قتی میگیم قوانین اقتصاد در ایران هم مثل بقیه دنیا حاکمند، یعنی اگه برق رو ارزون بفروشید، یه عده از طریق بیتکوین، برق رو قاچاق میکنند و یارانه مردم عادی رو به جیب میزنند.
حالا توانیر میخواهد تعرفه مخصوص بیتکوین وضع کنه.
اما این مشکل رو حل نمیکنه. قاچاقچیان به همین تعرفه عادی هم راضی نیستند و دستگاه رو تو مدرسه و مسجد نصب میکنند.
وقتی میگیم قوانین اقتصاد در ایران برقراره، یعنی اگه به مکانهای خاصی برق مجانی دادید، سر و کله رایانههای استخراج بیتکوین اونجا پیدا میشه.
چند قیمتی کردن بازار، مشکل قیمت یارانهای رو حل نمیکنه. این مختص بازار برق هم نیست. بازار بنزین هم همینه. بازار گوشت و نون هم همینه. یک قوانینی بر بازار حاکمه، که تو ایران و آمریکا فرقی نداره.
مهمترین قانون اینه: اگه به بازار تکنرخی و تعادلی تن ندادید، رانت توزیع میکنید، سرمایه جامعه رو حیف و میل میکنید، و عموم مردم رو فقیرتر میکنید.
عضو اتاق بازرگانی و وزیر سابق گفته: «گرانی کالاهای اساسی با وجود تخصیص ارز ارزان نشان دهنده ایرادات اساسی نظام توزیع است»
طوری این حرف رو میزنند که انگار میشه یه نظام توزیعی داشت که بتونه کالای چند قیمتی رو بدون دزدی و رانت به دست مردم برسونه. شوروی هم نتونست چنین کاری بکنه! سوییس و آمریکا هم نمیتونند.
شوروی اینقدر در ایجاد چنان نظام توزیعی اصرار ورزید تا نابود شد. کشورهای اروپایی و آمریکایی از همون اول فهمیدند نمیشه لذا رفتند سراغ بازار آزاد.
وزیر کنونی رفاه مشاهده کرده که: «برخی کالاها به نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد میشود، اما با نرخ ارز ۱۴ هزار تومانی به فروش میرسد و حتی در برخی کالاها محصول با نرخ ارز ۵۰ هزار تومانی در حال توزیع است»
و نتیجه گرفته که: «نظام توزیع ما در ارز و کنترل بازار کاملا ناعادلانه است.»
درسته! نظام توزیع ما ناعادلانهست، چون تنها نظام توزیع عادلانه، نظام توزیع بازار رقابتیه؛ اونجایی که قیمت توسط دولت ابلاغ نمیشه بلکه توسط بازار کشف میشه.
دولت بجای بازی، باید داوری بکنه؛ بجای تعیین قیمت و کنترل تخصیص منابع، باید بر شکل گیری رقابت سالم در بخش خصوصی تاکید کنه.
اما اگه قیمتها آزاد بشه، مردم پول ندارند برق و بنزین گرون بخرند! همینجوری هم قیمت گوشت با حقوقها نمیخونه. آیا بازار آزاد بیعدالتی رو افزایش نمیده؟
توصیه من حذف یارانهها نیست، بلکه نقدی کردن اونهاست.
یارانه کنونی از محل ثروت نفتی میاد، که سرمایه ملیه. در همه این سالها، دولت ثروت نفتی رو از طریق جنس ارزون توزیع میکرده. در نتیجه بیشتر ثروت نفتی به یه عده خاص رسیده. در عمل بجای نفت ملی، شده نفت دولتی، و به ثروت نزدیکان دولت افزوده.
برای اینکه ثروت نفت واقعا ملی باشه و عادلانه به همه مردم برسه، تنها راهش اینه که منابع حاصل از ثروت نفتی رو نقدا توزیع کنیم، و قیمتها رو به بازار آزاد رقابتی بسپاریم.
خب احمدینژاد سال ۸۹ یارانهها رو نقدی کرد! مگر نه اینکه سیاست تورمزای بدی بود؟
شاید خسارتبارترین اتفاقی که در دولت دهم رخ داد بدنام کردن یک سیاست اقتصادی درست، با اجرای غلط اون بود. نقدی کردن یارانهها سیاست درستی بود که با اجرای سراسر اشتباه دولت دهم، بدنام شد.
اولا، دولت دهم قیمتها رو آزاد نکرد، بلکه باز قیمت ثابت یارانهای برای برق و بنزین و غیره تعیین کرد. یارانه پنهان در قیمت حذف نشد، بلکه موقتا کم شد.
ثانیا، دولت دهم این سیاست رو ناگهان اجرا کرد. تبدیل یارانه پنهان در قیمت به یارانه نقدی باید به تدریج و در طول دو سه سال انجام بشه، تا همه فرصت تطبیق با شرایط جدید رو پیدا کنند.
ثالثا، دولت دهم مبلغ ثابتی برای یارانه نقدی تعیین کرد. اما با حذف یارانه پنهان، قیمتها آزاد و شناور میشن. لذا درآمد ایجاد شده برای توزیع یارانه نقدی، هر روز در نوسانه. پس یارانه نقدی باید روزانه و پس از تحقق درآمد محاسبه بشه، نه که از پیش تعیین بشه.
چون دولت دهم یک مبلغ ثابت تعهد کرده بود، در سالهای ۸۹ و ۹۰ پول کم آورد لذا پول چاپ کرد که به جهش تورمی منجر شد. در سالهای اخیر هم اون مبلغ ثابت اینقدر کم ارزش شده که به لعنت خدا هم نمیارزه.
جمع بندی:
۱- نظام توزیعی چند قیمتی عادلانه، یک محال دست نیافتنیه. ما ته یه کوچه بنبست گیر کردیم. شوروی ته این کوچه تلف شد. هر چی زودتر خارج بشیم بهتره.
۲- یارانه از محل ثروت نفت میاد و حق مردمه. راه درست توزیع این ثروت، بصورت نقدیست، نه به شکل پنهان در قیمت کالا.
۳- آنچه در سال ۸۹ انجام شد، نقدی کردن یارانهها نبود، بلکه بد اجرا کردن و بدنام کردن سیاست نقدی کردن یارانهها بود.
کانال تلگرامی پویا ناظران