۱- نظام بانکداری سالم:
تو ایران بانک نداریم، بلکه یه نهاد مالی من درآوردی داریم. بانک به معنای متعارفش اقتضائاتی داره که پیش از این دیدیم.
حکمرانی ما اصرار داره که بانکداری متعارف، ربوی و محکوم به شکسته، لذا بانکداری رو از نو اختراع کرده. حاصل این اختراع، یک نهاد مالی شده که بر سردرش تابلوی بانک میزنند، ولی ماهیت بانکی نداره.
مشکل اصلی اینه که این نهاد مالی من درآوردی، سالم نیست، بلکه به بیماری پانزی مبتلا شده. پانزی یعنی چی؟
مثلا فرض کنید پارسال من و شما قراردادی بستیم، تا من پول شما رو سرمایهگذاری کنم و ۷۰٪ سود بدم. حالا که یکسال گذشته، میبینم سرمایهگذاری فقط ۲۰٪ سود داده، ولی هنوز به شما خبر ندادم. از طرف دیگه، شما برای دوستانتون تعریف کردید و حالا اونها هم میخواهند پولشون رو بدهند به من و ۷۰٪ سود بگیرند.
به طمع گرفتن پول اونها، وانمود میکنم که سرمایهگذاریم واقعا ۷۰٪ سود داشته. سود اضافه رو از کجا میارم به شما بدم؟ از محل پول همون دوستانتون میدم. یعنی عوض اینکه همه پولشون رو سرمایهگذاری کنم، بخش از اون رو بعنوان سود به شما میدم. طبعا این یعنی پول کمتری برای سرمایهگذاری دارم، و برای ایفای همه تعهدات، باید حتی بیشتر از ۷۰٪ سود کنم. یعنی از طرفی تعهد من به شما و دوستانتون با سرعت ۷۰٪ زیاد میشه، از طرف دیگه، ارزش داراییهای که دستمه با سرعت خیلی کمتری زیاد میشه.
اسم این کار توطئه پانزی هست. چارلز پانزی صد سال پیش چنین کاری کرد. وقتی لو رفت، مشخص شد که ۲۰ میلیون دلار به سرمایهگذاران ضرر زده. برنی میداف همین کار رو کرد و ده سال پیش مشخص شد که ۶۵ میلیارد دلار ضرر زده.
پس در یک نهاد مالی پانزی، تعهدات با سرعت بالایی رشد میکنند. تعهدات نظام بانکی چیه؟ نقدینگی! سرعت بالای رشد نقدینگی، دقیقا بخاطر پانزی شدن بانکهاست.
چطور بانکهای ما مجاز بودند چنین کاری بکنند؟
در حالیکه توطئه پانزی در همه دنیا غیرقانونیه، تو ایران قانونیه! چرا؟ چون حکمرانی ما اصرار داره از تجربه بانکداری دنیا یاد نگیره!
۲- بانک مرکزی مستقل
در نیم قرن گذشته، نقش بانک مرکزی به پاس کردن چکهای دولت و بانکها تقلیل پیدا کرده.
وقتی دولت هزینه میکنه در حالیکه پول تو حسابش نداره، بانک مرکزی چکش رو پاس میکنه، و بعنوان «طلبکاری از دولت» تو دفاترش ثبت میکنه.
وقتی بانکی به بانک دیگه بدهکاره، ولی پول نقد نداره، بانک مرکزی چکش رو پاس میکنه، و بعد بعنوان «اضافه برداشت» تو دفاترش ثبت میکنه.
پاس کردن چک به افزایش پایه پولی منجر میشه. پاس کردن بیقید و شرط چک، یعنی بانک مرکزی کنترلی بر پایه پولی نداره. بانک مرکزی باید مستقل باشه، به این معنی که بتونه به دولت و بانکها بگه نه، چکتون رو پاس نمیکنم، تا بر پایه پولی کنترل پیدا کنه.
ولی اگه بانک مرکزی چک دولت و بانکها رو پاس نکنه، تکلیفشون چی میشه؟ پاسخش در دو بند بعدیه.
۳- بازار repo
بازار repo بازاریه که نهادهای مالی اوراق خزانه رو میفروشند، ولی قول میدهند چند روز بعد بخرند. این فروش و خرید، برای پوشش نیاز بسیار کوتاهمدت به پوله.
وقتی چنین بازاری باشه، بانک مرکزی میتونه به بانک بگه چکت رو پاس نمیکنم،
برو اوراق خزانهت رو repo کن تا کمبود پولت رو جبران کنی.
۴- صندوق بازار پول
اما بازار repo برای کارایی به money market fund (صندوق بازار پول) نیاز داره. صندوق بازار پول نوعی صندوق سرمایهگذاریه که اولا فقط در اوراق نقدپذیر خزانه سرمایهگذاری میکنه، و ثانیا به سرمایهگذار امکان برداشت عندالمطالبه رو میدن. در اصل بخاطر نقدپذیری بالای دارایی، صندوق میتونه عندالمطالبه، پول سرمایهگذار رو تامین کنه.
صندوق بازار پول باعث شکلگیری یک بازار عمیق برای repo اوراق خزانه میشه. عمیق به این معنی که همیشه تعداد زیادی خریدار و فروشنده در بازار هستند. این دو تا کارکرد داره:
کارکرد اول اینه که بازار repo عمیق میشه، لذا بانک مرکزی میتونه به بانک بگه چکت رو پاس نمیکنم، پس اوراق خزانهات رو به صندوقهای بازار پول repo کن و پول بگیر.
کارکرد دوم اینه که بانک مرکزی میتونه به دولت بگه چکت رو پاس نمیکنم، برو از صندوقهای بازار پول نیازت رو تامین کن.
بدین ترتیب، بانک مرکزی بر پایه پولی کنترل پیدا میکنه. با کنترل پایه پولی، بانک مرکزی میتونه تورم رو به نزدیکی ۲٪ برسونه و همون حدود حفظ کنه.
سلامت نظام بانکی سرعت رشد نقدینگی رو کاهش میده.
با استقلال بانک مرکزی و شکلگیری صندوقهای بازار پول، بانک مرکزی بر پایه پولی مسلط میشه.
منبع: https://t.me/Economics_and_Finance