مدتی است زمزمههایی درباره ضرورت تضعیف ارزش یا حذف «دلار» از «سبد ارزی» شنیده میشود. فراتر از بحثهای نظری؛ بانکهای مرکزی دو کشور چین و روسیه به تازگی موافقت کردند تمام مبادلات تجاری خود را بدون استفاده از دلار با ارزهای کشور خود، یعنی «یوان» و «روبل»، انجام دهند. این تصمیم اگرچه در جلسه کشورهای «بریکس» گرفته شد اما بعد از اختلاف غرب و آمریکا با روسیه بر سر ماجرای اوکراین جدیتر شد. «گازپروم» هم اعلام کرد آماده است تا «دلار» را از مبادلات خود حذف کند. ایران هم مدتی قبل تصمیم مشابهی گرفت. قوه مقننه، اردیبهشت سالجاری با همکاری «مرکز پژوهشهای مجلس»، تدوین طرح قراردادها و پیمانهای دوجانبه و چندجانبه پولی با دیگر کشورها را برای حذف «دلار» و «یورو» از مبادلات پولی ایران در دستور کار قرار داد. کشورهای دیگری هم هستند که هدف حذف «دلار» را در سر میپرورانند اما گویا «دلار» به این آسانیها حذفشدنی نیست. احمد سیف در گپی با «شرق» از دلایل دشواری به حاشیه راندن «دلار» میگوید.
بهتازگی روسیه و چین طی قراردادی خواستار حذف دلار از مبادلات تجاری خود شدهاند و به جای دلار میخواهند از ارزهای ملی استفاده کنند. پیش از اینها حذف دلار در ایران هم مطرح شد. آیا این اقدام را میتوان جنگ ارزی نامید؟
«جنگ ارزها» اصطلاحی است که برای مناقشات میان آمریکا و چین برای اولین بار بهکار گرفته شد و داستانش هم این بود که چین ارزش یوان را به ارزش دلار وابسته کرده بود و در ضمن با کنترلی که بر مسایل پولی و ارزی خود اعمال میکرد اجازه نمیداد ارزش یوان در عکسالعمل به تحولات بازار تغییر کند. آمریکاییها شکایت داشتند، چون حتی وقتی سعی میکردند با کاهش ارزش بینالمللی دلار بر توان رقابتی خود بیفزایند این سیاست در پیوند با تجارت بین آمریکا و چین نتیجه نمیداد زیرا به دلیل وابستگی ارزش یوان به دلار موقعیت نسبی این دو واحد پولی تغییر نمیکرد و همان طور که خبر داریم کسری تجارتی آمریکا با چین هر ساله بیشتر میشد. درخصوص قرارداد تازه چین و روسیه حدس میزنم منظورتان جلسه کشورهای به اصطلاح بریکس (برزیل، روسیه، هندوستان، چین و آفریقایجنوبی) در برزیل است. من فکر نمیکنم که هدفشان « تضعیف دلار» باشد بلکه برنامهای که ریختهاند درواقع عکسالعملشان به کاهش ارزش دلار است. تا زمانی که یک واحدپولی جانشین پیدا نشود، فکر نمیکنم شما بتوانید بدون هزینه گاه قابلتوجه، دلار را حذف کنید. متاسفانه واقعیت اقتصاد جهانی این است که درآن دلار به صورت یک واحد پول جهانی درآمده است. نه فقط بخش عمدهای از تجارت جهان – از جمله نفت – به دلار قیمتگذاری میشود بلکه اغلب پرداختها بخش عمدهای از ذخایر ارزی کشورهای مختلف جهان و نیز بخش عمدهای از وامستانیها و اوراق قرضه بینالمللی که صادر میشوند به دلار است.
