در نظام مالیاتی کنونی افرادی که درآمدهای بالا دارند تحت پوشش نیستند
علی سعدوندی با انتقاد از نظام مالیاتی کنونی حاکم در کشور گفت: پوشش نظام مالیاتی ما یک پوشش کاملی نیست. اقشار متوسط مثل حقوق بگیران و کسبه ی جزء مالیات می دهند و افرادی که درآمدهای کلان کسب می کنند اصلاً تحت نظارت و پوشش مالیاتی قرار ندارند و خارج از این چتر مالیاتی قرار می گیرند.
در جهان امروزی، مالیات علاوه بر تبدیل شدن به یکی از بزرگترین منابع درآمدی دولت ها، یکی ازابزارهای مهم حاکمیت برای رسیدن به اهداف کلان خود در اقتصاد است. اما نظام مالیاتی ما هنوز نتوانسته است چه در بعد درآمدی و چه در بعد تنظیم گری به استانداردهای دنیا نزدیک شود. بسیاری دلیل این امر را فرسودگی و جامع نبودن نظام مالیاتی می دانند.
نظام مالیاتی ما از دوران قاجار به ارث رسیده است
در همین راستا، علی سعدوندی، اقتصاددان و مدرس دانشگاه با اشاره به وجود ناکارآمدی و فساد در نظام مالیاتی کنونی گفت: متأسفانه نظام مالیاتی ما یک نظامی است که از عصر قاجار به ارث رسیده و همان نظامی است که در دنیا ماقبل مدرن و به صورت داروغهای وجود داشته و به همان شیوه بدوی عمل میکند، فساد هم متأسفانه در جریان است. در واقع سیستم به نحوی است که فسادزا است. در این سیستم شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که بتوانید از ابزار مالیات به عنوان یک ابزار سیاستی مالی مدرن استفاده کنید. اصلاً امکان آن وجود ندارد.
افزایش مالیات بخش تولید سیاستی ضد رونق تولید است
این استاد دانشگاه در ادامه با تاکید بر اینکه صرف افزایش مالیات برای جبران کسری بودجه در نظام مالیاتی فعلی سیاستی ضد رونق تولید است، اظهار داشت: آیا ما میتوانیم از مالیات برای جهش تولید استفاده کنیم؟ پاسخ به این سؤال منفی است. الآن برداشتی که در جامعه وجود دارد این است که ما مالیات را گسترش میدهیم و مالیات بیشتری دریافت میکنیم و به این طریق مثلاً کسری بودجه را میپوشانیم و رونق تولید اتفاق میافتد. نه، چنین نیست. وقتی که شما میزان مالیات اخذ شده از جامعه را نسبت به تولید خالص ملی افزایش دهید، نسبت مالیاتی را افزایش دهید، چون این در اصل یک سیاست ضد رونق است، یک سیاست رکودزا است، از این سمت صدمه خواهد زد.
پوشش نظام مالیاتی ما کامل نیست
سعدوندی با تاکید بر اینکه پوشش نظام مالیاتی ما کامل نیست و بسیاری از افرادی که باید مالیات بدهند خارج از دایره شمول هستند، گفت: پوشش نظام مالیاتی ما کامل نیست. اقشار متوسط و فقیر مثل حقوقبگیران و کسبهی جزء مالیات می دهند و افرادی که درآمدهای کلان کسب میکنند اصلاً تحت نظارت و پوشش مالیاتی قرار ندارند و خارج از این چتر مالیاتی و نظارت مالیاتی قرار میگیرند. اصلاً بسیاری از افرادی که درآمدهای کلان دارند، پروندهی مالیاتی ندارند.
این اقتصاددان همچنین افزود: این تبعیضی که الآن در جامعه است، یک تبعیض گسترده است. ببینید بعضی از افراد مثلاً میگویند که در زمینهی یارانه ها، یک زحمتی که وزارت رفاه کشیده است، این است که 3 دهک درآمدی بالا را از شمول پرداخت یارانه نقدی حذف کرده است. این مهمترین به اصطلاح نوآوری بوده که وزارت رفاه در سه سال گذشته در کشور انجام داده است. چه لزومی روی این قضیه بوده است که شما این 45 تومان را حذف بکنی یا حذف نکنی؟ شما باید از افراد برخوردار مالیات بگیرید، و در مقابل آن یارانه را هم به همه یکسان بدهید ، و از افرادی که برخوردار هستند، مالیات را به درستی و کامل دریافت میکردید.
ضرورت اصلاح نظام مالیاتی و حرکت به سمت مالیات بر عایدی سرمایه
سعدوندی استاد اقتصاد کلان در راستای برطرف کردن نظام مالیاتی فعلی نیز گفت: از نظر من رویکردها کلاً باید تغییرکند. رویکرد مالیات بر درآمد مشکل دارد. مالیات بر درآمد انگیزه نیروی کار را برای عرضه کار سرکوب می کند. اما اگر قرار است مالیاتی هم از درآمد گرفته شود، باید مالیات از مجموع درآمد گرفت. وقتی مالیات از مجموع درآمد گرفته میشود،80 تا 90 درصد افراد باید از پرداخت آن مالیات معاف باشند. در واقع به عوض مالیات بر درآمد باید از عایدی سرمایه مالیات گرفته شود که ما میتوانیم ، مالیات بر عایدی سرمایه را در قالب زیرمجموعه PIT یا مالیات بر مجموع درآمد، اجرایی کنیم.
وی در ادامه افزود: نکتهی دوم اینکه به عوض تاکید بر مالیات بر شرکت ها باید از افراد در قالب توزیع سود مالیات گرفته شود. باید رویکرد مالیاتی از شرکت به سمت فرد تغییر کند. اگر شرکت سودی تقسیم میکند، وقتی فرد این سود را دریافت میکند، آن وقت مالیات آن را پرداخت کند. همچنین از بازشماریهای مالیاتی باید جلوگیری شود.
مالیات بر ارزش افزوده باعث افزایش نظارت دولت می شود
سعدوندی درباره اهمیت مالیات بر ارزش افزوده نیز اظهار داشت: مالیات بر ارزش افزوده یک وسیلهای است که در تمام دنیا باعث افزایش نظارت دولت و ارتقای عدالت مالیاتی شده است و اتفاقاً صحبت این است که مالیات بر ارزش افزوده باید حتماً گرفته شود. یعنی مالیات بر ارزش افزوده یک سیستم مدرن مالیاتی است. اما نرخ مالیات بر ارزش افزوده نباید بالا باشد. نرخ مالیات بر ارزش افزوده که الآن 9 درصد است باید کاهش یابد. از محل مالیات بر ارزش افزودهباید سهم شهرداریها پرداخت شود، سهم بیمه باید داخل این مالیات بر ارزش افزوده بیاید.
این اقتصاددان در ادامه با تاکید بر استفاده از ابزار مالیات بر ارزش افزوده برای حرکت دادن سرمایه به سمت تولید گفت: مهمترین مالیاتی که باید روی آن تأکید کنیم مالیات بر مصرف است. اگر حتی فردی درآمد دارد ولی این درآمد را سرمایهگذاری میکند، باید آن فرد تشویق و ترغیب شود که مصرف نکند. مخصوصاً کالای مضر را مصرف نکند و از آن طرف فرد به سمت سرمایهگذاری هدایت شود.
اخذ مالیات بالا از کالاهای مصرفی مضر
وی در ادامه افزود: بنابراین توصیهی اول بنده مالیات بر مصرف بوده و بسیار راحت هم ممکن است این مسئله اتفاق بیفتد. کالاهایی که آثار خارجی منفی دارند یعنی کالاهایی که مصرف آنها توسط یک فرد به جامعه و به دیگران زیان میرساند، روی مصرف این کالاها باید مالیات سنگین دریافت شود. به عنوان مثال بر نوشابه گازدار در دنیا، همین نوشابهای که قند دارد، مالیات سنگین گرفته میشود. مرتب هم دارد افزایش پیدا میکند. یعنی الآن در واقع یک حرکتی در دنیا شکل گرفته که چند سال پیش از شهر نیویورک شروع شد ولی الآن در سراسر دنیا این پذیرفته شده است که نوشابه به سبب شکر موجود در آن یک کالای مضر است، پس باید از آن مالیات گرفت. از قند و شکر باید مالیات بگیریم نه اینکه یارانه بدهیم. از مصرف روغن خوراکی باید مالیات بگیریم نه اینکه یارانه بدهیم. بر تمام حاملهای انرژی باید مالیات بسته شود نه اینکه یارانه داده شود.
سعدوندی در باره اخذ مالیات از سود سپرده های بانکی نیز اظهار داشت: بنده از سال 94 ـ 93 مرتب تأکید کردم از سود سپردههای بانکی باید مالیات گرفت. اما نه امروز. چرا نه امروز؟ برای اینکه آن زمان نرخ سود سپردههای بانکی از نرخ مالیات بالاتر بود. در واقع کسی که آن زمان پول در بانک میگذاشت، بدون هیچ تلاشی ثروت کسب میکرد. در واقع بنده تحت عنوان نزول خواری مریلی از این یادم کردم. کل جامعه را ما به سمت نزول خواری بردیم. الآن ما از این طرف بام افتادهایم. یعنی حالتی شده که نرخ تورم حدود 40 درصد است، نرخ بازده سود بانکی مثلاً 18 درصد است یا 20 درصد. در واقع الآن نرخ بهرهی واقعی منفی است.
وی در ادامه افزود: وقتی که نرخ بهرهی واقعی منفی است، دیگر آن شرایط سابق حکمفرما نیست. پس من کاملاً این ایده را تأیید میکنم و در ابتدای عرایضم خدمت شما عرض کردم که مالیات PIT یا همان مالیات بر عایدی سرمایه باید گرفته شود. PIT یعنی مالیات گرفتن بر نرخ سود سپرده یا بر نرخ سود اوراق، نفت خام هم مالیات گرفته شود. منتها این مالیات از یک سطحی به بالا دریافت میشود. این مالیات به 80 درصد افراد جامعه تعلق نمیگیرد و باید مشمول معافیتهای مالیاتی شوند.