بررسی راهکارهای تامین منابع مالی مهار کرونا در ایران و جهان در گفتوگو با حسین عباسی
مهار ویروس کرونا و جبران زیان اقتصادی آن، به منابع مالی نیاز دارد. اما کشورهای مختلف این منابع مالی را از کجا تامین میکنند؟ حسین عباسی میگوید هیچ دولتی در هیچ کجای جهان پول و دارایی خود را زیر بالشت نگه نمیدارد. اقتصاد مدرن، در شرایط بحرانی از آینده قرض میگیرد. یعنی دولت از طریق انتشار و فروش اوراق قرضه به مردم، منابع مالی لازم را تامین میکند و سپس با تولید و دریافت مالیات، منابع مردم را به آنها بازپس میدهد. مکانیسمی برد-برد که در اتحادیه اروپا، آمریکا و آلمان اجرا میشود. انتشار اوراق راهکاری است که در ایران بارها امتحان شده اما در مواردی منجر به ایجاد تورم شده. درست مانند برداشت از منابع بانک مرکزی. این اقتصاددان میگوید مشکل این است که سیستم بازپرداخت اوراق قرضه در دنیا متکی بر سیستم مالیات است و دولت قرض خود را از طریق دریافت مالیات از مردم پرداخت میکند. اما در ایران دولت برای بازپرداخت این قرض، از منابع بانک مرکزی استفاده میکند و آن هم تورمزاست. استاد دانشگاه مریلند آمریکا میگوید دولت الان دو راه دارد، در کوتاهمدت منابعی از بانک مرکزی برداشت و به حساب خانوارهای کمدرآمد واریز کند تا حداقلهای معیشت خود را تامین کنند. این کار تورمزاست اما اگر نقدینگی ایجادشده در حد نیازهای بسیار ضروری باشد، میتوان آن را پذیرفت. سپس در مرحله بعد دولت برای جبران ضرر و زیان کسبوکارها و بنگاههای اقتصادی، اوراق منتشر کند اما همزمان ظرف امسال و سال آینده معافیتهای مالیاتی را کاهش دهد و بخشی از سود اوراق را از این محل بدهد. به گفته عباسی تامین مالی جز از این طریق تورمزاست و مشکل ایجاد میکند.
♦♦♦
کرونا شوک بزرگی به اقتصاد جهان وارد کرده و حالا کشورهای درگیر با این ویروس به منابع مالی بزرگ و فوری نیاز دارند تا هم بتوانند با قرنطینه افراد، این ویروس را مهار کنند و هم ضرر و زیان اقتصادی بنگاهها را تامین کنند. تامین منابع مالی برای عبور از این بحران، یکی از دغدغههای کنونی ماست. کشورهای دیگر این منابع را چگونه تامین کردند؟
در ماجرای مواجهه با ویروس کرونا، نه ایران در صدر لیست کشورهای موفق در مهار این ویروس است و نه در قعر جدول. قطعاً کشورهای بسیاری وجود دارند که در مواجهه با کرونا از ما آمادهتر بودند. مانند کره جنوبی و آلمان. دلیل این موفقیت قطعاً مکانیسم مدیریت مدرن آنهاست. اینها کشورهایی هستند که در مواجهه با مشکلات ناگهانی کمتر غافلگیر میشوند و میتوانند راههای بهتری برای مقابله با شرایط ایجاد کنند. در مواجهه مالی با این ویروس هم وضع به همین ترتیب است. کشورهایی موفقترند که سیستم اقتصادی مدرنتری دارند و از ابزارهای اقتصاد مدرن بهتر استفاده میکنند. قطعاً هیچ دولتی در هیچ کجای جهان پول و دارایی خود را زیر بالشت نگه نمیدارد. هیچ دولتی در هیچ کجای جهان برای شرایط اضطراری طلا انباشت نمیکند. اقتصاد مدرن از منابعی که در آینده به دست میآورد تغذیه میکند. این اصل اقتصاد مدرن است. تولید ناخالص داخلی آمریکا حدود ۲۲ هزار میلیارد دلار است. دولت آمریکا حدود ۸۰ درصد این رقم را بهعنوان اوراق قرضه منتشر کرده و به مردم خود و برخی از کشورها فروخته است. به عبارتی میتوان گفت معادل ۱۸ هزار میلیارد دلار از GDP آمریکا، قرض دولت به مردم است. در این شرایط دولت آمریکا اعلام کرده دو هزار میلیارد دلار برای جبران ضرر ناشی از کرونا پرداخت میکند. دولت آمریکا این اعتبار را از کجا میآورد؟ با قرض از مردم.
دولت دو هزار میلیارد تومان اوراق قرضه به مردم میفروشد و منابع مالی لازم را تامین میکند. سپس از طریق درآمد اقتصادی خود در آینده قرض خود به مردم را میدهد. به همین سادگی. این مکانیسم ایجاد پول در شرایط اضطراری است و در عرض یک شب میتوان چنین اعتباری را ایجاد و تامین مالی کرد. دولت آمریکا سالانه مبلغ ۶۰۰ میلیارد دلار بهره قرضهای خود را میپردازد اما کسی نگران این میزان بهره نیست. چون رشد اقتصادی آمریکا بالای دو درصد است و رشد قرضهای آمریکا زیر دو درصد است. این یعنی دولت در درازمدت قرض خود را از طریق کاهش هزینهها (که احتمالاً مبلغ آن زیاد نخواهد بود) و مالیات پرداخت میکند. اقتصاد مدرن اینگونه اعتبار مالی ایجاد میکند. یعنی مردم پول خود را به شما میدهند که الان خرج کنید شما هم از سود تولید و مالیات آینده، پول و سود آنها را پرداخت میکنید. این یک بازی دو سر برد است. این مکانیسم با اندکی تغییر در دیگر کشورهای اتحادیه اروپا و آلمان و... هم اجرا میشود.
اقتصاد ایران چقدر امکان و توان استفاده از این مکانیسم را دارد؟ یا به قول شما اقتصاد ما چقدر توان دارد که برای تامین منابع مالی از آینده قرض بگیرد؟
نکته جالب داستان همین است. اگر عددها و شاخصهای اقتصادی را مبنا قرار دهیم باید گفت اقتصاد ما توان بسیار بالایی برای استفاده از منابع آینده دارد. اما اگر عملکرد قبلی دولت و تجربه تیم اقتصادی را مبنا قرار دهیم، باید بگویم اقتصاد ما هیچ توانی ندارد. دو شاخص برای بررسی این امکان وجود دارد، یکی نسبت قرض به تولید ناخالص داخلی و دیگری نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی. در ایران رقم قرض به نسبت تولید ناخالص داخلی زیر ۱۵ درصد است (حدود ۱۴ درصد). اما در ترکیه این نسبت ۳۰ درصد است. در آمریکا ۹۰ درصد، در یونان ۱۸۵ درصد و در کشورهای در حال توسعه درصد قرض به GDP بالای ۵۰ درصد است.
عدد مهم بعدی میزان مالیات به GDP است. در ایران این نسبت بین شش تا هشت درصد است. در ترکیه این نسبت ۲۴ درصد، در آمریکا حدود ۳۰ درصد، در آلمان حدود ۵۰ درصد و در کشورهای OECD این نسبت ۳۵ درصد است. این اعداد نشان میدهد اقتصاد ما ظرفیت این را دارد که مکانیسم انتشار اوراق قرضه را راه بیندازد، اوراق قرضه را با درصدی از سود به مردم بفروشد و از محل تولید و دریافت مالیات، سود اوراق را به مردم بازگرداند. عدد ششدرصدی نسبت مالیات به GDP در ایران نشان میدهد بخش مهمی از اقتصاد ما به هر دلیلی مالیات نمیدهد. پس اگر سیستم مالیاتدهی را اصلاح کنیم و راه بیندازیم، اقتصاد ما به راحتی توان قرض از آینده و اجرای مکانیسم تامین مالی مدرن را دارد. یک نکته مهم این است که این صحبت به معنای افزایش مالیات نیست. بلکه به معنای مالیات گرفتن از کسانی است که مالیات نمیدهند و میتوان ظرف ۱۰ سال آینده شش درصد را به ۲۰ تا ۳۰ درصد رساند. نکته اساسی در این مکانیسم این است که باید سود اوراق را به موقع و بدون هیچ کم و کاستی پرداخت کنید. اگر هنگام پرداخت حتی یک ریال خطا کنید و سود و پول را دیر بپردازید، کل سیستم از کار میافتد. هنگام بازپرداخت مهم نیست دولت در چه شرایط مالی است. باید پول و سود شما را به موقع و دقیق پس بدهد. حاکمیت اگر بتواند این اطمینان را ایجاد کند که قبل از اینکه حقوق رئیسجمهور و نمایندگان مجلس و دیگران را بدهد، بهره اوراق قرضه مردم را خواهد داد، به راحتی میتواند با استفاده از مکانیسم اوراق قرضه منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کند. تجربه جهانی و اعداد میگویند اقتصاد ایران چنین ظرفیتی را دارد اما در عمل باید دید با این تیم اقتصادی کنونی و رویکردی که در اقتصاد ما غالب است، میتوان چنین کاری کرد؟
