آثار دو نوبلیست اقتصادی 2016 بررسی شد
نوبل اقتصادی امسال به کسانی تعلق گرفت که به مخاطبانشان آموزش میدادند چگونه قراردادهای کارآ ببندند. این دو نفر متخصصان اقتصاد خرد بودند که مطالعاتشان در زمینه قراردادها توسط دو متخصص اقتصاد خرد یعنی فرشاد فاطمی و بهرنگ کمالی در دانشگاه تهران بررسی شد.
به گزارش ایسنا، نشست بررسی جایزه اقتصادی نوبل 2016 که انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار کرده بود در دانشکده اقتصاد این دانشگاه برگزار شد.
در بخشی از این نشست یکی از برگزار کنندگان نشست درباره نوبل اقتصادی توضیح داده شد: آکادمی سلطنتی سوئد وظیفه انتخاب نوبلیستهای اقتصادی و فیزیک و شیمی به عهده دارد و اگر برای یک رشته بیش از یک نفر به عنوان نوبلیست برگزیده شوند کمیته نوبل جایزه را به صورت مساوی بین دو نفر تقسیم میکند که امسال نیز این اتفاق در مورد دو نوبلیست اقتصادی یعنی اولیورهارت و بنگت هولمستروم افتاد.
وی همچنین درباره اولیور سیمون هارت، توضیح داد: این اقتصاد دان آمریکایی، بریتانیایی تبار است که تحصیلات آکادمیک خود را در رشته ریاضی و اقتصاد را در بریتانیا گذراند. او در مطالعات و پژوهشهایی که انجام داده است به نقش ساختار مالکیت و مدیریت قراردادها پرداخت و هماکنون نیز در حال پژوهش درباره قراردادهای پیوسته و نقدینگی بانکها و قرار دادهای ناکامل عمدی است.
بنگنت هولمستروم نیز یک اقتصاددان اروپایی متولید فنلاند است که او نیز در ابتدا ابتدا ریاضی خوانده و سپس وارد اقتصاد شده است. وی در حوزه اقتصاد خرد کار کرده و عمده مطالعاتش در حوزه کارگر و کارفرما بوده است؛ به طور کلی درباره قرار داد و حداکثر کردن انگیزهها به ویژه در بحرانهای مالی پژوهش کردهاند.
این دو اقتصاددان نقاط مشترکی دارند مثلا اینکه هر دو در اروپا متولد شده و هر دو به آمریکا مهاجرت کردهاند و همچنین هر دو تحصیلات آکادمیک خود را با ریاضیات شروع کرده و بعد وارد اقتصاد شدهاند. این دو همکاری با یکدیگر را از سالهای قبل آعاز کرده و کتاب نظریههای قرارداد خود را در سال 1387 به چاپ رساندند. جایزه نوبل اقتصادی 2016 برای پنجمین سال پیاپی به متخصصین اقتصاد خرد تعلق گرفته است.
فرشاد فاطمی، استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف که یکی از مهمانان این برنامه بود، اظهار کرد: در یک مدل ساده رقابت کامل، خروجیهای یا کارآ بر مبنای یکسری فروض پایه به وجود میآمد که یکی از آن فروض پایه این بود که اطلاعات بین خریدار و فروشنده کامل باشد و یکی از جاهایی که می شود این فرض پایه را زیر سوال برد این است که چه اتفاقی میافتد اگر آن فرض پایه کامل نباشد؟
وی همچنین ادامه داد: عملا یکی از اتفاقاتی که افتاد این بود که وقتی اطلاعات نامتقارن است طرفینی که میخواهند با هم مبادله کنند چیزهایی را میدانند که بعضی از آنها به طرف مقابل ناآشناست. تبعات چنین وضعیتی چیست و چه راهحلی برای بازگشت به خروجی داریم که میتواند کارآ باشد؟
او بیان کرد: سوال اینجاست که این عدم تقارن اطلاعات کجا می تواند اتفاق بیفتد؟ در روشهای مختلفی میتواند خود را نشان دهد که یکی از محلهایی که میتواند اتفاق بیفتد قبل از انعقاد قرار داد است. مثلا فرض کنید که میخواهید کارگری را استخدام کنید که منزل شما را نظافت کند و طبیعتا قبل از اینکه آن کارگر به منزل شما بیاید شما نمیدانید که چقدر آن کارگر ممکن است خوب کار کند؟ در این موارد ما عدم تقارن اطلاعات برای انعقاد قرار داریم. مثل وقتی که خریدار علاقهمند به خریدن مثلا یک خودرو دستدوم از یک فروشنده است.
فاطمی همچنین بیان کرد: عدم تقارن اطلاعات لزوما به عدم اتعقاد قرار داد منجر نمیشود. خریدار برای اینکه پولی که میپردازد بیارزد تلاش میکند مدام قیمتها را پایین بیاورد و از آن سو نیز خریدارانی که برایشان بیارزد، قیمت خود را پایین میآورند و در غیر این صورت از فروش ماشین صرف نظر میکنند. این مسئله اول عدم تقارن اطلاعات است.
