دکتر محمدقلی یوسفی
اینکه هدف کنفرانس اقتصاد ایران از سوی مسئولین «همگرایی نظرات اقتصاددانان درمورد پیدا کردن راهحل برای مشکلات کشور» مطرح شد را میتوان بهعنوان یک هدف مثبت ارزیابی کرد. اما اینکه تا چه حد این اهداف ممکن است تحقق عملی یابند، تجربه نشان داده است که چنین چیزی امکانپذیر نیست. ضمن اینکه کنفرانسها بیشتر جنبه سیاسی دارند و آنگونه که شاهد بودیم بعضا افرادی خاص و برخی از مسئولین اجرایی کشور در این کنفرانس حضور داشتند اما حضور اقتصاددانانی که کار اجرایی برعهده ندارند، در چنین کنفرانسی خیلی کمرنگ بود. سوال این است؛ هدف از برگزاری این نوع همایشها و کنفرانسها چیست، آیا هدف حل مشکلات اقتصادی و مردم است؟ آن چیزی که در این سمینار صورت گرفت، این بود که پروژههایی در اختیار برخی از اقتصاددانان قرار داده شد که روی این پروژهها کار کنند، اما اینکه روش اجرای این پروژهها و نتیجه آن به چه شکلی خواهد بود، مشخص نیست.
باید پذیرفت کلیگویی درباره مسائل اقتصادی به هیچ عنوان چاره کار نیست و تجربه گذشته هم این را نشان میدهد. بنابراین باید در موفقیت برگزاری چنین کنفرانسهایی تامل کرد. مشکلات باید در عمل دیده شود، نه بهصورت بحثهای نظری و تنها بهروی کاغذ. چراکه خیلی از مسائل ممکن است در عمل با آن مواجه شویم که در بحث نظری و تئوری نگنجد و این نیاز به شناخت اقتصاد ایران دارد. یعنی نیاز هست که دانش و شناختی از وضعیت و ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران داشته باشیم تا بتوانیم راهحل ارائه دهیم و گرنه ارائه مطالب بهصورت کلی دردی از اقتصاد را دوا نخواهد کرد.
اعتقاد من بر این است که برخی از مسئولین در برخی موارد دچار اشتباه شدند، بهطور مثال مشاور رئیسجمهور بیان کردند که رشد اقتصادی را اندازهگیری میکنیم و مشاهده نمیکنیم؛ این حرف بیشتر به طنز شبیه است تا واقعیت! چراکه اگر نتوانیم چیزی را مشاهده کنیم، چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد. به هر حال رشد اقتصادی مبتنی بر علم معنی شناختی است نه بر اساس صرف و نحو. یا اینگونه استنباط شود که رشد اقتصادی تخیلی و محرمانه است اینها جایگاهی در علم اقتصاد ندارد. باید در عمل مشخص شود که چه انتظاری از رشد اقتصادی میرود و حال این انتظارات تحقق یافته است یا خیر. یا اینکه بگوییم رشد اقتصادی صورت گرفته اما تبعات آن بعدا مشخص میشود. این درحالی است که رشد اقتصادی خودش نتیجه و ثمره است؛ یعنی رشد اقتصادی ثمره ارتقای کارایی و بهرهوری و سرمایهگذاریهاست. اما آمارها در کشور نشان میدهد که هم بهرهوری نیروی کار و هم سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده، پس چگونه میتوان گفت که رشد اقتصادی صورت گرفته است. درمجموع اینکه دولت تلاش دارد نظرات اقتصاددانان را جذب کند، اقدام مثبتی است. اما نمیتوان یک نظریه کلی برای همه مباحث اقتصادی مطرح کرد. از اینرو بهتر این بود که متخصصین مختلف روی موضوعات مختلف کار میکردند و نظرات به وزارتخانه متبوعه ارجاع داده میشد. نکته مهمتر اینکه در یک سمینار دوروزه نمیتوان برای مشکلات اقتصادی کشور چاره جویی کرد.
منبع: آرمان