یکی از مشکلات اساسی در مدیریت اقتصاد و ارایه راه حلهای موثر برای مشکلات و بیماریهای اقتصادی، بهرهمندی از تخصص اقتصادی و یا بهرهگیری از مشاوران متخصص در علوم اقتصادی است. البته همانگونه که امروزه کسی برای درمان شکستگی استخوان خاصره (Pelvis) و یا فیمر (femur)، به متخصص زنان زایمان مراجعه نمیکند، حوزه علوم اقتصادی نیز دارای تخصصهای متعدد و دارای کاربردهای متفاوت است. برای مثال، اقتصاد کشاورزی، اقتصاد آب، اقتصادروستایی، اقتصاد صنعتی، اقتصاد شهری، اقتصاد پولی، اقتصاد بخش عمومی، اقتصاد مالی، اقتصادسنجی، اقتصاد توسعه و ... که همگی، تخصصهای متنوعی از همان رشته علم اقتصاد است و در دنیای اقتصادی پیچیده امروزی دارای کاربرد و کاربری خاص خود است. البته در حوزه مطالب عمومی اقتصاد، همه دانشآموختگان این رشتهها، ادبیات مشترک دارند و تحلیل یکدیگر را درک میکنند اما همانگونه که در اتاق عمل جراحی ستون فقرات و سلسله اعصاب، پزشک متخصص پاتولوژی به جراحی نمیپردازد، اندیشمندان اقتصادی نیز از اظهار نظرهای غیر تخصصی معمولا خودداری میکنند. اما مشکل اینجا نیست، چون اقتصاددانان، خود میدانند که چه میدانند و حتی چه نمیدانند. بلکه مشکل از جایی شروع میشود که سایر متخصصان در باره اقتصاد اظهار نظر میکنند و از آنجا که همه افراد جامعه از ننجون فلانی گرفته تا فلان متخصص علوم سیاسی و جغرافیا، درگیر معیشت و درآمد و مخارج هستند طبیعی است خود را متخصص اقتصاد نیز بدانند اتفاقا این گروه همه چیز را میدانند؛ و به همین دلیل بسیار ساده تا دلتان بخواهد متخصص داریم که در باره اقتصاد اظهار نظر کرده و راه حل میدهند از فلان مهندس معمار گرفته که روزی و روزگاری برای رعایت عدالت (بخوانید از روی نادانشی یا کژاندیشی)، در هنگامه اقتصاد کوپنی، به اهالی روستا نیز کوپن ارزاق عمومی داد که یعنی متولی اصلی تولید موادغذایی منتظر دریافت ارزاق عمومی وارداتی از جمله پنیرهای موسوم به پنیرگچی آن زمان بود؛ تا به امروز که متخصص جامعهشناسی در روندی خود مصلح پندارانه و شاید هم خود گاستون بوتول پندارانه در باره ابرتورم نظر میدهد یا متعدد متخصصان مهندسی شیمی و معدن و عمران و حسابداری و مدیریت و کارآفرینی و ... که همگی شاید با مسائل اقتصادی سروکار دارند اما باور بفرمایید متخصص علم اقتصاد نیستند.
و در این میانه، روی سخنم با همکاران عزیز رسانه ای است. عزیزان خبرنگار و اهالی رسانه، اگرچه یافتن کارشناس اقتصادی متخصص و حاضر به گفتگوی رایگان و علاقمند به اطلاع رسانی، کاری دشوار است چه آنکه در چارچوب قاب تصویر یا کادر صفحه ما سخن بگوید؛ اما لطفا بدانید متخصصان رشتههای حسابداری و بانکداری و کارآفرینی در تمامی گرایشها و حتی با داشتن مدرک دکترای اصیل، و جامعه شناسان حتی از نوع جامعه شناسی اقتصادی و سایر افراد عزیز در رشتههای علوم حوزوی و معارف اسلامی، آیندهپژوهی، حقوق و علوم سیاسی و ... به هیچ وجه متخصص اقتصاد، بویژه اقتصاد کلان در حوزههای پول و اشتغال و تورم نیستند؛ حتی اگر در کمیسیون اقتصادی مجلس یا در مصدر فلان معاونت دستگاه اقتصادی باشند. خبرنگاران عزیز حوزه اقتصادی کافی است به همکاران خود در سرویسهای پزشکی و سلامت توجه کنید که محال است از غیر متخصصان این حوزهها برای گزارش خود بهره بگیرند. به پزشکی اشاره شد؛ یکی از انواع این تمایز بین متخصصان روانپزشکی و روانشناسی بروز پیدا کرده است. بطوریکه در متون خود نوشته اند:
در "مدل پزشکی" اختلالات روانی (Disorder) را نوعی" بیماری (Illness) یا (Sickness)" در نظر میگیرند. و این کار باعث میشود کسانی که مشکلات روانی دارند نسبت به خود و آینده خود، نگرش منفی پیدا کنند و این باعث میشود احساس کنند قربانی "بیماری" خود هستند.
بنا به همپایگی علم اقتصاد و روانشناسی در حوزه علوم انسانی، بنده نیز به تاسی از روانشناسان عزیز، بجای واژه بیماری "خوداقتصاددان پنداری" از عبارت "اختلال خودکارشناس بینی" استفاده کرده و حداقل به همکارانم در حوزه ارتباطات و رسانه، خطر استفاده از نظرات اینگونه افراد دارای اختلال را هشدار میدهم. میپرسید خطراتش چیست؟ کافی است فقط به نرخ تورم و وضع معیشت جامعه توجه بفرمایید.
منبع: https://t.me/Economedia