چه اتفاقی دلار را تبدیل به واحد پول جهانی کرد؟
البته اینکه چه شد دلار به صورت یک واحد پول جهانی درآمد، به بحران بزرگ سال 1929 و نیز به کوشش دولتمردان در سالهای جنگ دوم جهانی مربوط میشود. بهطور مشخص منظورم کنفرانسی است که در 1944 در برتون وودز آمریکا برگزار و قرار شد برای اداره بهتر اقتصاد جهانی سه سازمان بینالمللی ایجاد کنند. صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی ایجاد شدند ولی سنای آمریکا قرارداد ایجاد سازمان تجارت بینالمللی را تصویب نکرد. دو سال بعد جلسهای در ژنو برگزار شد و توافق گات امضا شد که 1996 به صورت سازمان تجارت جهانی دگرسان شد. در آن موقع گذشته از توانمندی قابلتوجه اقتصاد آمریکا، آمریکا تنها کشوری بود که اقتصادش در نتیجه جنگ دوم جهانی منهدم نشده بود، در نتیجه شاید قابلدرک بود که در آن موقع مناسبات پولی بینالمللی برمبنای دلار تنظیم شود. دلار تنها واحد پولی بود که با طلا رابطه داشت و بقیه واحدها هم در پیوند با دلار تعریف میشدند. البته این نظام در سالهای اولیه دهه 70 فروریخت؛ یعنی از 1973 دیگر هیچ واحد پولی در جهان پشتوانه طلا را ندارد. با این همه دلار همچنان بهصورت یک واحد پول جهانی باقی ماند. گرفتاری دیگر این بود که هیچکدام از این سازمانها ساختاری دموکراتیک نداشتند و هنوز هم ندارند. بر صندوق بینالمللی پول اصل هر عضو یک رای حاکم نیست و آمریکا در عمل در آن حق وتو دارد. اگر در سال 1945 این وضعیت حداقل به ظاهر قابلپذیرش بود- که در آن موقع هم نبود- در سالهای اخیر این وضعیت قابلقبول و پذیرش نیست. با مذاکراتی که صورت گرفت، قرار شد از 2010 تغییراتی در شیوه اداره صندوق بینالمللی پول ایجاد شود ولی آمریکا با استفاده از حق وتو خود جلو این تحول را گرفته است و اینکه کشورهای بریکس جلسه میگذارند، هدفشان نه تضعیف دلار بلکه ایجاد یک نظام مالی و پولی تازه برای اقتصاد جهانی است.
برنامه آنها چیست؟
برنامه گذاشتهاند یک بانک توسعه جدید ایجاد کنند که مرکزش در شانگهای خواهد بود. هر کدام از این کشورها نیز در این بانک 10میلیارددلار سرمایهگذاری میکنند و هیچ کشوری هم حق وتو ندارد. رییس بانک هر پنجسال تغییر میکند و بین این کشورها دست به دست میشود. همچنین قرار گذاشتهاند یک سیستم ذخیرهای درست کنند تا بتوانند از آن به اعضا در صورت نیاز وام بدهند. قرار شد سرمایه این ذخیره صدمیلیارددلار باشد که به این صورت بین این کشورها تقسیم میشود. چین 41میلیارددلار؛ هندوستان، روسیه، برزیل هر کدام 18میلیارددلار و آفریقایجنوبی پنجمیلیارددلار. با یک رایگیری ساده اعضا میتوانند تا 30درصد سهمیه خود را وام بگیرند. روشن است که کشورهای بریکس از شیوه عملکرد صندوق بینالمللی پول ناراضیاند و به همین دلیل روی این قرارهای تازه کار میکنند. البته رییسجمهور برزیل گفته است که ایجاد این صندوق ذخیره نه کوششی برای ایجاد یک رقیب برای صندوق بینالمللی پول بلکه در واقع مکمل فعالیتهای آن است. حتی صحبت از ایجاد یک واحد پولی تازه میکنند که آن را به اختصار Bricso نامیدهاند.
حالا شما فکر میکنید که آنها در ایجاد یک واحد پولی متفاوت موفق شوند؟
من فکر نمیکنم ایجاد یک واحد پولی تازه به این سادگی عملی باشد. حتی این را پیشنهاد کردهاند که از «حق برداشت ویژه» صندوق بینالمللی پول که به اختصار SDR نامیده میشود استفاده کنند. ولی اینها در مرحله طرحریزی است و به گمان من فعلا قابلیت اجرایی ندارد. یک واحد پول جهانی برای اینکه بتواند به وظایفی که برایش در نظر گرفته میشود عمل کند، باید حداقل سه خصیصه اساسی داشته باشد.
- بهعنوان یک وسیله انبار ارزش
- قابلیت تبدیل به ارزهای دیگر
- پذیرش همگانی
یوان چین چطور؟ آیا این ارز قابلیت این را دارد که جایگزین دلار شود؟
البته گاه ادعا میشود که شاید یوان بتواند جایگزین دلار در مناسبات بینالمللی بشود ولی من گمان نمیکنم، بقیه به کنار، خود دولت چین حاضر باشد که واحد پولیاش بهصورت واحد پول جهانی دربیاید. شما در چین هم سیاست کنترل حرکت سرمایه دارید و هم اینکه دولت چین با جدیت میخواهد ارزش یوان را خود کنترل کند، نه اینکه آن را به نیروهای کور بازار بسپارد. در مقطعی شماری از محققان بر این گمان بودند که با ظهور یورو شاید این نقش به یورو واگذار شود. تا حدودی هم یورو در این مسیر حرکت کرد ولی بحران عمیق اقتصادی منطقه یورو موقعیت یورو را بهعنوان یک واحد پول جهانی قابلاعتماد به شدت تضعیف کرده است. ایجاد یک واحد پولی تازه مثل بریکسو (Bricso) درعمل بعید است موفق شود.
ایران در همان طرحی که پیشتر عرض کردم به دنبال حذف یورو از گردونه مبادلات تجاری است. بهنظر شما دلار و یورو قابلحذف از مبادلات تجاری ایران هستند؟
موقعیت یورو بهعنوان یک واحد پول جهانی تضعیف شده است، درنتیجه اینکه ایران بخواهد یورو را در کنار دلار حذف کند باید دید که به جای این واحدها از چه واحد پولی استفاده خواهد کرد که هزینههای مبادلاتی را به حداقل برساند. در حیطه مبادلات بینالمللی باید از صرفهجوییهای ناشی از ایجاد یک شبکه بدهبستانی که واحد پولی مشابه را بهکار میگیرند غفلت نشود. یعنی در همین مورد اگر ایران بخواهد یورو را همراه دلار کنار بگذارد در آن صورت در معاملات آینده اگر طرف تجاری ایران واحد پول مورد استفاده ایران را قبول نکند و دلار یا یورو بخواهد- که کاملا چنین چیزی امکانپذیر است- در آن صورت این برعهده ایران است که از بازارهای بینالمللی دلار و یورو بخرد؛ البته اینگونه مبادلات بدون هزینه نیست. فکر میکنم آنچه از حذف این واحدهای پولی مهمتر است اینکه قرار است چه واحد پولی برای مبادلات بینالمللی مورد استفاده قرار بگیرد و درجه مقبولیت آن چقدر است؟ فکر میکنم به جای حذف دلار و یورو، ایران باید برای تکثیر واحدهای پولی در ذخایر ارزی خود بکوشد یعنی به جای اینکه به اصطلاح همه تخممرغها را در یک سبد بگذارد، بهتر است برای مقابله بهتر با ریسکهای مالی، سیاست تنوع واحدهای پولی را برای ذخایر ارزی خود در پیش بگیرد.
تا این لحظه خبری منتشر شده مبنی بر اینکه کشوری توانسته دلار را تضعیف کند؟
وقتی ذخایر ارزی کشورها عمدتا بهصورت دلار است تضعیف دلار نمیتواند یک سیاست رسمی باشد چون اگر موفق شوند، بخشی از ثروت خودشان که به صورت دلار است کمارزشتر میشود. تنها کشوری که گاه میکوشد از ارزش دلار در مناسبات بینالمللی بکاهد، خود دولت آمریکاست که آن هم برای تشویق صادرات خود ممکن است این کار را بکند.
روسیه و چین میتوانند دلار را تضعیف کنند؟ به ویژه چین که قدرت دوم جهانی در حوزه اقتصاد است؟
تا جایی که میدانم چین بیشترین ذخایر ارزی دلاری را دارد و طبیعتا تضعیف دلار به نفعش نیست و فکر نمیکنم که درپی چنین هدفی باشد. در ضمن اقتصاد چین به میزان قابلتوجهی به صادرات وابسته است و اگر بخواهد برای تضعیف دلار قدم بردارد درصورت موفقیت، موقعیت تجاری خودش در جهان تضعیف خواهد شد. البته اگر جلسه اخیر برزیل موفق شود و بتوانند یک واحد پولی قابلقبول جهانی ایجاد کنند که نقش دلار را بازی کند توازن قوا در اقتصاد جهان تغییر خواهد کرد ولی هنوز زود است، درباره این سرانجام گمانهزنی کنیم.
واکنش کشور آمریکا چه بوده؟ آیا این کشور تا این لحظه اقدام جدیای در برابر کشورهای محدودکننده دلار در پیش گرفته است؟
من از چنین برنامهای در آمریکا خبر ندارم.
آنگونه که گفته میشود سهم دلار در مبادلات تجاری جهان 60درصد است. آیا این سهم با توجه به اقدامات محدودکننده دلار در حال حاضر تغییر کرده است؟
در چند سال پیش که بحران در حوزه یورو خیلی جدی نبود استفاده از یورو به ضرر دلار در مبادلات بینالمللی بیشتر شده بود ولی همانطور که پیشتر هم گفتم این وضعیت فعلا تغییر کرده است. یعنی حتی در اروپا تعداد کسانی که نسبت به آینده یورو دچار شک و تردید شدهاند به شدت افزایش یافته و همین شک و تردید بیشتر وضعیت یورو را تضعیف کرده است. هنوز هم تا جایی که من خبر دارم بیش از دوسوم ذخایر ارزی در جهان به صورت دلار نگهداری میشود و بخش عمده دلارهایی که دولت آمریکا منتشر کرده در خارج از اقتصاد آمریکا در جریان است و به غیر از چند کشور که از دلار بهعنوان واحد پولی ملی خود استفاده میکنند- به اصطلاح اقتصادشان را دلاری کردهاند- در 89 کشور دیگر واحد پولی به دلار وابسته است.
ایران چه؟ آیا ایران میتواند دلار را تضعیف کند؟
در اقتصاد جهان، اقتصاد ایران اهمیت محوری ندارد تا تصمیمگیریهایش بر متغیرها در اقتصاد جهانی تاثیر بگذارد. البته دولتمردان دراینباره سخن زیاد میگویند ولی تعامل ما با اقتصاد جهان بهطور عمده به نفت مربوط میشود که آن هم در مبادلات جهانی رقم قابلتوجهی نیست. از آن گذشته خریدوفروش هم به دلار صورت میگیرد. اینکه گشایش ارزی به دلار متوقف شده به نظر من پیامد یک واقعیت است؛ یعنی به خاطر تحریم و سقوط تولید و صدور نفت از ایران درآمدهای دلاری هم کاهش یافته است. به سخن دیگر ما دلاری نداریم که بخواهیم گشایش ارزی هم بکنیم. اما اگر مذاکرات «ژنو» به سرانجام برسد و تحریمها کمتر شود، گشایش ارزی دلار هم شروع میشود. فعلا باید صبر کرد و دید مذاکرات «ژنو» به کجا میرسد.
در چه صورت حذف دلار برای یک کشور ممکن خواهد بود؟ به عبارت دیگر شرایط اقتصادی حذف دلار از گردونه مبادلات چیست؟
در شرایطی که دلار بر اقتصاد جهان حاکم است تنها حالتی که میتوان آن را کاملا حذف کرد اینکه یا با دنیا مبادله کمتری داشته باشید یا در چارچوب مبادلات «تهاتری» قدم بردارید که به گمان من هزینهاش زیاد است و به شما حق انتخاب زیادی نمیدهد. خودتان هم بهتر از من میدانید که چین و هند در این عرصهها در سالهای اخیر چه کردهاند. طرف تجاری شما در عمل سعی میکند کالاهای نامرغوب خود را به شما بدهد درحالی که وقتی کالای صادراتی خود را با یک واحد پول جهانی مبادله میکنید در اینجا میتوانید از هر کشوری که دوست دارید کالا بخرید و به اصطلاح دستوبال شما بسته نیست. البته میتوان از موقعیت دلار در مبادلات بینالمللی انتقاد کرد ولی اینکه مبادلات بینالمللی باید یک واحد پول جهانی داشته باشد مقوله بحثبرانگیزی نیست.
منبع: شرق