دکتر مهرداد علیمرادی
اقتصاددان
در این یادداشت تلاش میشود تا نخست، مشکلاتی که اکنون دوران خدمت سربازی دارد، از دید اشخاص درگیر موضوع (خانوارها، مردان جوان، نیروهای نظامی و انتظامی، کل حاکمیت) بررسی و ریشهیابی و سپس پیشنهادهایی برای بهبود آنها ارائه شود.
وضع موجود (معضلات)
در ابتدا لازم است مجموعه مردانی را که اکنون آمادگی اعزام به خدمت دارند، از دید نسلی بشناسیم: سربازان صفر (با تحصیلات دیپلم و زیر آن و اکثریت با سن حدود 19 سال) متولد سالهای 77-1376 هستند. سربازان با مدرک کاردانی باید حدودا متولد سالهای 75-1373 باشند. سربازانی که مدرک کارشناسی دارند، به احتمال زیاد زاده سالهای 73-1371 خواهند بود و سربازان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترای حرفهای (مانند پزشکان عمومی) در سالهای 71-1368 به دنیا آمدهاند. یعنی تقریبا همگی دهه هفتادی هستند. دههای که آثار سیاستهای کاهش رشد جمعیت رخ نمود و نرخ رشد سالانه آن را از بیشینه 7/ 3 درصد در زمان جنگ به حدود 7/ 1 درصد کاست و ایران یکی از کشورهای بسیار کامیاب در اجرای این سیاستها بود. البته دلایل پذیرش این سیاست نزد مردم، بیشتر اقتصادی و فرهنگی بوده است. از جمله: افزایش هزینه فرصت پدر و مادر، رشد اشتغال بانوان، تغییر الگوی مصرف خانوار، تبدیل فرزند به کالای لوکس (منظور با تعریف اقتصادی آن است) و گسترش پوشش تامین اجتماعی مردم. به این ترتیب، جمعیت که از حدود 36 میلیون نفر در سال 1355 با جهشی تقریبا 50 درصدی به حدود 53 میلیون نفر در سال 1368 رسیده بود (با فرض میانگین 3 درصد نرخ رشد سالانه)، در 9 سال بعد یعنی 1377 تنها حدود 9 میلیون نفر افزایش یافت و تقریبا به 62میلیون نفر رسید.
از سویی، رشد فراگیر تعداد انواع دانشگاهها و مراکز آموزش عالی (روزانه، شبانه، آزاد، پیام نور، جامع علمی کاربردی، غیرانتفاعی و...) در دهه 1370 تا کنون رخ داده است که در دهه 1380 تشدید هم شد. چنان که اکنون دانشگاهها در دورههای کارشناسی با مشکل صندلیهای خالی روبهرو هستند. بدین ترتیب، امکان ادامه تحصیل دانشگاهی برای این نسل، بیش از گذشته فراهم شد و در نتیجه از تعداد سربازان صفر کاسته و به افسران وظیفه افزوده شد. این روند چنان بود که نیروهای نظامی و انتظامی برای رعایت نسبت استاندارد تعداد افسران کادر به وظیفه، ناچار شدند درجه افسران وظیفه را تنزل دهند. اکنون نیز این نیروها با کاهش شدید تعداد سربازان صفر روبهرو هستند. اگر میانگین نرخ رشد جمعیت در دهه 78-1368، سالانه 5/ 1 درصد فرض شود که حدود نیمی از آنان پسر هستند، با محاسبه میانگین جمعیت افزایش یافته سالانه یک میلیون نفر، حدود 5/ 0 میلیون تولد پسر از سال 1368 به بعد (در هر سال) داشتهایم که بیشتر آنها امکان ادامه تحصیل دانشگاهی داشتهاند (فارغ از کیفیت دورههای تکمیلی که گذراندهاند و محل تردید است). پس در مجموع حدود 5 میلیون فرزند پسر در دهه یاد شده به دنیا آمدهاند که از سال 1386 بهتدریج وارد دوره خدمت سربازی شدهاند و میتوان میانگین سالی 5/ 0 میلیون نفر ورودی را به نظام وظیفه در نظر گرفت. سربازی میتواند پتانسیل زیانها و هزینههای نهانی هم داشته باشد که شایسته است برای رفع آنها کوشید. از جمله: نوع رفتار با آنها و آثار روحی بعدی در شخصیت ایشان، دوری از خانواده، فراموشی آموزههای دوران دانشگاه و برخی بدآموزیهای احتمالی که زندگی گروهی جوانان ممکن است در پی داشته باشد.
