سه شنبه, 28 فروردين 1397 12:21

احمد میدری: چرا روشنفکران ایرانی تولید ناامیدی می کنند؟

نوشته شده توسط

درگفت و شنود احمد میدری و روشنفکران در کافه ایونت مطرح شد

احمد میدری یکی از اقتصاددانان خوشفکر است که به رغم داشتن سابقه فعالیت در جبهه اصلاح طلبان و اقتصاد دانانی که تمایل به نهادگرایی دارند درمیان علاقمندان به اقتصادسیاسی ایران و حتی در میان هواداران اقتصاد آزاد نیز به اقتصاد دان مداراجو اشتهار دارد.

این معاون وزیر 53 ساله ابادانی که در مجلس ششم لباس قانونگذاری برتن کرد و از همان جا کلید بحث های رفاه اجتماعی را داغ کرد  وحالا 5 سال است که معاون وزیرتعاون ،کار ورفاه اجتماعی است ، یکشنبه 26 فروردین، ساده و بی تکلف به یک کافه روشنفکری در بلوار کشا ورز تهران آمد و با گروهی از علاقمندان به گفت و گوی اقتصادی در باره نقش روشنفکران در حوزه اقتصاد صحبت کرد و نکات با معنایی را در سخنانش با اشاره و گاهی با صراحت بیان کرد. به گزارش ساعت 24 از این نشست چهره ورفتار اکثریت علاقمندان در کافه ایونت که دانش آموختگان دانشگاههای ایران در رشته های گوناگون بودند در زمان استراحت حاکی از رضایت بود که  بدون حرف و سخن خرسندی آنها را نشان می داد.  


تناقض در وزارتخانه

 یکی از نکات ارزنده ای که در سخنان احمد میدری وجود داشت اشاره درست وی به تناقض سازمانی و تشکیلاتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. میدری با اشاره به متن های کارشناسانه و پژوهش های پرشمار و همچنین با تاکید بروضعیت  امروز این وزارتخانه و تجربه گذشته نزدیک  به این تناقض که یک وزارتخانه متولی رفاه اجتماعی نباید بنگاهداری کند اشاره صریح کرد. او با تصریح براین نکته که وظایف و اختیارات  وزارتخانه موجود گونه ای طراحی شده است که مدیران ارشد این نهاد بیشتر وقت خود را باید به مسایل پرشمار این بنگاهها اختصاص دهند و این گونه شده است که به موضوع بسیار با اهمیت رفاه اجتماعی و یافتن روش ها و راهکارهای موثرتر وقت کمتری اختصاص می یابد. معاون رفاه اجتماعی ربیعی ادامه دادبرای اینکه این تناقض برطرف شود از طرف معاونت رفاه اجتماعی به وزیر وهمچنین به دولت پیشنهادشده است که سهام شرکتهای در اختیار این وزارتخانه به نهادهای دیگر داده شود. میدری در پاسخ به پرسش ساعت 24 در باره زمان ارایه پیشنهاد گفت : درزمستان پارسال به این جمع بندی رسیدیم که برای برطرف کردن دردسرهای بنگاهداری و برطرف کردن این تناقض واگذاری شرکتها شروع شود و ما امیدواریم دولت این راهکا ر را بپذیرد.


روشنفکران ایرانی و تولید نا امیدی

میدری در بخشی از گفت وگو با حاضران درنشست کافه ایونت درباره کارنامه روشنفکری درایران صحبت و دیدگاهش را بیان کرد. میدری با اشاره به ویژگیهای روشنفکران ایرانی گفت : آنها دنبال تغییرات ساختاری درنظام تصمیم گیری هستند و به امور اجرایی چندان اهمیت نمی دهند. تغییرات ساختاری در ارکان یک نظام سیاسی به بردباری ، سازماندهی و نیروی قابل اعتنا نیازدارد که در اختیار روشنفکران نیست. تلاش روشنفکران ایرانی در این مسیر عموما به جایی نمی رسد و آنها شروع می کنند به بدگویی و اینکه دراین کشور چیزی درست نمی شود و در نهایت به تولید ناامیدی می رسند .این داستان دردوره رژیم قبلی رایج بودو ما به عنوان نوجوان وقتی با برخی از مقامهای حتی میان پایه مواجه می شدیم که می گفتند دراین دوره یعنی دوره محمدرضا پهلوی کارهای مفید هم انجام شده است آن را درک نمی کردیم. روشنفکر ایرانی از زمان زاد ورشد ش و تا امروز از اینکه ایران بدترین محل برای زندگی است گفته و می گوید چون به پیشرفت در امور اجرایی باورندارد و اگر فقط ساختارها دگرگون شوند راضی می شود. البته نظام سیاسی نیز با ناد یده گرفتن خواست شهروندان و حذف گروههایی از جامعه شکاف  را ژرف تر می کرد . متاسفانه در حال حاضر هم شاهد این هستیم که سنت گفت و گو میان مردم و نهاد حکومت به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرد. نظام سیاسی در باره برخی مسایل با شهروندان بایدد گفت و گو کند تا به تفاهم برسیم. به طور مثال در باره همه امور باید گفت وگوی ملی انجام شود .در باره فقر باید گفتمان ملی داشته باشیم. نباید روشنفکران احساس طردشدگی پیدا کنند و به جای اینکه به برخی مسایل اجرایی ورود کنند همواره به ساختارها بپردازند. باید راه را بازکردتا برخی فعالیتهای تکنیکی در امور اقتصادی و سیاسی از سوی نهادهای مدنی و جامعه روشنفکری بازشود. به طور مثال در قانون اساسی ایران تاکید شده است باید همه درآمدهای کشور از هر جایی و از هر فعالیتی و توسط هرنهادی به خزانه کل کشور که دراختیار نهاددولت است ریخته شود و از آنجا برا ی خرج ان تصمیم گیری شود . اما این کا راز سوی نهادهای مدنی کارکوچکی به حساب می آید و آنها باورشان این است که این یک کار در حوزه اصلاح ساختارها نیست. یا به طور مثال وجود پزشک خانواده یک ضرورت است و تاوقتی به این مقوله دست نیابیم داستان درمان به جایی نمی رسد اما درکل ایران شاید 1000نفر به این موضوع علاقمندند و درباره آن فعالیت می کنند. رسانه های ایرانی نیز در این روزگار دنبال طرح چنین مسایلی نیستند چون نمی خواهند به امور جزیی بپردازند. چرا دررسانه های ایران در باره تنگناهای اموزش و پرورش کمتر مطلب تولید می شود اما درباره محیط زیست با وفورتولید مطلب مواجه هستیم.

فقر در ایران
یکی از مباحث مطرح شده درنشست روشنفکران جوان ایرانی با معاون وزیر اقتصاد در یک کافه روشنفکری موضوع فقر درایران بود. پرسش عمده این است که آیا شمار فقرا در ایران مشخص است یانه و اگر دولت باید دراین باره فعالیت کند که فقررا کاهش دهد باید برای چند نفر و درچه سطحی فعالیت کند. بحث این است که خط فقر در ایران با کدام شاخص ها باید اندازه گیری شود. میدری در این باره نکاتی را مطرح کرد که جذاب بود و می تواند دردستور کار قرار گیرد. این معاون وزیر از انواع معیارهای قابل اعتنا برای اندازه گیری فقر سخن گفت و تاکید کرد یکی از مهمترین معیارهای  قابل لمس در ایران  برای اندازه گیری خط فقر و در نتیجه شمار فقیران اندازه درآمد است. به این معنی که در ایران شماری از افراد درآمد شان به اندازه ای ناچیز است که تکافوی تامین تغذیه ای آنها را نمی کند . به اعتقاد نهادهای جهانی شمار این افراد که فقیران مطلق هستند درایران  4درصد کل  جمعیت است اما به باور ما این رقم 2درصداست  و این 2درصدند که درامدشان تکافوی خرید غذا را نمی کند. گروهی افرادهستند که به فقرنسبی  مبتلا هستند و آنها درآمشان به اندازه ای نیست که حداقل های بهداشت و درمان ، آموزش و سایر امرزیر بنایی را بتوانند خریداری کنند. حداکثر عددی که من شنیده ام این است که این گروه 33 درصد کل جامعه ایرانی است. میدری تاکید کرد درایران اندازه گیری خط فقرمطلق تاسطح  استانها را اندازه گیری می کند و به شهرستانها نمی رسد و باید اطلاعات این مقوله به سطح  شهرستانها برسد و خط فقر شهرستانها استخراج و نتیجه گیری شود. ممکن است درشهرستانهایی درآمد یک میلیون تومان درماه به دلیل اینکه ساکنان دارای خانه شخصی هستند و هزینه های جانبی مثل حمل و نقل وتفریح گران ندارند برایشان مناسب باشد اما درتهران حتی درآمد 2.5 میلیون تومان در ماه  نیز تکافو نکند.


دولت و فقر

بحث جذاب روشنفکری در ایران درتاریخ 100ساله ایران نقش دولت دربرطرف کردن فقر بوده و هست. دیروز این موضوع باردیگر به میان کشیده شد. میدری باوردارد نباید گریبان دولت در این باره را رهاکرد و باید از دولت های ایران خواست نقش کامل دراین باره داشته باشند.  اوتوضیح داد دولتهای ایران درآمد سرشاری از فروش نفت به خارج دارند و این درآمدی است که به همه ایرانیان تعلق دارد و بنابراین باید آن را به برطرف کردن یا کاهش فقر اختصاص دهیم . شاید درروش هزینه کردن پول نفت برای برطرف کرن و کاهش دامنه فقر اختلاف داشته  باشیم اما نباید درباره اینکه منابع باید به این مقوله اختصاص داده شود اختلاف دیدگاه باشد. به این مساله توجه کنیم که اگر درآمد حاصل از صادرات نفت دراین محل هزینه نشود در کجا و برای چه کاری هزینه خواهدشد. اینکه شهروندان ایرانی با قیمت های مناسب به آب شرب قابل مصرف و ناآلوده دسترسی داشته باشند حق آنهاست اما وقتی دولت می خواهد در این مقوله هزینه کند دست و پایش می لرزد اما برای پرداخت کمک به بنگاهها هرگز تردید نمی کند. روشنفکر ایرانی باید روی این مقولات کارکند و به نظرم این یک راه مناسب برای کارهای مرتبط به نهادهای مدنی است. روشنفکران و نهادهای مدنی باید درباره برخی فعالیت ها متمرکز شوند . به طور مثال باید در باره اینکه مناقصه ها در شهرداری ها چگونه برگزار می شود متمرکز شد و یا روی این موضوع کارکرد که باید برای توسعه درمان در گروههای کم درآمد سرمایه گذاری شود . اگر این مسایل که شمار آنها کم هم نیست کارنکنیم و گفت و گو نکنیم به جایی نمی رسیم. البته می دانم که تمرکز روی این فعالیتها از سوی نهادهای مدنی موقعی ممکن است که اطلاعات داده شود.

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: