یکشنبه, 22 مهر 1397 18:04

علی مزیکی: چرا اقتصاد ایران در برابر شوک‌های سیاسی انعطاف ندارد؟

نوشته شده توسط

علی مزیکی

اقتصاددان

اغتشاش‌ها یا به یک معنا شوک‌های سیاسی در هر کشوری ممکن است رخ دهد و ایران هم مستثنا از این وضعیت نیست. اتفاقات اخیر اقتصادی در کشور، معلول شوک‌های سیاسی هستند و طبیعی است که این شوک‌ها می‌توانند وضعیت هر کشوری را تحت‌الشعاع قرار دهند، ‌همچنان که در ترکیه و برخی کشورهای دیگر هم روی داد.

آنچه در این وضعیت مهم به نظر می‌رسد این است که ما در برابر ریسک‌های غیرسیستماتیک که از کشورهای دیگر وارد می‌شود و قابل انکار هم نیست چطور رفتار کنیم یا چطور می‌توان وقتی یک شوک سیاسی به اقتصاد می‌رسد اثر آن را به حداقل رساند.

مسأله ما در واقع این است که مدیریت شوک‌ها در ایران بخوبی صورت نمی‌گیرد و این شوک‌ها خیلی راحت بخش‌های مختلف اقتصادی از نرخ تورم تا ارزش پولی ملی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در واقع مسأله این است که چه سیاست‌هایی باید اتخاذ شود تا درجه انعطاف‌پذیری اقتصاد کشور در برابر شوک‌های سیاسی بالاتر رود و اثر شوک‌ها را کوچک کند. پرسش جدی این است که چرا اقتصاد ما در برابر شوک‌های سیاسی غیرقابل انعطاف است؟

شاید برخی بگویند نفت، اما نفت بخشی از ماجراست. انعطاف‌پذیری یک اقتصاد مؤلفه‌های مختلفی دارد. به‌عنوان مثال چقدر قیمت‌ها در بازار ایران منعطف است؟

با اتفاقاتی که افتاد و نرخ ارز به شکل تصاعدی بالا رفت شاهد هستیم که عملاً قیمت فعلی سوخت یک قیمت بی‌معنی شده است، در حالی که ما زمانی با هدف واقعی شدن قیمت‌ها و هدفمندی یارانه‌ها قیمت سوخت را تا حدودی اصلاح کردیم اما شوک قیمت ارز، عملاً همه چیز را سر خانه اول خود بازگرداند.

از طرفی برخی تحلیل‌ها نشان می‌داد که با شوک ارزی روی داده صادرات به نفع کشور خواهد بود اما دیدیم که دولت در جایی حتی به ممنوعیت صادرات هم روی آورد به خاطر اینکه انعطاف‌ناپذیری قیمت‌ها منافع شوک ارزی را از بین می‌برد. این انعطاف‌ناپذیری در جنبه‌های نهادی و قوانین کشور هم وجود دارد و چون قوانین و نهادهای ما سیالیت لازم در مواجهه با شرایط جدید را ندارند واحدهای اقتصادی براحتی در برابر نوسانات ارز قفل می‌شوند و در چنین وضعیتی حتی در بر پاشنه صادرات که ظاهراً به نفع ماست نمی‌چرخد.

در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی هم می‌توان به‌گونه‌ای گام برداشت که اثرات شوک‌های سیاسی را به حداقل رساند.

 دولت در این زمینه گام‌هایی برداشته اما آنچه بازار با علامت‌ها و نشانگرهایش به ما می‌گوید این است که این اقدامات آنچنان انعطاف پذیر نبوده که بتواند علیه شوک سیاسی رفتار کند.

در چنین شرایطی سخن گفتن از راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در صورتی صحیح است که متوجه پیوستگی درونی این راهکارهای چندگانه زمانی باشیم، ‌چرا که سرنوشت راهکارهای کوتاه مدت را هم مکانیسم‌های بلندمدت روشن می‌کنند، طبیعی است وقتی مکانیسم‌های بلندمدت موجود نباشد رفتار چابک و هدفمند در کوتاه مدت هم ناممکن می‌شود. از این زاویه امروز اگر نمی‌توانیم سریع، چابک و درست تصمیم بگیریم برای این است که آن مکانیسم‌های چندگانه بدرستی تعریف نشده است. چقدر طول کشید که بانک مرکزی اعتماد مردم را برگرداند و حباب قیمت‌ها

بشکند.

 در حالی که بسیاری از کشورها نظام ارزی منسجم و سیاست روشنی در این باره دارند و بانک مرکزی هم آنقدر آبرو دارد که وقتی موضعی می‌گیرد و سخنی را اعلام می‌کند مردم به موضع و نظر بانک مرکزی اعتماد کنند، در حالی که ما در یک دوره‌ای دیدیم که بانک مرکزی ادعایی را درباره نرخ ارز مطرح کرد اما نتوانست ادعای خود را عملی کند. پس نکته اینجاست که اگر می‌خواهیم بر بحران فعلی غلبه کنیم نیازمند مکانیسم‌های اثرگذاری بلندمدت هستیم تا بتوان بموقع، چابک و درست واکنش‌های لازم را اتخاذ کرد.

 منبع: روزنامه ایران

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: