معاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
سیاستهای آموزشوپرورش، نقشی کلیدی در سیاستهای کلان فقرزدایی دارند. پژوهشهای استانی ما نشان میدهد مثلا در استان البرز، علل اصلی نرفتن کودکان به مدرسه عبارتاند از: اعتیاد والدین، معلولیت کودکان و نداشتن شناسنامه. مسئله مهم دیگر در فقر آموزشی در جامعه ما مربوط به بخش عمدهای از کودکان است (نزدیک به ٤٥ درصد) که به پیشدبستانی نمیروند. این کودکان احتمال موفقیتشان نسبت به سایرین کمتر است. نکته کلیدی دیگر در حوزه عدالت آموزشی کودکان، پایینبودن بهرهوری بودجه دولتی در این حوزه است؛ برای مثال نسبت نیروهای پشتیبان آموزشوپرورش ما نسبت به نیروهای آموزشی، بسیار بالاست که این نمونهای از اتلاف منابع است. در معاونت رفاه اجتماعی موضع ما در بحث آموزشوآموزش کودکان این است که آموزشوپرورش چه نقشی میتواند در کاهش فقر داشته باشد و ما چه اولویتهایی برای فقرزدایی در آموزشوپرورش داریم. براساس رویههایی که در دنیا موجود است، مسئله فقر در یک تقسیمبندی از نظر سیکل زندگی و در یک طبقهبندی دیگر، از نظر نوع دسترسی به نیازهای اولیه بررسی میشود؛ یعنی فقر را به فقر زنان باردار، کودکان، نوجوانان، جوانان و افراد در سن کار و درنهایت سالمندان تقسیم میکنند. از نظر موضوع هم برای مثال در حوزههایی مانند فقر مسکن، آموزش، دسترسی به خدمات زیربنایی، مانند آب و برق و گاز و سایر نیازهایی که میتواند در مراتب بالاتر بیان شود، مانند احترام به حقوق بشر و سایر نیازهایی که انسانها برای داشتن یک زندگی آبرومندانه نیازمند آن هستند، طبقهبندی میشود. بحث آموزشوپرورش یکی از نیازهای اساسی است و در حوزه کودکان جزء نیازهایی است که بعد از خوراک، میتواند در اولویت قرار بگیرد. برهمیناساس کشورها بحثی را با عنوان حداقل حمایت اجتماعی از کودکان تعریف میکنند و ما هم در معاونت رفاه اجتماعی اقداماتی در این زمینه انجام دادیم. از نظر فقر آموزشی چیزی که مهم است، فقر کودکان بازمانده از تحصیل و فقر پیش از دبستان است. خوشبختانه در ایران میزان کودکانی که در دوره ابتدایی به مدرسه نمیروند، پایین است و در مقایسه با کشورهای دیگر وضعیت خوبی داریم. در دو سال اخیر نیز وزارت آموزشوپرورش، مراکزی را با عنوان انسداد مبادی بیسوادی در کشور ایجاد کرده تا کودکانی را که مدرسه نمیروند، شناسایی کند و با کمک وزارت رفاه و بهزیستی کشور تلاش میکند این افراد را به مدرسه بازگرداند. همچنین در استانهای محروم مثل سیستانوبلوچستان و برخی از استانهای مرزی که تعداد کودکان بازماندهازتحصیل در دوره ابتدایی درخور توجه است، سازمان مدیریت برنامهریزی و سایر دستگاهها تلاش مشترکی را برای بازگشت کودکان به مدارس انجام دادهاند.
بررسیهایی که ما در استانهای مختلف، بهویژه البرز داشتیم، نشان میدهد کودکان به چند علت عمده به مدرسه نمیروند:
١- فقر خانواده و پیامدهایی که فقر به دنبال دارد که اعتیاد یکی از عوامل اصلی آن است. علت اینکه یکچهارم کودکان استان البرز به مدرسه نمیروند، ناشی از اعتیاد پدر و مادر است که متأسفانه فرزندانشان را هم از تحصیل محروم میکنند؛ با وجود اینکه در ایران این رویه یک جرم محسوب میشود، اما راهکارهای آسانی برای تغییر رفتار اولیا در این زمینه وجود ندارد.
٢- بعضی کودکان بازماندهازتحصیل از معلولیت رنج میبرند و متأسفانه ما امکانات لازم را برای اینکه فرزندان معلول، از تحصیل محروم نشوند، نداریم. البته تلاشهایی در سازمان بهزیستی در حال انجام است که ما بتوانیم به کاهش این میزان از محرومیت در کشور کمک کنیم.
٣- کودکانی که دارای مادر ایرانی و پدر افغانستانی یا عراقی هستند، درحالیکه ازدواجشان ثبت رسمی نشده، با مشکل ورود به مدارس مواجه هستند. وضعیت مادران و پدران این کودکان از وضعیت زنان و مردانی که افغان هستند و در ایران ساکن هستند، بدتر است. به خاطر اینکه برای آنها راهکارهایی دیده شده است، اما برای زن ایرانی که همسر افغانستانی انتخاب کرده، قوانین اجازه صدور شناسنامه را نمیدهند. برای رفع این معضل، معاونت امور زنان ریاستجمهوری و وزارت تعاون لایحهای را تنظیم کردند و خدمت رئیسجمهور فرستادند تا بتوانیم به این مسئله رسیدگی موثری داشته باشیم. گروه اخیر دچار فقر حادی هستند که اگر به آنها توجه نشود، نهتنها برای خودشان در آینده مشکلات فراوانی به دنبال خواهد داشت، بلکه برای جامعه هم بسیار خطرناک خواهد بود. برآوردها نشان میدهد نزدیک به ٥٠ هزار کودک فاقد شناسنامه در ایران زندگی میکند که با بازماندگی از تحصیل در دوره ابتدایی مواجهاند. علاوه بر کودکان بازماندهازتحصیل در ایران، ما با مشکل نرفتن کودکان به پیشدبستانی مواجه هستیم. براساس برآوردهای اعلامشده نزدیک به ٤٥ درصد کودکان در سن پیشدبستانی، در پیشدبستانی تحصیل نمیکنند و یکباره وارد دبستان میشوند. این در حالی است که تحقیقات مختلف نشان میدهد کودکانی که پیشدبستانی نمیروند، از نظر تحصیلی و شغلی در زندگی موفقیت کمتری دارند. این امر، بهویژه برای کودکانی که در مناطق با زبان غیرفارسی زندگی میکنند، حادتر بوده و افت تحصیلی در این گروه بسیار شدیدتر و در یادگیری بسیاری از مفاهیم نقصانهای جدی مشاهده میشود. کاری را که وزارت رفاه با همکاری وزارت آموزشوپرورش و سازمان بهزیستی در شرف انجام آن قراردارد، این است که برای مناطق دوزبانه بتوانیم، پیشدبستانی به طور گسترده ایجاد کنیم و هزینه تحصیلی این بچهها که به دلیل نداشتن درآمد، نمیتوانند پیشدبستانی را طی کنند به صورت رایگان ارائه شود. این حوزه، یعنی آموزش پیش از دبستان، همانطور که متخصصان علوم تربیتی اظهار میکنند، سرنوشت کودک را در دورههای آتی تعیین میکند و هرگونه کمبودی میتواند به شکافهای عظیم در زندگی آینده منجر شود؛ بنابراین آن حوزهای از آموزشوپرورش که به معاونت رفاه اجتماعی مرتبط است، بیشتر به محرومیت از تحصیل و فقر آموزشی در این دسته از کودکان جامعه مربوط میشود.
منبع: ویژه نامه شرق درباره فقرزدایی مدرسه محور: معلمان خط مقدم توسعه عدالت آموزشی