پنج شنبه, 30 آبان 1398 12:36

محمود اولاد: همه ابهامات در برنامه پیشنهادی

نوشته شده توسط

به این نقل قول‌ها توجه کنید:

 

- هدف طرح اقدام ملی مسکن، دهک‌های ۴ تا ۷ هستند!

 

- کسانی که در طرح اقدام ملی ثبت‌نام می‌کنند، باید ۳۰ درصد هزینه ساخت مسکن را سپرده‌گذاری کنند و بتوانند طی دوره ساخت، هزینه آن را بپردازند.

 

- قیمت هر مترمربع مسکن طرح اقدام ملی، با توجه به هزینه ساخت، ۵/ ۲ تا ۵/ ۳ میلیون تومان خواهد بود!

 

با همین سه نقل قول از دست‌اندرکاران طرح اقدام ملی، می‌توان موارد زیر را در نقد این طرح مطرح کرد:

 

۱- براساس ادبیات اقتصادی، مداخله دولت در بازارها زمانی است که شکست بازار وجود داشته باشد.

 

فارغ از اینکه طبق رویکرد مکاتب مختلف، این موضوع مورد نقد است یا نیست و اینکه آیا مداخله، ضرورتا شکست دولت را با شرایطی بدتر از شکست بازار را در پی نخواهد شد. اما با پذیرش موضوع مداخله دولت در شرایط شکست بازار، باید دید شکست بازار در بخش مسکن، کی و کجا اتفاق می‌افتد که مستلزم دخالت دولت شود. از آنجا که مسکن یکی از نیازهای ضروری خانوارها است، تامین آن به اشکال مختلف مالکیتی یا استیجاری، رسمی یا غیررسمی در دستور کار خانوارها قرار می‌گیرد و به هر تقدیر، خانوار تقریبا هیچ امکان دیگری برای رفع این نیاز غیر از تامین آن ولو با کیفیت بسیار پایین به صورت غیررسمی یا استیجاری ندارد. بنابراین، اگر شکست بازار در بخش مسکن را ناشی از ناتوانی متقاضیان از تامین این نیاز با کیفیت مناسب و در بازار رسمی (خواه به صورت تملک یا استیجار) در نظر بگیریم، مساله این است که آیا دهک‌های ۴ تا ۷ واقعا از ورود به بازار رسمی و با کیفیت بازمانده‌اند؟ در این صورت، تکلیف دهک‌های اول تا سوم چه خواهد بود؟ اگر دهک‌های ۴ تا ۷ مستحق حمایت و برنامه‌ریزی هستند و خود نمی‌توانند در بازار رسمی نیاز خود را تامین کنند، قطعا وضعیت دهک‌های اول تا سوم به مراتب وخیم‌تر است. در این صورت، با چه اولویت‌بندی، ابتدا به سراغ رفع مشکل دهک ۴ تا ۷ رفتیم؟آیا برنامه‌ای برای دهک‌های اول تا سوم وجود دارد؟

 

۲- اگر هر واحد مسکن طرح اقدام ملی را ۷۰ مترمربع در نظر بگیریم، در این صورت، هزینه ساخت آن با متوسط قیمت بین ۵/ ۲ تا ۵/ ۳ میلیون تومان اعلامی، برابر ۲۱۰ میلیون تومان خواهد بود. از این میزان، ۷۰ میلیون تومان باید همان ابتدا به صورت سپرده‌گذاری نزد دولت واریز شود و کل مبلغ هزینه در طی دوره ساخت که تصور می‌شود در دو سال خواهد بود، پرداخت شود. سوال این است که آیا واقعا با مبلغ ۲۱۰ میلیون تومان در شهرهای مختلف کشور، امکان تملک در بازار رسمی وجود ندارد؟ اگر خانواده‌ای بتواند ۷۰ میلیون تومان نقد بپردازد و در طول دو سال، ۱۴۰ میلیون تومان یا به عبارتی ماهانه بیش از ۵ میلیون تومان بپردازد، آیا واقعا چنین خانواده‌ای امکان ورود به بازار رسمی مسکن را ندارد؟ آیا عدم توان ورود به بازار با این میزان از دارایی، در تمام شهرها یکسان است؟ آیا در شهرهای کوچک نیز امکان ورود به بازار با این میزان از دارایی میسر نیست؟ قطعا امکان‌پذیر است.

 

۳- گفته می‌شود واگذاری زمین دولتی و حذف قیمت آن از هزینه تمام‌شده مسکن مدنظر است. باز این سوال مطرح است که آیا در تمام شهرها، سهم قیمت زمین در قیمت تمام‌شده مسکن، یکسان و بسیار بالاست؟ آیا می‌توان با یک سیاست واحد درکل سرزمین برنامه‌ریزی کرد؟ اگر مکانیزمی خارج از چارچوب رسمی دستگاه عریض و طویل و بوروکراسی اداری وزارت راه‌‌وشهرسازی، با افراد مختلف توافق کند که در قبال پرداخت ۷۰ میلیون تومان در ابتدای امر و ۱۴۰ میلیون تومان در طول دو سال، مسکن در  اختیار او قرار خواهد داد، با روش وزارت راه‌وشهرسازی چه تفاوتی خواهد داشت؟ اگر صرفا مساله واگذاری زمین است، چه میزان تاثیر سیاست‌های مختلف واگذاری زمین و میزان موفقیت آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است؟ چگونه این نتیجه حاصل شده است که در مقایسه با روش‌های پیشین واگذاری زمین که در ۴۰ سال گذشته، رویکردهای مختلفی از آن را شاهد بوده‌ایم، این روش می‌تواند کارآتر باشد؟

 

۴- میزان مداخله طرح اقدام ملی مسکن در مقایسه با مسکن مهر، نشان می‌دهد که این مداخله نیز همانند مداخله مسکن مهر است. چرا که ۵/ ۲ میلیون واحد مسکن مهر در طول ۱۲ سال صورت گرفت (و البته هنوز شماری از آنها تکمیل نشده و واگذار نشده است!)، بنابراین، در واقع حتی با فرض واگذاری کامل مسکن مهر، میزان مداخله مسکن مهر سالانه ۲۰۰ هزار واحد بوده است. طرح اقدام ملی مسکن نیز با هدف واگذاری ۴۰۰ هزار واحد برای یک دوره دو ساله در نظر گرفته شده است. یعنی سالانه ۲۰۰ هزار واحد!

 

۵- در نهایت اینکه، هر برنامه‌ریزی باید در چارچوب مطالعات پشتیبان و ارزیابی‌های مختلف تحلیل اثرات حین اجرا و پس از اجرا در یک بسته سیاستی کامل تدوین شود. تجربه نشان داده است که برخوردهای دفعتی، بدون چارچوب برنامه و بسته‌های سیاستی مکمل، اثرات بسیار ناگواری در پی داشته است. آیا در خصوص طرح اقدام ملی، مطالعاتی از نوع شناخت مساله، شناسایی جامعه هدف، شناسایی انواع راهبردها، ارزیابی راهبردها و انتخاب راهبرد مناسب، برآورد نیاز به تفکیک هر دهک و در هر استان، تدقیق برنامه مبتنی بر نیازها و مبتنی بر شرایط هر منطقه‌ جغرافیایی، ارزیابی پیامدهای احتمالی برنامه و ارائه راه‌حل‌های جبران پیامدها انجام شده است؟

دنیای اقتصاد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: