نویسندگان: احمد جعفری صمیمی ، محدثه باباجانی بابلی
عنوان نشریه: اخلاق : پاییز 1393 ، دوره 4 ، شماره 3 ( پیاپی 37 ) : از صفحه 157 تا صفحه 177.
چکیده:
هدف تحقيق حاضر بررسي زمينه هاي اخلاقي در مکتب جئوکلاسيک مي باشد. موضوع اقتصاد اخلاقي از دهه 1990 بار ديگر در ادبيات علم اقتصاد مخصوصا پس از بحران هاي دهه اول هزاره سوم مورد توجه قرار گرفته است. به طوري که برخي معتقدند که اقتصاد خود يک زير مجموعه اي از اخلاق مي باشد و علم اقتصاد بدون توجه به اخلاق بي معناست. از طرفي مکتب جئوکلاسيک تمرکز اصلي خود را بر روي زمين به عنوان مهمترين عامل توليد و شبيه مکتب فيزيوکرات ها در سير انديشه هاي اقتصادي عوامل طبيعي را مورد تاکيد قرار داده است. به عبارت ديگر مکتب جئوکلاسيک ترکيبي از عقايد کلاسيک ها وفيزيوکرات ها بوده است، ولي نسبت به برخي از اصول اين مکاتب انتقاد کرد. هنري جورج فيلسوف و تئوري پرداز قرن نوزدهم به عنوان بنيا نگذار اين مکتب است. دراين راستا با استفاده از منابع کتابخانه اي و روش توصيفي رابطه اخلاق و اين مکتب مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاکي از آنست که مکتب جئوکلاسيک از مهم ترين مکاتبي است که به نقش اخلاق در اقتصاد بسيار تاکيد شده است. علاوه بر اين، مکتب جئوکلاسيک حتي جامعه اي را که نظام اقتصادي اش براساس اصول اخلاقي نباشد پايدار نمي داند. با وجود اينکه اقتصاددانان حرفه اي در آن زمان بر نظريه جدايي اقتصاد از اخلاق تاکيد داشتند، هنري جورج متعقد بود که اخلاق عنصر تفکيک ناپذير اقتصاد است و اقتصادي که مباني اخلاقي نداشته باشد دير يا زود از هم خواهد پاشيد. از ديدگاه جئوکلاسيکها موضوعاتي از قبيل فقر، بيکاري، عدالت با تاکيد بر مالياتها وتوزيع درآمد و ثروث، بحران زيست محيطي از مواردي است که بدون توجه به مباني اخلاقي علم اقتصاد قابل بحث و بررسي نمي باشد.