در بسیاری از کشورها با افزایش نرخ واکسیناسیون زندگی به روال روزهای قبل از بروز کووید-۱۹ بازمیگردد، اما در ایران تزریق واکسن وارداتی کُند و نامنظم پیش میرود و تولید موثر اقسام واکسن داخلی به آینده نامشخصی موکول شده است. با وجود این، برنامهریزی برای واکسیناسیون موفق و موثر یک ضرورت است. پس از تامین انبوه واکسن مورد نیاز و جلب اعتماد شهروندان به کارآیی و بیخطر بودن واکسن با شیوههای علمی و استاندارد رایج در دنیا، مشارکت حداکثری شهروندان شرط لازم برای اجرای سریع و گسترده واکسیناسیون است.
این یادداشت با گریزی به بینشهای اقتصاد رفتاری، چند راهکار ساده ولی موثر برای ترغیب شهروندان به مشارکت در واکسیناسیون پیشنهاد میدهد که به اختصار عبارتند از: ۱- ایجاد اعتماد با دعوت از گروههای مرجع، ۲- تسهیل فرآیند واکسیناسیون، ۳- اعمال محدودیت برای حضور اجتماعی افرادی که تمایل چندانی به واکسیناسیون ندارند و ۴- ایجاد تعهد به مشارکت با پیشثبتنام الکترونیکی. درحالیکه سرعت زیاد کشف واکسن کرونا و صدور مجوزهای اضطراری برای آن از سوی سازمان غذا و داروی ایالاتمتحده خبر امیدوارکنندهای بود، سوالات بسیاری را مطرح کرد و بعضا باعث ایجاد شبهاتی در مورد این واکسنها شد.
این بیاعتمادی در نظرسنجیهای پیش از انجام واکسیناسیون گسترده نیز مشهود بود. بااینحال تجربه کشورهای پیشرو در انجام واکسیناسیون نشان میدهد که موارد اندک اثرات جانبی و حتی اقرار افراد به بیاعتمادی و تمایلنداشتن به واکسنزدن به مقاومت جدی در برابر واکسن کووید-۱۹ منجر نشده است. با اینکه در برخی از کشورها از مشوقهای مالی و سرگرمکننده نیز برای ترغیب افراد به زدن واکسن استفاده شد، به نظر میرسد واکسیناسیون سراسری رایگان در اکثر کشورها بدون این مشوقها نیز موفق بوده است.
اثربخشی زیاد واکسنها در کنار تبلیغات گسترده گروههای مرجع و مورد اعتماد و دسترسی آسان از دلایل این موفقیت به شمار میروند. تصمیم افراد به زدن واکسن به عوامل متعددی وابسته است که یکی از این عوامل، منبع اطلاعات است. شواهد اقتصاد رفتاری نشان میدهد تصمیمگیری مبتنی بر تجربه با تصمیمگیری مبتنی بر اطلاعات توصیفشده متفاوت است. میزان ریسکپذیری، مدت زمان صرفشده برای تصمیمگیری و بسیاری از عوامل موثر بر تصمیمها به منبع اطلاعات وابسته هستند.
نتایج یک تحقیق انجامشده در ایران نشان میدهد میزان تمایل به زدن واکسن و پرداخت برای آن در میان افرادی که در حوزه سلامت کار میکنند یا افرادی که عزیزی را به علت کرونا از دست دادهاند، بیش از سایرین است. از طرف دیگر، افرادی که بهدلیل نوع اشتغالشان روزانه در معرض ویروس بوده و مبتلا نشدهاند، یا اینکه ویروس را خفیف گرفته و دوران نقاهت را بهراحتی گذراندهاند، تمایل کمتری به زدن واکسن دارند. به نظر میرسد متخصصان حوزه سلامت و افرادی که عزیزی را بر اثر کرونا از دست دادهاند، با برانگیختن حس همدلی بتوانند در تشویق این افراد به واکسیناسیون نقش موثری ایفا کنند. ضعف در برنامهریزی، صفهای طولانی و زمانبر بودن فرآیند واکسیناسیون با تهدید امنیت شغلی کارگران روزمزد، تمایل به اختصاص این زمان برای انجام واکسیناسیون را کاهش میدهد؛ چراکه در شرایط رکود اقتصادی و بحران معیشتی عدمحضور در محل کار برای کارگران روزمزد میتواند به تعدیل و از دست دادن شغل منجر شود. واکسیناسیون در محل کار در این شرایط میتواند بهترین گزینه باشد؛ چراکه علاوه بر نیاز نداشتن به مرخصی، همراهی همکاران نقش بسیار مهمی در ترغیب افراد به زدن واکسن دارد. در همه جوامع افرادی هستند که با وجود شواهد کافی در مورد اثربخشی واکسن از واکسیناسیون پرهیز میکنند. برای مثال نتایج یک مطالعه مروری نظاممند پیش از آغاز واکسیناسیون نشان میدهد که بهطور متوسط ۲۰درصد افراد قصد واکسنزدن ندارند. برنامه واکسیناسیون موفق باید در وهله اول بر واکسینهکردن سریع افراد متمایل به واکسنزدن متمرکز باشد و اجازه دهد ایمنی گلهای به همراه میل افراد به پیروی از اکثریت که در ادبیات اقتصاد رفتاری تحت نام «رفتار تودهوار» شناخته میشود، کارساز شود.
برخی از افراد مسنی که در ابتدای فاز اول واکسیناسیون تمایل به واکسنزدن نداشتند با دیدن صفهای طولانی و رسیدن موج پنجم به صف اکثریت پیوستند. درعینحال باید توجه کرد که به احتمال زیاد افرادی که تمایل به واکسنزدن ندارند، در صورت داشتن علائم نیز پروتکلها را رعایت نمیکنند و تست نمیدهند و به این ترتیب تلفات در میان واکسننزدهها بیشتر خواهد بود.
دنیای اقتصاد