وی افزود: در این زمینه موضوعی که شاید بتواند عدم تقارن اطلاعات را تا حدی حل کند، سیگنالهایی است که دوطرف ممکن است به هم بدهند مثلا اینکه صاحب ماشین بتواند به خریدار ثابت کند صاحب پیشین ماشین کسی بوده است که استفاده چندانی از خودروی خود نمیکرده است، این سیگنال را به او فرستاده که کالایی که میخواهد بخرد کیفیت بالایی دارد. مثلا دانشجویی وقتی قصد گرفتن پذیرش در یک دانشگاه خارجی دارد با این پرسش دانشگاه رو به رو میشود که چه سیگنالی میتواند ارایه کند که نشان دهنده این باشد که وی انسان سخت کوشی است و میتواند موفق حاضر شود؟ در چنین زمانی سیگنالهایی مانند نامههایی از سوی اساتید معتبر و همچنین پیشینه دانشجویانی که از دانشگاههای کشور مبداء رفتهاند میتواند سیگنال قابل توجهی باشد.
این کارشناس حوزه بازارهای خرد گفت: از سوی دیگر ممکن است تقارن اطلاعات بعد از انعقاد قرار داد صورت گیرد. به این ترتیب که ممکن است بعد از انعقاد قرارداد طرفین متوجه شوند اطلاعاتی که از طرف قرار داد خود دارند متفاوت است. مثلا شما کشاورزی را استخدام کردید که نمیتوانید تلاش او را مشاهده کنید در چنین حالتی اتفاقی که میافتد این است که ممکن است تلاش کشاورز قابل اثبات و مشاهده نباشد. اگر قابل مشاهده باشد که به او جایزه تعلق میگیرد ولی قرارداد وقتی پیچیده میشود که نتوان تلاش را به خروجی وصل مستقیم کرد. ولی تلاش ممکن است غیر قابل مشاهده و غیر قابل اثبات است. وقتی تلاش غیر قابل اثبات باشد مستقیما به خروجی توجه میشود که در این صورت اگر خروجی مستقیما با تلاش منطبق باشد مشکل حل است ولی اگر تلاش با خروجی رابطه یک به یک نداشته باشد کجمنشی به وجود میآید به این ترتیب که کشاورز میتواند تلاش زیادی نکند و بعد که محصول خوب نشد بگوید به دلیل طوفان و... بود.
فاطمی بیان کرد: بنابراین عدم تقارن اطلاعات همیشه مشکلآفرین است و تلاش بر این است که بتوان قراردادهایی تنظیم کرد که اثر عدم کارایی که حاصل از عدم تقارن اطلاعات است را از بین ببرد. ممکن است که 100 درصد نتوان از بین برد ولی تا حدی میشود مشکل را کم کرد. اکنون کاری که توسط دو نوبلیست اقتصادی نیز انجام شده در این زمینه بوده است.
در ادامه بحث بهرنگ کمالی درباره مقالههای هولمستروم توضیح داد: مقاله اول او توانست مدلسازی را تغییر دهد. البته قبل از او نیز در این زمینه برخی اقتصاد دانان مطالعاتی انجام داده بودند ولی به کیفیت کار او در مدل سازی منجر نشده بود.
کمالی در ادامه درباره بحثهای انگیزشی در قرار دادها و همچنین قراردادهای ثابت توضیح داد: در این زمینه مدلسازی شده است که افراد چگونه میتوانند قراردادها را تنظیم کنند که طرف مامور (عمل کننده) قرارداد انگیزه داشته باشد که تلاش خود را حداکثر کند و خیالش راحت نباشد که به هر میزان تلاشی که داشته باشد یک میزان ثابت حقوق خواهد گرفت.
او ادامه داد: در این قرار داد نباید هیچ سیگنالی وجود داشته باشد که به فرد اطلاعات نمیدهد و نکته دیگر این است که هر قدر که اطلاعات از فرد دقیقتر باشد و هر قدر که اطلاعات ناقصتر باشد این موضوع باید در قرارداد منعکس شود.
همچنین مقاله دیگر هولمستروم ناظر بر تعدادی از افراد یک طرف قرار داد(ماموران و یا کنندهها) است که همگی ریسکخنثی هستند و کاری انجام میدهند و خروجی دارند و طبق قرار دادی دارند که نتیجه کار را میان خود قسمت میکنند. به طور مشخص دراین موضوع خروجی کار کمتر از شرایطی است که تلاش فرد در آن قابل روئیت و آن در دستمزد دخیل است.
این استاد دانشگاه درباره سایر مقالات هولستروم نیز توضیحانی ارایه و توضیح داد که هولستروم سعی کرده است فرمهای صحیح و کارآی قرار داد را در شکلهای مختلف قرار داد، مثلا با وجود یک کارفرما و چند عامل، یک کارفرما با عاملانی که چند وظیفه به عهده دارند و... ارایه کند.
در پایان این نشست هر دو اقتصاددان به پرسشهای دانشجویان درباره آثار این دو نوبلیست درباره قرارداد و تطابق با مدلهای ایرانی پاسخ گفتند.