نحوه استفاده از این ابزارها کاری است که فقط متخصصان این رشته میتوانند و باید در مورد آن نظر دهند؛ چرا که در دنیای کنونی، تکتک تصمیمات بانک مرکزی بر مبنای حجم عظیمی از مطالعات کارشناسان این رشته است، بهطوری که حتی اقتصاددانان غیرمتخصص در این رشته را هم به احتیاط در اظهارنظر میخواند. قطعا کارشناسان این حوزه، عملکرد این سازمان را زیر نظر خواهند گرفت و آن را به بوته نقد خواهند گذاشت، ولی در حالت ایدهآل، این امر بحثی تخصصی میان کارشناسان خواهد بود؛ نه جدلی سیاسی میان دو گروه که غیراقتصادیون را درگیر کند. بانک مرکزی، محل گفتوگو درباره بسیاری از مسائل مهم برای عموم نیست؛ مسالهای که متاسفانه در گذشته فراموش شده بود. روسای پیشین بانک مرکزی، بهکرات وجهه تخصصی بانک را به فراموش سپردند و آن را وارد حوزههای غیرکارشناسی کردند. در گذشته، بسیار دیدهایم که روسای بانک مرکزی مانند سیاستمداران، به تحلیل اخلال توطئهچینان داخلی و خارجی در کار بانک پراختند یا مانند بازارگردانان در بازار ارز، به توصیه به مردم برای خریدن یا فروختن ارز دست زدند یا مانند معاملهگران بازار دارایی، مردم را به خرید و فروش فلان و بهمان دارایی تشویق کردند یا حتی در قالب ناصحان اجتماعی، به مردم توصیههای آرامشبخش دادند که نگران نباشید؛ ما همهچیز را درست میکنیم و به قوه قضائیه توصیه کردند که با فلان و بهمان گروه برخورد کند. پیشنهاد میکنم برای حفظ وجهه تخصصی بانک مرکزی، رئیس این بانک در تمامی این زمینهها سکوت اختیار کند. توصیه به سکوت ریاست این سازمان، البته به معنای توصیه به سکوت بانک مرکزی نیست؛ برعکس امیدوارم بانک مرکزی هر روز تولیدات جدیدی داشته باشد و آنها را در اختیار عموم بگذارد. اطلاعات اقتصادی، مانند اطلاعات ضربان نبض و فشار خون و سایر علائم حیاتی فرد که وضع سلامت فرد را نشان میدهد، وضعیت سلامت اقتصاد را مشخص میکند. روزگاری بود که طبیبان سنتی با گرفتن نبض بیمار و دست گذاشتن بر پیشانی او، اطلاعات اندکی از وضع سلامت او کسب میکردند و معالجه خود را بر همان اطلاعات بنا مینهادند. امروزه حتی برای سادهترین تشخیصها نیز حجم عظیمی از اطلاعات از کارکرد بدن تهیه میشود و هر توصیه پزشکی بر آنها بنا نهاده میشود. تکنولوژیهای جدید امکان جمعآوری ریزترین اطلاعات از عمق بدن را هم فراهم کرده است. اطلاعات اقتصادی هم در دنیای امروز چنین وضعیتی دارد. امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، حجم عظیمی از اطلاعات اقتصادی به صورت تقریبا مستمر، در حال تهیه و ارائه است. بانک مرکزی ایران در تهیه و ارائه اطلاعات اقتصادی سابقهای طولانی دارد، ولی مدتهاست که این عملکرد بانک تضعیف شده است. کیفیت و کمیت آماری که بانک مرکزی منتشر میکند، با استانداردهای روز دنیا فاصلهای طولانی پیدا کرده است. گاهی اتفاق افتاده که پایهایترین آمار اقتصادی با تاخیر چندماهه و حتی چندساله منتشر شده است. این امر در دنیای امروز، مانند تشخیص بیماری سرطان با گرفتن نبض بیمار است. در دست نبودن آمار و اطلاعات دقیق و بهروز، تصمیمگیری اقتصادی موثر را غیرممکن میکند. زیان تاخیرهای ایجادشده در برخی از این تصمیمات، بهخصوص برای اقتصاد ضعیف ایران میتواند بسیار زیاد باشد. رساندن استاندارد آماری بانک مرکزی به استانداردهای جهانی جزئی لاینفک از وظیفه تخصیص بانک به شمار میرود. بقای جوامع و پیشرفت آنها مدیون سازمانهایی تخصصی است که مستقل از آمد و رفت سیاسیون، امور جوامع را سر و سامان میدهند؛ بدون اینکه عموم مردم حتی نیازی داشته باشند جزئیات کار آنها را بدانند. سیاسیون همیشه این وسوسه را داشتهاند که این سازمانها را در خدمت اهداف سیاسی خود و گروه خود درآورند و در بسیاری از کشورها از جمله در ایران، در بسیاری از موارد موفق هم شدهاند؛ نتیجه کار، تبدیل کارشناسان به ابزار دست سیاسیون و در نهایت، صدمه به اقتصاد بوده است. بانک مرکزی در حوزه اقتصاد، در صدر چنین سازمانهایی قرار دارد و دور شدن از وظایف تخصصیاش بسیار پرمخاطره است. به عنوان کسی که کارش تدریس و تحقیق اقتصادی است، امیدوارم در طول سالیانی که رئیس جدید بانک مرکزی به خدمت مشغول خواهد بود، بهندرت صدا و تصویر ایشان را در رسانههای عمومی بشنوم و ببینم و آن چند بار معدود هم، بهجز کلمات و عبارات کارشناسی که کسی جز ایشان و کارشناسان حوزه پولی و بانکی از آن سر درنمیآورند، کلامی از ایشان نشنوم. به جای آن، امیدوارم هر روزی که سری به سایت بانک مرکزی بزنم، با حجم زیادی از اطلاعات بهروز اقتصادی مواجه شوم.
منبع: دنیای اقتصاد