ما الان در پی یک راهکار برای تامین «فوری» منابع مالی هستیم. راهی که به دولت کمک کند ظرف فروردین و اردیبهشت حساب خانوارهای کمدرآمد را شارژ کند. اما راهکاری که شما میگویید ظرف یکی دو ماه اجرا نمیشود. دست به نقدترین منبع چیست؟
برای تامین مالی یکشبه، راهی جز استفاده از منابع بانک مرکزی وجود ندارد. دولت برای منابع خیلی فوری ظرف یک ماه جاری میتواند از منابع بانکی استفاده کند تا منابع مالی لازم را برای نگه داشتن مردم در قرنطینه تامین کند. اما برای جبران ضرر و زیان اقتصادی بنگاهها میتواند از اوراق قرضه استفاده کند. بهخصوص که مکانیسم انتشار و فروش اوراق قرضه سالهاست در اقتصاد ما مطرح بوده و در مواردی هم اوراق قرضه منتشر شده، پس این سیستم میتواند ظرف یک ماه راهاندازی شود.
البته این نکته را بگویم که تاکید من بر اصلاح نظام مالیاتی، برای پرداخت سود این اوراق به مردم است. چون این اوراق برای آنکه تورمزا نشود باید از طریق سیستم مالیاتی برگردانده شود. الان اتفاقاً بهترین موقع است که معافیت مالیاتی کاملاً منتفی شود. شرایط کنونی اقتصاد کاملاً ویژه است و در این شرایط ویژه هر کسی که در هر گوشهای از ایران کار اقتصادی انجام میدهد باید پرونده مالیاتی داشته باشد و باید مالیات بدهد. این سیستم در صد کشور دنیا طراحی و اجرا شده. قرار نیست سیستم را از اول ایجاد کنیم. یکی از این سیستمهای موفق را کپی و اجرا کنید. مساله اجرای سیستم قرضه نیست. مساله بار سیاسی این ماجراست. بسیاری در اقتصاد نمیخواهند مالیات بدهند و میخواهند در هر شرایطی از مالیات معاف باشند. این موانع سیاسی باید برداشته شود. ضمن اینکه ما ۱۰ سال زمان نیاز داریم که نسبت مالیات به GDP از ۶ به ۲۰ درصد برسد. اما ظرف یکی دو سال میتوان دو درصد به این ۶ درصد اضافه کرد. اگر در سال آینده تنها دو درصد به این رقم کنونی اضافه شود، دولت به سادگی میتواند از این محل بهره اوراقی را که الان باید منتشر کند بپردازد.
مسالهای که الان دغدغه ایجاد کرده این است که هم برداشت از منابع بانک مرکزی و هم اوراق قرضه تورم ایجاد میکند. این تورم قطعاً در این شرایط رفاه و معیشت مردم را تحت فشار خواهد گذاشت. پس از نظر شما گریزی از این تورم نیست؟
ببینید ایجاد تورم به دلیل چاپ پول و گرفتن مالیات تورمی از مردم راهکاری است که دولت در چهار پنج دهه گذشته مدام تکرار کرده، چه آن زمان که وضعیت ما خوب بوده و چه آن زمان که وضعیت مانند الان بد بوده. دولت همیشه همین راه را انتخاب کرده. با این تفاوت که ما الان واقعاً درباره یک شرایط خاص حرف میزنیم. دولت برای تامین فوری منابع باید از منابع بانک مرکزی برداشت کند. اما اگر مانند قبل عمل کند و بخواهد همه منابع را از منابع بانکی تامین کند و اولویت اولش چاپ اوراق قرضه نباشد، باید منتظر تورم بالای ۵۰ درصد هم باشیم.
اما آیا راهحلی برای کاهش تورم وجود دارد؟ بله، وجود دارد. آن اینکه شما به شدت مراقب باشید در حد ضروریات کوتاهمدت نقدینگی ایجاد کنید. یعنی فقط در حدی که بتوانید حداقل مبلغی را برای خانوارهای کمدرآمد واریز کنید تا ظرف ماه جاری بتوانند نیازهای اولیه و فوری خانوار خود را تامین کنند و همچنان در قرنطینه بمانند. این برداشت حداقلی از منابع بانکی ضروری است و تورم ناشی از آن هم طبیعی است و باید پذیرفت. اما چاپ پول برای افزایش ۱۵ تا ۲۰درصدی حقوق کارمندان خود، دیگر شرایط اضطراری و هزینه ضروری نیست. شما میخواهید در شرایط اضطراری مانند شرایط عادی عمل کنید. آنچه من آن را شرایط اضطراری میدانم با آنچه مدیران سازمان برنامه و بودجه شرایط اضطراری میدانند کاملاً متفاوت است. این سازمان اضافه کردن حقوق کارکنان دولت را هم جزو مخارج اضطراری میبیند. اما این خرج اضطراری نیست.
پس در شرایط کنونی هیچ بحث افزایش حقوقی نباید مطرح شود؟
بله، به هیچ عنوان نباید مساله افزایش حقوق مطرح شود. داستان ما دیگر داستان بچهپولداری که پدرش مدام حسابش را شارژ میکند نیست. داستان ما داستان اقتصادی است که پیش از کرونا هم با کسری بودجه و مشکلات بسیار مواجه بود و همان زمان هم چیزی نداشت و الان هم ندارد. مثال همان شعر معروف که «اگر باران به کوهستان نبارد، به سالی دجله گردد خشکرودی». ما الان چند سال است که با مشکل کمبود منابع مالی و درآمد دولت مواجهیم. دجله، خشکرود شده و تنها یک راهآب باریک مانده و حالا شما میخواهید این مقدار کم را صرف افزایش حقوق کنید؟ چرا اصرار داریم که به مردم بگوییم شرایط خوب است؟ اتفاقاً با مردم حرف بزنیم و بگوییم شرایط خوب نیست. بگوییم امسال شرایط به گونهای است که نمیتوانیم حقوقها را افزایش بدهیم. اما دولت در پی محبوبیت سیاسی است در نتیجه همچنان میخواهد پولپاشی کند. تورمی که با هزینههای ضروری مدنظر من ایجاد میشود بسیار کم است. اما تورمی که در شرایط اضطراری مدنظر آقایان ایجاد میشود، حتماً مشکلساز است. دولت میخواهد حقوقها را زیاد کند، بریز و بپاشها را حفظ کند و معافیت مالیاتی هم به قوت خود باقی بماند. اینکه شرایط اضطراری نیست.
اما الان بسیاری از کارشناسان اقتصادی هم با راهکار انتشار اوراق موافق نیستند چون میگویند این ایده هم تورمزاست.
درست است. اما دولت قرار است اوراق قرضه را چگونه و از چه طریقی بازپرداخت کند؟ از مالیات؟ خب این مساله تورم ایجاد نمیکند. از منابع بانک مرکزی؟ بله، حتماً این راهکار تورمزاست. من اوراق را پیشنهاد میکنم اما مشروط به آنکه دولت سیستم مالیاتی را کمکم اصلاح کند و معافیتهای مالیاتی را کمکم حذف کند. این اوراق برای آنکه تورمزا نشود باید از طریق سیستم مالیاتی برگردانده شود. اما کارشناسان داخل ایران مخالف این راهکارند چون این مخالفت بر مبنای واقعیتگرایی است و عادتهای دولت را میشناسند. آنها میدانند سیستم مالیاتی در ایران اصلاح نمیشود و دولت در نهایت مجبور است یک سال دیگر یا 10 سال دیگر پول چاپ کند و اصل و سود اوراق را بازپس بدهد. آن زمان تورم ایجاد میکند همانگونه که الان چاپ پول تورم ایجاد میکند. اگر امروز قرار است دولت اوراق بدهد و فردا برای پرداخت سود پول چاپ کند خب همین الان پول چاپ کند.
