امرا... قدیری
اقتصاد ایران درحال حاضر از لحاظ ساختاری با مشکلات زیادی روبهروست. تورم، وابستگی به نفت و درآمدهای نفتی، عدم مدیریت صحیح، بهرهوری پایین، مشکلات تولیدی، مشکلات زیرساختی و ... از جمله مشکلات ساختاری اقتصاد ایران بهشمار میرود. بسیاری از این اقدامات سبب شده است که نتوانیم رشد منظم و بادوام و پویایی در اقتصاد داشته باشیم. اقتصاد ما به دلیل تورم ساختاری موجود، مشکلات زیرساختی یا به دلیل فهم کج علم اقتصاد دچار مشکل شده است. به طوری که طی 8 سال گذشته چیزی حدود 700 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم که البته برخی از اقتصاددانان معتقد بودند که نباید از این درآمد نفتی استفاده کرد. البته در مقابل افرادی بودند که اعتقاد داشتند که باید از این درآمدهای نفتی استفاده کرد. چراکه معتقد بودند علاوه بر اینکه دچار بیماری هلندی شدهایم، ممکن بود منجر به سوءبرداشت و گفته شود با توجه به اینکه درآمد نفتی داشتند، اما استفاده نکردند. متأسفانه درحال حاضر کشور از لحاظ کسب درآمدهای ارزی از وضعیت خوبی برخوردار نیست و توانایی کسب درآمد ارزی برای کشور وجود ندارد. چرا که اقتصاد ما وابسته به نفت است و در واقع تک محصولی است. البته همیشه شعار میدهیم که باید از این وابستگی رهایی پیدا کنیم.
درحال حاضر از یک طرف لایحه خروج غیرتورمی از رکود مطرح میشود و از طرف دیگر برنامه ششم توسعهای در حال تدوین است. نقطه مشترک بین این سه طرح یا برنامه مشخص نیست. درواقع ما با مشکلات ساختاری و طرح برنامه زیادی روبهرو هستیم. بهطوری که هماکنون نمیدانیم چه نقطه مشترکی بین برنامه اقتصاد مقاومتی، لایحه خروج غیرتورمی از رکود و برنامه ششم توسعه وجود دارد. بنا به گفته راغفر اقتصاددان، فساد در اقتصاد جولان میدهد و باید مبارزه با فساد شدت یابد. از طرفی اقتصاددانان اعتقادشان بر این است که باید از علم اقتصاد پیروی کرد و به دنبال ساخت الگوهای جدید باشیم. لذا مواردی که مطرح شد در واقع مشکلات درهم تنیدهای است که ساختار اقتصادی ما را معیوب کرده است. در این راستا مشکلات ساختاری اقتصاد کشور فراتر از توان دولت است و باید کل نظام درگیر حل مشکلات ساختاری کشور شود. باید بپذیریم که اقتصاد یک علم است که باید بر اساس علم اقتصاد کار کرد. خوشبختانه دکتر روحانی از مشاورین اقتصادی توانمندی که به علم اقتصاد آشنا هستند، بهره گرفته است. به کارگیری افرادی چون نیلی که به علم اقتصاد آشنا هستند و از توانمندی لازم برخورداند جای بسی خوشحالی و خرسندی است. اما متاسفانه افرادی که از فهم اقتصادی مناسبی برخوردار نیستند به جای کمک کردن به تیم اقتصادی دولت شروع به سنگاندازی میکنند. اینجاست که نیلی بهعنوان فردی که توانمندی لازم را داراست، تنها و بدون پشتوانه است. از طرف دیگر شاهد این هستیم که مغز متفکر اقتصادی یعنی سازمان برنامه و بودجه که منحل شده، هنوز احیا نشده است. لذا نظام باید بپذیرد که علم اقتصاد وجود دارد و باید ازالگوهای موفقی که در دیگر کشورها وجود دارد و تجربه شده در اقتصاد کشور به کار گرفته شود.
منبع: آرمان