پیشنهادهای بهبود
1. به دلایل امنیت ملی و شرایط حاد منطقهای، نمیتوان با فروش سربازی و با نگاه درآمدی، تعداد سربازان را بیش از حد کاست، بهویژه که آثار اجتماعی هم برای دهکهای پایین درآمدی جامعه دارد. چراکه اکنون جوانان هم تحصیلات دانشگاهی دارند و تبعیض را بیشتر لمس میکنند پس بهتر است با نظامهای انگیزشی، دانشآموختگان دانشگاهها را که مشمول میشوند، به خدمت سربازی علاقهمند کرد.
2. از سوی دیگر با توجه به وضع نه چندان مطلوب اشتغال و بازار کار، ظاهرا هر عاملی که سبب دیرتر وارد شدن جوانان به بازار کار باشد (تحصیل یا سربازی) فعلا مفید به نظر میرسد بهویژه که به اعتدال در جذب دانشآموختگان دختر به بازار کار هم کمک میکند تا زودتر وارد جمعیت فعال جویای کار شوند.
3. هزینه فرصت افسران وظیفه به سبب نداشتن مهارت کار، پایین است. مثلا اگر میانگین این رقم، ماهی حدود 5/ 1 میلیون تومان فرض شود، در 24 ماه کل آن به 36 میلیون تومان میرسد که اگر میانگین ماهی 5/ 0 میلیون تومان هزینه سازمان نظام وظیفه برای هر سرباز را از رقم بالا بکاهیم، 24 میلیون تومان رقم فروش مناسب سربازی بهدست میآید. ولی با توجه به ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوادههای این نسل (بعد کوچک خانوارها)، احتمالا تعداد زیادی قابلیت پرداخت این مبلغ را به دست میآورند. برای رفع مشکل تبعیض اجتماعی شاید بهتر باشد که از درآمد فروش، حقوق بیشتری به سربازان و بهویژه افسران وظیفه پرداخت کنیم. همچنین شاید کارآموزی تخصصی آنها در هنگام سربازی در پروژههای داخلی نیروهای مسلح و حتی پروژههای خارجی (با گذرنامه گروهی که امکان بازنگشتن آنها را بسیار کم میکند) مناسب باشد (مانند الگوی ارتشهای کره جنوبی و چین). حتی میتوان آنان را به شکل امریه،(البته با آموزش نظامی) به وزارتخانههای زیرساختی و عمرانی کشور برای کمک به توسعه صنعتی معرفی کرد تا مهارت کسب کنند. بدین ترتیب، عمر خود را نه تنها تلف شده نمیبینند، بلکه در پایان دوران خدمت، رزومهای با دو سال کار حرفهای در دست خواهند داشت که میتواند با گواهینامه رسمی مراجع ذیربط نیز همراه باشد و این امر، امکان کاریابی آینده را نیز برای آنان بیشتر میکند.
4. امکانیابی گذران دوران خدمت در شهر، شهرستان و حداکثر استان محل زندگی خانواده افسران وظیفه نیز میتواند از هزینههای اقتصادی، روحی و اجتماعی آنان و خانوادهها به اندازه زیادی بکاهد و امکان ماندگاری آنها در زادگاه خود را در دوران کاری آینده بیفزاید و این به کاهش مهاجرت داخلی دانشگاهیان تا حدی کمک میکند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3783