شنبه, 16 اسفند 1393 11:16

قادری: مجلس و تفکر اقتصادی

نوشته شده توسط

دکتر جعفر قادری

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس

بارها پیش‌آمده که همکاران ما در مجلس، طرحی را به تصویب رسانده‌اند یا لایحه‌ای را از رای خود گذرانده‌اند که با اصول اولیه علم اقتصاد تطابق نداشته و اقتصاددانان مجلس نیز نظر موافقی درباره آن نداشته‌اند.

اینکه چرا با اصول اقتصاد در سطح جامعه، مجلس و حتی دولت به صورت ساده برخورد می‌شود و به‌رغم اینکه این علم توسعه قابل‌توجهی در دهه‌های اخیر داشته، نسخه اقتصاددانان برای دردهای مختلف اقتصاد در ایران جدی گرفته نمی‌شود، زیرا اقتصاد هنوز به صورت یک علم پذیرفته نشده است.

بسیاری از سیاست‌گذاران، قانون‌گذاران، متخصصان و عامه مردم اقتصاد را به‌عنوان یک علم قبول ندارند و به پیچیدگی‌های آن واقف نیستند و گمان می‌کنند قادرند مسائل اقتصادی را به سادگی حل کنند.

برخی دولتمردان هم تصور می‌کنند که اگر با مفاهیم اولیه اقتصاد آشنایی داشته باشند، می‌توانند در مقام یک اقتصاددان حاضر شوند و در سیاست‌گذاری‌ها نقش‌آفرینی کنند؛ این در حالی است که در مواقعی حتی افرادی که اقتصاد خوانده‌اند و روابط اقتصادی را می‌توانند تحلیل کنند، قادر به ارائه فرمول مناسبی برای حل مسائل اقتصادی موجود نیستند.

اگر امروز می‌بینیم بسیاری از عالمان اقتصاد از کشورهای غربی فارغ‌التحصیل شده‌اند، به این خاطر است که سیاست‌گذاری آموزشی آنان به نحوی‌است که نخبگان را روانه دانشکده‌های علوم انسانی و رشته اقتصاد می‌کنند، نه اینکه افراد از روی ناچاری و صرفا به این دلیل که مدرک کارشناسی را دریافت کنند، راهی این دانشکده‌ها شوند.

به همین دلیل است که آنان بر پیچیده‌ترین مسائل اقتصادی تسلط دارند و مسائل و مشکلاتشان را با درنظر گرفتن جمیع جهات حل‌وفصل می‌کنند

در ایران آموزش علم اقتصاد در حالی تا دورافتاده‌ترین نقاط هم توسعه یافته که برخی دانشکده‌های بزرگ و مطرح کشور در عرصه این علم رونق زیادی ندارند و از سطح علمی‌شان کاسته شده است.

با توجه به کیفیت آموزش اقتصاد در دانشگاه‌های کشور نمی‌توان گفت هر فردی که دارای کارشناسی اقتصاد است پس این توانایی را دارد که برای حل مشکلات اقتصادی فرمولی ارائه دهد.

تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها در عرصه اقتصاد به گونه‌ای است که مخاطبان بسیاری را مورد هدف قرار می‌دهد و هرگونه خطا در این فرآیند سبب خواهد شد که تعداد زیادی از افراد جامعه متضرر شوند. حساسیت در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی تا آنجا است که اگر یک پزشک در جراحی بیماری اشتباه کند، نهایتا یک نفر از دنیا خواهد رفت در حالی که خطای یک اقتصاددان سبب خواهد شد کل دارایی‌های یک مملکت نابود شود.اهمیت عرضه اقتصاد در عرصه عمومی به آن معنی نیست که هرکس اقتصاد خوانده یا برخی تئوری‌های اقتصادی را درک کرده، سهمی در سیاست‌گذاری‌ها داشته باشد، بلکه در آن است که درک عمومی از مسائل و مشکلات اقتصادی بالا رود و دیالوگ مشترکی بین مردم و مسوولان بر سر موضوعات مختلف اقتصادی شکل گیرد.

از آنجا که مجلس نیز برآمده از دل همین مردم است، متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی نمایندگان که فاقد تخصص‌های لازم در اقتصاد هستند و حتی مفاهیم ابتدایی آن را نمی‌دانند، به خودشان اجازه می‌دهند درباره مسائل مهم اقتصادی اظهارنظر کرده و این انتظار را داشته باشند که دیدگاه‌هایشان مورد توجه قرار گیرد.گاه دیده می‌شود که برخی از همکاران سعی می‌کنند با زبان‌بازی و لابی‌گری برای اقتصاد مملکت سند بنویسند و نظر دیگر نمایندگان را به خود جلب کنند؛ این در حالی‌است که از همان ابتدا پیدا است طرح آنان دارای چه مشکلاتی است و چه تبعاتی برای کشور به بار می‌آورد.

علاوه بر این یکی از سخت‌ترین کارهای پیش‌روی اقتصاددانان مجلس این است که برخی همکاران را درباره تبعات تصمیم‌هایشان قانع کنیم و با آنها به استدلال بنشینیم. غم‌انگیزترین مرحله این است که عملا نتیجه‌ای از این استدلال‌ها حاصل نمی‌شود و آن نمایندگان دنبال هر آنچه خود می‌خواهند، می‌روند و درباره‌اش تصمیم می‌گیرند.

اما برای غلبه بر این موضوع چه اقداماتی باید انجام داد تا اقتصاد در جایگاه واقعی خود عرضه شود؟ به نظر می‌رسد که دولت باید افراد آشنا و مجرب را برای حل مسائل اقتصادی و تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها انتخاب کند تا عرضه اقتصاد در عرصه عمومی به حد مطلوبی برسد و کلام سیاست‌مداران از گفته‌های متضاد با اصول علم اقتصاد پاک شود.

اگر آموزش اقتصاد را به سطح مدارس و دانشگاه‌ها بکشانیم تا فارغ‌التحصیلان ما با اصول اولیه آشنا شوند، درک آنها از تصمیم‌گیری‌ها بالا خواهد رفت و سطح علم اقتصاد در کشور بالاتر از امروز خواهد بود. این رویکرد سبب خواهد شد تا افراد اطلاعات اولیه اقتصادی را کسب کنند و متوجه آن باشند که اقتصاد با توجه به متغیر‌های مختلف، پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و سعی خواهند کرد با شناخت این پیچیدگی‌ها کمتر در موضوعاتی که در آن تخصص ندارند، به اظهارنظر بپردازند.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۴۳۶

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: