسد اما اگر تحقق اهداف را در نظر بگیریم، 9درصد برنامه ششم محقق شده است.
آسیب شناسی هایی که درباره برنامه ها شده اند، چه می گویند!؟
مدیر گروه توسعه و برنامه ریزی مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به آسیب شناسی هایی که در کشور در رابطه با تحقق پایین برنامه ها، توضیح داد: اولین آسیب شناسی جامع، آسیب شناسی است که شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران، ایتان، سال 1383 برای مرکز پژوهش ها انجام داده است. آنها سعی کردند همه مطالعات را احصا و بر اساس چهار دسته بندی، پیش نیازها، فرآیند، محتوای و اجرای آن دسته بندی کردند. سال 93 هم تحلیل دیگری انجام شد و بعد از آن هم چند کار پژوهشی دیگر انجام شد. آنچه که جالب است، مشترک بودن این آسیب ها از نظر همه این تحلیل ها بوده است و وفاقی درباره اینکه چه آسیب هایی داریم، وجود دارد.
برنامه های موازی متعددی همزمان در کشور اجرا می شود
وی با بیان اینکه اولین آسیب، آسیب وجود برنامه های موازی در کشور است، توضیح داد: کشور یک برنامه ندارد و برنامه های موازی متعددی همزمان در کشور اجرا می شود. ما متاسفانه قبل از انقلاب هم این آسیب را داشته ایم. دولتها عملا برنامه دیگری برای خود دارند و آن را پیش می برند. با کاری که دکتر پزشکیان پیش می برد، خدارا شکر به نظر می رسد کشور قرار است یک برنامه داشته باشد و نه بیشتر!
علوی منش، آسیب دوم را نبود درک مشترک برنامه ریزان، سیاستگذاران و مجریان از مفاهیم برشمرد و با بیان اینکه ما حتی هنوز در تعریف مشترک از توسعه هم مشکل داریم، اظهارداشت: شاید همین آسیب که آسیب بزرگی است، موجب شد رهبری سال 1386، بیان کنند که ما نیازمند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هستیم. سال 1389 که این بحث مطرح و همایشهایی برگزار شد، رهبری جمله ای تاریخی گفتند مبنی بر اینکه «وقتی می گوییم الگوی اسلامی ایرانی، یعنی یک نقشه جامع. بدون نقشه جامع ما دچار سردرگمی خواهیم شد، همچنان که در طول این سی سال، به حرکتهای زیگزاگی، بی هدف و هفت و هشتی مبتلا بوده ایم و به این در و آن در زده ایم.» اما با وجود این بیانات شجاعانه، متاسفانه باز هم کار بعد از این به جایی نرسید.
برنامه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به کجا رسیده است؟
این پژوهشگر توسعه اضافه کرد: وقتی رهبری الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را گفتند، لایحه برنامه پنجم در حال رفتن به مجلس بود. در ادامه ظاهرسازی هایی که در کشور ما وجود دارد، آقای احمدی نژاد، اسم لایحه را لایحه برنامه پنجم پیشرفت و عدالت گذاشت، اما وقتی به مجلس رفت، آنها این برنامه را نپذیرفتند. آن زمان تازه بحث الگوی ایرانی اسلامی مطرح شده بود و همه امیدوار بودند که بتوانیم بعد از 30 سال یک مدل توسعه بومی داشته باشیم . مجلس آن را رد کرد و اسم آن را توسعه گذاشت و یک ماده «یک» گذاشت که دولت را موظف می کرد که تا پایان سال سوم برنامه پنجم، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را بدهد و این برای برنامه های ششم و بعد از آن مبنا شود. اما متاسفانه دولت نتوانست و مجلس هم نظارت نکرد. سال 97، بعد از 7 سال فعالیت، سندی به عنوان الگوی پایه اسلامی ایرانی ارائه دادند. این سند آنچنان ضعیف بود که مورد تقبیح و تمسخر کارشناسان قرار گرفت. قرار بود دو سال بعد، الگوی پایه به الگوی کامل ارتقا یابد و مبنای برنامه ریزی های کشور شود که تا کنون خبری از آن نیست. آن مرکز همچنان وجود دارد و بودجه هم می گیرد، که آن زمان سالی 10 میلیارد بود اما هیچ چیزی از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نمی شنویم.
مدیر گروه توسعه و برنامه ریزی مرکز پژوهشهای مجلس، عدم محاسبه مالی مناسب برنامه را آسیب دیگر برنامه نویسی در کشور عنوان کرد و افزود: برنامه ششم 876 حکم داشت که 390 حکم آن به پول اضافه نیاز داشت و با هزینه های جاری دستگاه ها، امکان اجرا نداشت. یعنی 44.5درصد احکام، پول لازم داشتند. دو مشکل در این رابطه وجود دارد، دولت کلی حکم اضافه می آورد و اگر بخواهیم واقعا آن را اجرا کنیم، باید ردپای آن در بودجه آورده شود. عملا بسیاری از احکام اصلا به لایحه بودجه راه پیدا نمی کند. ضمن اینکه کمیته تخصیص، ماده 30 قانون برنامه و بودجه، که در اختیار سازمان برنامه و وزارت اقتصاد است، که هر وقت پول کم است، می گویند همه تخصیص هایی که قرار بوده به دستگاه ها، داده شود، به طور کامل اختصاص پیدا نمی کند. تا دو سال پیش، تخصیص ها یکسان نبود و تخصیص کاری 100درصد خورده می شد و برنامه دیگری صفر درصد و فسادهای عجیب و قریبی داشت.
در برنامه هفتم، جدول منابع و مصارف نیست
وی ادامه داد: در برنامه ششم، جدول منابع و مصارف در بودجه نیامده بود که ما به عنوان مرکز پژوهش ها ایراد گرفتیم و با کوشش های رئیس کمیسیون وقت اضافه شد. در برنامه هفتم، به طور کلی جدول منابع و مصارف نیست و اولین برنامه در تاریخ برنامه ریزی ما است که این جدول را ندارد . به جای آن در بند الف ماده 3 آمده است که وزارت امور اقتصادی و دارایی مکلف است، پایان هر سال، برنامه تامین مالی سال بعد را بدهد و عملا همه چیز را به آینده موکول کرده است.بعد مجلس وقتی تصویب کرد، اعلام کرد دولت باید ظرف شش ماه، برنامه تامین مالی را را ارائه کند، در حالی که مجلس نباید تا زمانی که این جداول اضافه می شدند، آن برنامه را تصویب می کرد.
در دوره روحانی، برنامه ششم را دولت ننوشت!
علوی منش آسیب مداخله بالای مجلس را دیگر آسیب قابل توجه در برنامه ها عنوان کرد و گفت: در دولت روحانی، برنامه ششم را دولت ننوشت، 35 ماده داشت و به مجلس که آمد 124 ماده شد. یکی از دلایلی که مجالس ماده ها را اضافه می کنند این است که معاونتهای پارلمانی دستگاه های اجرایی، که در لایجه سعی کرده اند چیزی برای سازمان خود اضافه کنند وقتی در دولت زورشان نرسیده، سعی می کنند با چانه زنی با نماینده ها این کار را انجام دهند. ضمن اینکه نماینده ها نگاه رفاهی دارند اما فکر نمی کنند پول باید باشد و نباشد، محقق نمی شود. علاوه بر اینها، لایحه دولت هم ضعف دارد و جامعیت و مانعیت ندارد. اگر دولت در هر برنامه ای، گامی را سامان داده باشد، در جریان فشارها می گوید مثلا فلان کار را با همان هدف انجام داده است و بیشتر از آن، پولی ندارد.
مواردی که مجلس به لایحه برنامه هفتم اضافه کرده است
وی با بیان اینکه این مشکلات در برنامه هفتم وجود دارد، گفت: لایحه دولت در برنامه هفتم، 545 حکم داشته است، در کمیسیون تلفیق، به هزار و هشت حکم رسیده و مجلس تقریبا برنامه هفتم را دو برابر کرده است. برخی احکامی که اضافه شده و بار مالی دارد، شامل افزایش سهم صداوسیما، آموزش و پرورش و قوه قضائیه از بودجه عمومی، الزام دستگاه های اجرایی به خرج یک درصد از هزینه های خود در امور فرهنگی، اختصاص یک درصد از درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز به وزارت راه، حذف حکم افزایش تدریجی نرخ مالیات بر ارزش افزوده،حذف و تغییر احکام با موضوع کاهش معافیت های مالیاتی، تامین سبد معیشتی خانوارهای 5 دهک اول، تامین مابه التفاوت وام بهسازی و نوسازی خانه های روستایی، رایگان شدن بیمه پایه برای 5 دهک اول، اجرای کامل تبصره 3 برای اعتبارات شغلی نیروهای مسلح، افزایش نسبت مربی به دانش آموز، اختصاص 10درصد تملک دارایی های سرمایه ای به امنیت غذایی ، بوده است. همه اینها خوب است، اما باید پول داشته باشیم، ضمن اینکه چرا باید دستگاه های اجرایی بودجه ثابتی را دریافت کنند. اگر لازم بود، چرا در لایحه نیامده است!؟
اقدام عجیب مجلس در اضافه کردن تعطیلی یک شهادت به احکام دائمی برنامه های توسعه!
علوی منش گفت: این آسیب دو راهکار قانونی دارد، یکی اصل 74 و اصل 75 قانون اساسی، که اصل 74 می گوید لایحه نباید به طرح قلب شود، مانند اینکه 500 ماده به 1000ماده افزایش یابد. تاکنون شورای نگهبان تنها یک بار از این قدرت قانونی خود درباره قانون احکام دائمی برنامه های توسعه استفاده کرده است که مجلس 70 ماده اضافه کرده بود. حتی اضافه شدن تعطیلی شهادت امام حسن عسگری(ع) هم در این قانون گنجانده شده بود و روشن نیست که چه ربطی به احکام دائمی برنامه های توسعه دارد! اولین بار شورای نگهبان ایراد گرفت اما متاسفانه با لابی آن را حل کردند! اصل 75 هم می گوید اگر مجلس هر حکمی بخواهد به لایحه اضافه کند باید بگوید بار مالی آن باید از کجا تامین شود. اما متاسفانه درباره برنامه های توسعه این ایراد گرفته نمی شد. این بار آقای منظور و شهید رئیسی نامه نوشتند و رهبری این قانون را تا حدی اعمال کردند، اگر این اصل اعمال نمی شد، حکمها خیلی بیشتر از این بودند!
مدیر گروه توسعه و برنامه ریزی مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه دولت اکنون خودش را با مجلس درگیر نمی کند، آسیب بعدی را برنامه در برنامه بودن کشور برشمرد و گفت: برای نمونه، یکی از اصلی ترین انتخابهایی که یک کشور در حال توسعه باید داشته باشد این است که استراتژی توسعه صنعتی داشته باشد و اولویتهای صنعتی اش را تعیین و از آنها حمایت کند، اما در برنامه چهارم ، پنجم و ششم آمده که دولت استراتژی توسعه صنعتی بنویسد و هنوز هم استراتژی نداریم. همه می گویند فلان برنامه چند ماه دیگر توسط فلان بخش نوشته شود، روشن نیست که چرا خودشان نمی نویسند!؟ مگر مثلا شش ماه دیگر، چه اتفاقی قرار است بیفتد!؟ واقعیت این است که کارشناسان ما روی انتخابهای خود هم اطمینان ندارند و نمی توانند برنامه بنویسند. فقدان اراده سیاسی هم مساله را تشدید کرده است. متاسفانه ما در برنامه ها، برنامه نمی نویسیم، فقط می نویسیم این کار انجام بشود. این آسیب به شدت در برنامه هفتم هم وجود دارد.
چگونه نقص بزرگ برنامه هفتم، فرصتی برای پزشکیان فراهم آورده است؟
علوی منش توضیح داد: ماده 119 برنامه هفتم، 26 برنامه را گفته که دولت بنویسد، برنامه هایی که هر کدام خودش برنامه های بزرگی است. در این برنامه، دولت مکلف است 14 سند و 63 برنامه بنویسد. عملا بسیاری از برنامه ها نوشته نشده و این فرصتی برای دکتر پزشکیان است که انشالله این برنامه ها را بنویسند. واقعیت این است که برنامه هفتم، برنامه نیست.
برنامه ششم با فرض رفع تحریم نوشته شد، اما تحریمها رفع نشدند!
وی با بیان اینکه مشکل دیگر، عدم سناریونویسی در برنامه ها است ، افزود: قانون برنامه ششم، زمانی که برجام تصویب شده بود نوشته شد و تصور این بود که فضا باز شده و رشد 8درصد هدف گذاری شده بود و فکر می شد بخش مهمی از سرمایه مورد نیاز برای رشد 8 درصد از طریق سرمایه خارجی می آید. قانون اردیبهشت 96 آغاز شده بود و اردیبهشت 97 آمریکا از برجام خارج شد. شما که می بیند کشور چنین شرایطی دارد، برنامه ریزی بر پایه سناریو از دهه 80 وارد کشور شده و کتابهای متعددی دارد، اما به همه این مسائل بی توجهی می شود. در برنامه ششم این اتفاق افتاد و در برنامه هفتم باز هم سناریونویسی نشده است. در حالی که همه آسیب شناسی هایی که درباره برنامه ها شده، به این مسائل اشاره شده است.
علوی منش، با بیان اینکه آسیب نرسیدن به این تصمیم که جامع یا هسته ای برنامه ریزی کنیم، آسیب دیگر برنامه های ما است، چرا که از دیدگاه برخی کارشناسان، ایران هنوز به مرحله ای نرسیده که بتواند برنامه جامع ارائه دهد و باید برنامه ریزی هسته ای انجام دهد، اضافه کرد: در جریان برنامه ششم، با مشورتی که در مرکز پژوهش ها از صاحب نظرانی مانند دکتر مومنی انجام شد، گفته شد بحث توسعه نیست، بلکه بحث بقا است، به این نتیجه رسیدند که برنامه ریزی هسته ای در دستور کار قرار گیرد. حتی طیف دکتر نیلی هم که مسائل را با عنوان ابرچالشهای اقتصادی درنظر گرفته بودند و جالب این بود که شش چالشی که دو طیف عنوان کرده بودند، مشترک بود. سازمان برنامه هم همین نظر را پیدا کرده بود. اولین جلسه ای که در سازمان درباره برنامه ارائه شد، پاورپوینتی ارائه دادند و اعلام شد به دنبال برنامه هسته ای هستند. همان زمان سیاستهای کلی برنامه ششم ابلاغ شد که 80 بند داشت و چون این 80 بند باید در برنامه ردپایی داشته باشد، در واقع نظام برنامه تغییر کرد.
علوی منش ادامه داد: اولین جلسه ای که لایحه برنامه ششم، در کمیسیون تلفیق مجلس برگزار شد، پاورپوینت قبلی را آورده بودند و نوشته بودند برنامه ریزی هسته ای جامع! اینجاست که باید گفت شرافت کارشناسی چیز خوبی است!
وی با بیان اینکه در برنامه هفتم، برنامه ریزی جامع انجام شده است، افزود: در این برنامه چیزی به عنوان اولویت دیده نمی شود. نکته مثبت ماجرا فقط این است که در برنامه هفتم، دولت و مجلس، مقداری با شش ابرچالش جدی تر برخورد کردند. از جمله اینکه درباره ناترازی بانکها، آمده که دولت باید کفایت سرمایه بانکها به 8درصد برسد و درباره ناترازی صندوقهای بازنشستگی، نیز موضوع افزایش سنوات شغلی مطرح شد. هر چند که خیلی از ایرادات صندوقها و سرمایه گذاری قبلی که مشکل داشت را بر سر مردم شکستند، اما همین که برای یک چالش فکر شود و تصمیم سخت بگیرند، ارزشمند است.
ماجرای چالش دولت و مجلس بر سر برنامه ششم چه بود؟ روحانی اصلا نمی خواست برنامه ششم را به مجلس بدهد
این پژوهشگر توسعه، عدم مشارکت مردم و نبود نظارت دولت و مجلس بر برنامه ها را آسیبهای دیگر برنامه ها در ایران برشمرد و گفت: یکی از اصول برنامه ریزی ملی، تعامل ابتدایی برنامه ریزان با جوامع است و همه باید در آن مشارکت داشته باشند. درباره برنامه ششم، آقای روحانی اصلا نمی خواست برنامه بدهد. تفسیر جدیدی از این اصل قانون اساسی که رئیس جمهور مسئول برنامه ریزی کشور است داشت و می گفت نیازی نیست برنامه را به مجلس بدهیم، ما برنامه داریم! برنامه اش را هم نشان نمی داد. در نهایت هم یک لایحه داد که اسم آن لایحه احکام مورد نیاز برای اجرای برنامه بود. خود مجلس، اسمش را لایحه برنامه ششم کرد! دولت می گفت من برنامه دارم، جاهایی نیاز به مجوز قانونی دارد و بقیه آن به مجلس ارتباطی ندارد! و چقدر مجلس بدون تحرک بود که یک استفسار قانون اساسی نگرفت. جامعه باید بداند که برنامه نوشته می شود و در آن مشارکت داشته باشند. اما اکنون لایحه برنامه هفتم را هم غیرمشارکتی ترین برنامه ی تاریخ برنامه ریزی در ایران دانسته اند.
اکثر آسیب های موجود در برنامه نویسی در ایران، در برنامه هفتم وجود دارد
پزشکیان بار مالی برنامه هفتم را تعیین کند
وی با بیان اینکه اکثر آسیب های موجود در برنامه نویسی در ایران، در برنامه هفتم وجود دارد، با تشکر از رئیس جمهور که آسیب برنامه های موازی را عملا کنار گذشته است، توضیح داد: گام دوم برای آقای پزشکیان این است که بار مالی برنامه هفتم و بار مالی هر کدام از احکام را حساب کند و بررسی شود که منابع مالی قابل برنامه ریزی کشور چه میزان است. باید اینها اولین دستور به سازمان برنامه باشد. با توجه به اینکه برنامه هفتم تصویب شده، پیشنهاد من سناریونویسی است. دولت برای اصلاح لایحه، سناریونویسی کند. بگویند اگر تحریمها رفع شد و منابع مالی لازم وجود داشت، کل احکام برنامه را اجرا می کنیم، اگر تحریم ها رفع نشد و شرایط فعلی ادامه یافت، بر اساس منابع موجود، احکام برنامه را اولویت بندی کنند.
علوی منش گفت: بعد از انتشار اسناد پشتیبان برنامه هفتم که قرار است انجام شود، باید صدای نخبگانی که شنیده نشدند، شنیده شود تا ببینند راهکاری بهتر از راهکاری که در برنامه اشاره شده ، وجود دارد یا خیر! لایحه اصلاح قانون هفتم توسعه با جدول منابع و مصارف و همچنین سناریونویسی، و توجه به اولویتها و همچنین شنیدن صدای نخبگان و اعمال بهترین نظرات کارشناسی در برنامه و ارسال آن به مجلس ضروری است، تا اکنون که قرار است یک برنامه داشته باشیم، برنامه کامل و خوبی داشته باشیم تا بتوانیم برنامه هفتم قوی تر و واقعی تر داشته باشیم و با مبارزه با فسادی که آقای پزشکیان مطرح می کند، مشکلات را حل کند و در آینده از حد بقا به حد توسعه برسیم.
منبع: جماران