علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی میگوید: باید در کنار مسائل مدنی و سیاسی، روشنفکران به دغدغههای اقتصادی و زیستمحیطی توجه کرده و اولویت گفتمانی خود را در جایی به غیر از سیاست دنبال کنند؛ در این صورت میتوانیم انتظار توسعهیافتگی بر اساس الگوی درست داشته باشیم.
روشنفکران ایرانی بیشتر به دغدغههای مدنی-سیاسی واکنش نشان میدهند نه دغدغه اقتصادی و زیستمحیطی. علیاصغر سعید، جامعهشناس اقتصادی میگوید: این روزها وضعیت محیطزیست، آبوهوا و اقتصاد جامعه خوب نیست و نیازمند توجه و برنامهریزی جدی است. باید روشنفکران با مسائل مردم، مسائل اقتصادی و اجتماعی آنها بیشتر آشنا باشند و اولویت گفتمانی خود را در جایی غیر از سیاست جستجو کنند.
سعیدی میافزاید: موضوع مدنی، اقتصادی، اجتماعی و زیستیمحیطی وقتی به صورت گفتمان روشنفکری در میآید یا آنها در گفتار خود این مفاهیم را مطرح میکنند، حتما این دغدغهها میتواند به فضای عمومی راه یابد و واکنش جمعی را در پی داشته باشد. اگر روشنفکران دغدغهای غیر از سیاست یا در کنار دغدغههی سیاسی، دغدغه اجتماعی و اقتصادی هم داشته باشند، در آن صورت میتوان انتظار داشتن الگو یا برنامه و رویه توسعهای داشت.
او میگوید: این کنشگری میتواند به دو شکل انجام شود؛ تردیدی نیست که در سیاستها و گفتمانهای رسمی که بعدا به صورت قانون در میآید، گفتمان روشنفکری تاثیرگذار است. آنها میتوانند گفتمان رسمی را در وصول به هدف خود یاری دهند. البته گاهی دغدغه گفتمان روشنفکری با گفتمان اصلی متفاوت است. اما گفتمان رسمی به دلیل نیاز به وجهه روشنفکران، به سمت آنها میآیند یا سعی میکنند روشنفکران به مسئلهای که مهم است واکنش نشان دهند تا جامعه این گفتهها را از زبان روشنفکران بشنوند تا سیاستمدارها.
به گفته سعیدی بدون گفتمان روشنفکری این سیاستها دوام ندارد و همهگیر نمیشود.
بحرانهایی از جنس محیط زیست، آلودگی هوا چون اثرات لحظهای ندارد و زمانمند هستند، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. آلودگی هوا اگرچه روی سلامت افراد اثرگذار است ولی این اثرگذاری در لحظه نیست. سابقه آلودگی در کشورهای صنعتی به صورت فاجعه درآمده است ولی این فاجعه در گذر زمان اتفاق افتاده است. در ایران هم مسئله محیط زیستی کمتر مورد دغدغه مردم، دولتها و روشنفکران است؛ حتی روشنفکران کمتر از مردم عادی به آن واکنش نشان میدهند.
او درباره اینکه چرا برخی از روشنفکران از ورود به مسائل اجتماعی و اقتصادی اکراه دارند؟ میگوید: اینکه چرا روشنفکران به مسائل عمومی واکنش نشان نمیدهند دلایل متعددی دارد. روشنفکران ایرانی نسبت به خیلی از دغدغههایی از این جنس توجه ندارند. شاید اینها شهروندان اجتماعی ساکتی هستند.
او ادامه میدهد: من دلیل این اولویتبندی و عدم توجه روشنفکران به حقوق اجتماعی و محیط زیستی را توجه به توسعه خطی میدانم؛ آنها بیشتر به توسعه سیاسی توجه دارند تا اقتصادی و اجتماعی. آنها توسعه اجتماعی و محیطزیستی و اقتصادی ارا در سایه توسعه سیاسی-مدنی تعریف میکنند و معتقدند بدون دولت پاسخگو نمیشود حقوق اجتماعی داشت.
سعیدی تاکید میکند: وقتی روشنفکری بر حقوق سیاسی تمرکز میکند بعدا اثرات این فعالیتها بر حوزه دیگر ملموس خواهد شد. اما مشکلات اساسی مردم مشکلات اجتماعی و مسائل ملموس زندگی آنهاست ولی بحث روشنفکران انتزاعی است. باید خواستههای انتزاعی و انضمامی به هم نزدیک شود. در غیبت گفتمان روشنفکری، پوپولیستها مردم فریبی خواهند کرد. برای پاسخ به نیاز اساسی مردم روشنفکران نباید بیتفاوت باشند. روشنفکران باید بتوانند این خلا را پر کنند و بحثهای واقعی را معرفی کنند.
او درباره چگونگی این مسئله میگوید: یکی از راههای بحث و گفتوگو باز شدن فضای عمومی است. بسیاری از روشنفکران گفتمان سیاسی دارند ولی مردم مطالبات اجتماعی دیگری هم دارند که باید در حوزه عمومی گسترش یابد. در این موقعیت نقش رسانههای تخصصی و عمومی بینظیر است و روشنفکران باید در کنار حقوق مدنی-سیاسی، به حقوق اجتماعی، اقتصادی، دغدغه زیست اجتماعی و مسائل زیست محیطی مردم توجه کنند.
به گفته سعیدی متاسفانه روشنفکران از جامعه غفلت دارند و اگر آنها جامعه و مسائل آن را بشناند باب گفتوگو باز خواهد شد و خیلی از مشکلات حل خواهد شد
اتاق ایران