اما آنچه من میگویم این است که با توجه به تحریم و فروش نفت و... دولت باید با سیستم مالیاتی مدرن کار کند. درآمد نفت تمام است. ایران از بازار نفت خارج شده. با این رویکرد ایران باید با سیستم مالیاتی مدرن و اوراق قرضه اقتصاد را اداره کند.
آیا تزریق منابع مالی به تنهایی میتواند مشکل اقتصادی کرونا را حل کند؟ چون سیاستهای حمایتی دولت (پرداخت وامهای خرد به خانوادهها و بنگاهها) تجربه تکراری است که نتیجه نداده است. آیا در شرایط خاص کنونی این سیاست به خودی خود جواب میدهد؟
ما در شرایط اضطراری هستیم پس باید یک برنامه اضطراری داشته باشیم. یک برنامه برای فردا. دولت میخواهد این هفته و این ماه چه کند. سیاستگذاری و برنامهریزی برای این آینده نزدیک با برنامهریزی برای سه ماه و شش ماه آینده کاملاً فرق میکند. بانکهای اطلاعاتی میگوید ظرف چند روز آینده یکسوم جمعیت کشور، دچار مشکل مالی میشوند و برای تامین مایحتاج اولیه هم در میمانند. دولت باید آخر فروردین به حساب این افراد و خانوارها پول نقد واریز کند. نه زیاد. بلکه برای تامین هزینههای اساسی و خرید اقلام ضروری. اما در شش ماه و یک سال آینده باید جز تزریق منابع مالی به موارد دیگر هم توجه کرد. ظرف همین یک سال میتوان انقلابی در محیط کسبوکار ایجاد کرد. شش سال است دولت روی حذف قوانین زائد اداری کار کرده. آن موانع را بردارد. ملاحظات سیاسی را کنار بگذارد و معافیتهای مالیاتی را حذف کند. چون الان مساله جان و نان شب مردم مطرح است. باور کنیم ظرف یک سال میتوان کارهای زیادی کرد.
«نیل کشکاری» (Neel Kashkari) رئیس شعبه مینهپولیس فدرال رزرو در آمریکا درسهایی از بحران سال ۲۰۰۸ برای بحران کنونی پیشنهاد داده است. او گفته ما سال ۲۰۰۸ خیلی کند و با احتیاط وارد میدان شدیم. اما وقتی شرایط اضطراری است باید با سرعت بیشتری وارد شد. دولت باید خیلی سریع عمل کند. من نمیدانم وقتی دولت ایران در همه این سالها این همه یارانه به مردم و اقتصاد داده الان چرا از وام یک میلیونتومانی صحبت میکند؟ شما با یک قشر بسیار کمدرآمد و آسیبپذیر مواجهید. زودتر به حساب آنها پول بریزید و آنها را معطل وام یکمیلیونی نکنید.
همچنین او گفته که ما در ۲۰۰۸ خیلی آرام وارد بازار اعتبارات شدیم و در نتیجه سبب شد تعداد زیادی بیکار شوند. اما باید خیلی سریعتر وارد این میدان میشدیم. این مساله در ایران درباره بنگاههای کوچک و متوسط صدق میکند. دولت برای حفظ اشتغال به این واحدها باید وامهای مشروط و کمبهره بدهد. این روشی است که با آن بیکاری را کم کنند. چون درس خیلی مهم این است که بعد از شرایط بحرانی اقتصاد خود را بازسازی میکند و احیا میشود اما بنگاهها در استخدام افراد محتاط میشوند. پس در مرحله اول نباید اجازه بدهیم که بنگاهها کارگران را اخراج کنند.
منبع: تجارت فردا