دکترعلی مروی
دکتری اقتصاد از دانشگاه بوکوونی ایتالیا
شاید با کمی اغماض بتوان شیوههای مختلف پذیرش دانشجوی دکتری اقتصاد در دانشگاههای مطرح دنیا را در دو سیستم متمایز خلاصه کرد: سیستم پژوهشمحور (Research-Based) و سیستم آموزشمحور(Course-Based).
گر چه تمایز اصلی این دو سیستم در ساختار دوره دکتری است، اما معمولا نحوه پذیرش متقاضیان دوره دکتری نیز در آنها متفاوت است. در سیستم پژوهش محور که بیشتر در دانشگاههای اروپایی رایج است، هر متقاضی باید پیشنهادیه (Proposal) پایاننامه دکتری را تهیه و به استاد یا استادانی که در حوزه مورد نظر تجربه دارند، ارائه کند. اگر استادی با انجام پیشنهادیه موافقت کنند، متقاضی مذکور میتواند دوره دکتری خود را در دانشگاه محل اشتغال این استاد شروع کند. در طول دوره دکتری نیز، تمرکز دانشجو صرفا روی پروژه دکتری خود است و در صورت لزوم و بنا به تشخیص استاد راهنما، ممکن است در برخی از درسهای مرتبط با پروژه شرکت کند.
در سیستم آموزشمحور اما لازم نیست دانشجو از ابتدا بداند که قرار است روی چه موضوعی در دوره دکتری تحقیق کند. در این سیستم، متقاضی دکتری باید مدارکی (مشتمل بر کارنامه دورههای گذشته، توصیهنامههای استادان و مدرک زبان انگلیسی یا زبانهای مرتبط دیگر) را که نشاندهنده میزان تواناییها و سطح مهارتهای وی است به کمیتههای پذیرش دانشکدههای منتخب خود ارسال کند. هر یک از کمیتههای پذیرش پس از بررسی و مقایسه تقاضاهای دریافتی، متقاضیان پذیرفته شده در دوره دکتری دانشکده خود را اعلام میکند. این شیوه بیشتر در دانشگاههای آمریکای شمالی و دانشگاههای مطرح اروپا رایج است. ساختار دوره در این سیستم به این ترتیب است که دو سال اول صرف گذراندن دروس مرتبط شده و سپس دوره تحقیق آغاز میشود. معمولا هر دانشجو باید سه مقاله با کیفیت مناسب در این دوره تهیه کند تا صلاحیت فارغالتحصیلی را بهدست آورد. در ایران مکانیسم جاری پذیرش دانشجوی دکتری، طبق تغییراتی که در سالهای اخیر صورت گرفت، ترکیبی از آزمون کتبی متمرکز و مصاحبههای تخصصی کمیتههای پذیرش در دانشکدهها است. پیش از این تغییرات، کمیتههای پذیرش دانشکدهها در برگزاری آزمون ورودی و گزینشنهایی اختیار تام داشتند. به گونهای که فرد متقاضی پذیرش در دوره دکتری ابتدا در آزمون زبان دانشکده مربوطه شرکت میکرد، و پس از کسب نمرهلازم، در آزمون کتبی دانشکده مربوطه - که تشریحی بود و نه تستی- شرکت میکرد و پس از کسب حد نصاب لازم به مرحله بعد، یعنی به مرحله مصاحبه علمی وارد میشد. کل این پروسه در اختیار اعضای هیات علمی گروه اقتصاد هر دانشگاه بود.
از این رو، به نظر میرسد سیستم کنونی پذیرش دانشجوی دکتری اقتصاد در ایران شباهت چندانی با دو سیستم مذکور ندارد. در واقع در اینجا بهدلیل آزمون کتبی متمرکز، وزارت علوم محوریترین بازیگر فرآیند پذیرش است و بعد از آن، کمیته پذیرش هر دانشکده نقشی تعیین کننده دارد. شاید از این حیث بتوان گفت که شیوه پذیرش در این سیستم به سیستم آموزشمحور نزدیکتر است تا سیستم پژوهشمحور.
البته در خصوص ساختار دورههای دکتری اقتصاد در ایران، میتوان گفت که این دورهها شباهت زیادی به ساختار سیستم آموزشمحور دارند.
نقاط قوت و ضعف این سیستمها بهصورت خلاصه به شرح زیر است:
در سیستم پژوهش محور، اولین نقطه قوت این است که وقت دانشجو بهصورت کارآتری صرف میشود، چرا که از همان ابتدا روی پایاننامه تمرکز میکند و مجبور به گذراندن دروسی که شاید تا آخر عمر به آنها نیازمند نشود، نیست.
ضمن اینکه در صورت نیاز و به تشخیص استاد راهنما، میتواند برخی دروس ضروری را بگذراند. نقطه قوت بعدی این سیستم این است که دانشجو از همان ابتدا دقیقا استاد مرتبط با حوزه تحقیق مورد نظر خود را انتخاب میکند و استاد هم در پذیرش دانشجو، لزوم داشتن وقت کافی برای راهنمایی دانشجو را در نظر میگیرد. از این رو، هم استاد وقت کافی دارد و هم حوزه کاری استاد راهنما به گونهای است که میتواند به دانشجو کمک کند. اولین نقطه ضعف این سیستم این است که هم فرآیند پذیرش و هم ساختار دوره دکتری بهدلیل اتکای زیاد به شخص استاد راهنما، تا حد زیادی غیر استاندارد است. به همین دلیل است که نمیتوان فارغالتحصیلان این سیستم را با هم مقایسه کرد و سطح کیفی دانشجو تابع میزان سختگیری و مهارتهای استاد راهنما است. علاوهبر این، ممکن است برخی از استادان به دلایلی نظیر فشار دانشگاه (که نیاز به بالا بردن آمار فارغالتحصیلان خود برای گرفتن منابع مالی دولتی دارند) یا ملاحظات شغلی، بیش از حد لازم در ارزیابی تحقیقات دانشجویان خود آسان گیر باشند.
مهمترین نقطه قوت سیستم آموزشمحور استاندارد بودن آن است. در واقع، مدارک مورد نیاز برای اخذ پذیرش در اکثر دانشکدههای اقتصاد تا حد زیادی یکسان است. ضمن اینکه ارزیابی و مقایسه مدارک متقاضیان توسط یک کمیته فرآیند پذیرش را بینالاذهانیتر میکند. علاوهبر این، ساختار نسبتا استاندارد اینگونه دورهها، زمینههای مخاطره اخلاقی (Moral Hazard) در استادان راهنما و دانشگاهها را کاهش میدهد.
نقطه قوت دیگر این سیستم این است که دروس ارائه شده در دو سال اول کیفیت و عمق بالاتری از دروس دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد داشته و باعث میشوند که آشنایی دانشجو نسبت به حوزههای مختلف اقتصاد وسیعتر و عمیقتر شود. متعاقبا، انتخاب موضوع تحقیق دکتری بهینهتر خواهد شد. از طرف دیگر، ممکن است طرح مباحث بیش از حد انتزاعی و سختگیریهای افراطی توسط استادان دروس، دو سال فرسایشی و سخت را برای دانشجو رقم بزند. در نتیجه، ممکن است برخی دانشجویان انرژی و انگیزه ابتدایی خود برای ادامه دوره را از دست بدهند. از این حیث، به نظر میرسد میزان ترک دوره در سیستم آموزشمحور بیشتر باشد.
در خصوص شیوه کنونی پذیرش دانشجو در ایران، نقطه قوت در مقایسه با شیوه پیشین این است که احتمال تبانی دانشکدهها و متقاضیان را به میزان زیادی کاهش میدهد. هر چند بهدلیل طراحی متمرکز سوالات آزمون کتبی و محدودیتهای زمانی مربوط به تصحیح پاسخنامههای انبوه شرکتکنندگان و همچنین بحثبرانگیز شدن نحوه تصحیح آنها، در صورت تشریحی بودن پرسشها، سوالات بهصورت چهارگزینهای طراحی میشوند.
این امر باعث میشود که محدودیتهای ذاتی سوالات چهارگزینهای بر فرآیند ارزیابی متقاضیان سایه افکنده و مانع بروز مهارتهای واقعی متقاضیان در فرآیند ارزیابی شود. ضمن اینکه در این شیوه، اعمال ملاحظات مختص هر دانشکده (نظیر حوزههای تخصصی، نوع مهارتهای مورد نیاز برای دانشجویان و...) در طراحی سوالات متمرکز تقریبا ناممکن است.