طبق آماری که مرکز آمار از الگوی گذران وقت افراد ١٥ ساله و بیشتر ساکن در مناطق شهری کشور ارائه داده، افراد بهطور متوسط هفتساعتو٢٣ دقیقه از یک شبانهروز را به کار و فعالیتهای شغلی خود اختصاص دادهاند. این در حالی است که مردان شاغل بهطور متوسط هفتساعتو٤٣دقیقه و زنان شاغل پنجساعتو٤٢دقیقه از شبانهروز را به کار و فعالیتهای شغلی خود پرداختهاند. مقایسه نتایج فوق با اطلاعات متناظر در بهار سال ١٣٨٨ (بهترتیب ششساعتو٤٧دقیقه، هفتساعتوهشتدقیقه و چهارساعتو٤٠ دقیقه) نشان میدهد که در سال ١٣٩٤ افراد شاغل نسبت به دوره قبل زمان بیشتری را به کار و فعالیت شغلی اختصاص دادهاند. شاید در وهله اول این آمار این مسئله را به ذهن متبادر کند که وضعیت اقتصادی کشور رو به بهبودی نهاده و رونق اقتصادی رخ داده که افراد تا این میزان به فعالیتهای شغلی خود مشغولند، اما آمارهای متناظر دیگر گواه بر این امر است که رکود عمیق اقتصادی موجود در کشور نمیتواند این نتیجهگیری را تأیید کند. به گفته کارشناسان به نظر میرسد در این شرایط بحرانی، افراد تقلا میکنند تا بیشتر کار کرده و هزینههای بالای زندگی خود را جبران کنند. طرح گذران وقت (timeuse) که پیشتر در آمارگیری ایران در نظر گرفته نمیشد با هدف ارائه اطلاعات مربوط به شناخت الگوی گذران وقت افراد ١٥ ساله و بیشتر ساکن در مناطق شهری کشور توسط مرکز آمار ایران تهیه و در فصول پاییز و زمستان ۹۳ و بهار و تابستان ۹۴ در مناطق شهری کشور اجرا شد. به گزارش روابطعمومی مرکز آمار ایران، طبق طرح آمارگیری گذران وقت نقاط شهری (بهار١٣٩٤) افراد ١٥ساله و بیشتر در یک شبانهروز بهطور متوسط بیشترین زمان خود را به مدت ١٣ساعتو٢٤دقیقه به فعالیت نگهداری و مراقبت شخصی اختصاص دادهاند. براساس طبقهبندی فعالیتهای گذران وقت، نگهداری و مراقبت شخصی طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشود. بررسی الگوی گذران وقت افراد ١٥ساله و بیشتر در این فصل نشان میدهد که بعد از فعالیت نگهداری و مراقبت شخصی بهطور متوسط بیشترین و کمترین زمان صرفشده در شبانهروز بهترتیب مربوط به فعالیتهای خانهداری برابر سهساعتو١٢دقیقه و فعالیتهای داوطلبانه و خیریه برابر دودقیقه بوده است. بررسی فعالیتهای گذران وقت جوانان
٢٤-١٥ساله گویای آن است که این گروه از جوانان در یک شبانهروز بهطور متوسط سهساعتو٣٣دقیقه به انجام فعالیتهای آموزشی و دوساعتوهشتدقیقه را به استفاده از رسانههای جمعی اختصاص دادهاند. بررسی فعالیتهای آموزشی افراد باسواد براساس سطوح تحصیلی، گویای آن است که افراد دارای تحصیلات لیسانس با صرف زمان یکساعتو٥٤دقیقه بیشتر از سایر گروههای تحصیلی به فعالیتهای آموزشی و فراگیری پرداختهاند. بررسی فعالیتهای گذران وقت افراد حاکی از آن است که افراد با تحصیلات دکترای تخصصی بهطور متوسط ٣٢دقیقه و افراد بیسواد یکساعتو٢١دقیقه در یک شبانهروز را به فعالیتهای مشارکت اجتماعی اختصاص دادهاند.
دكتر زهرا كريمي، اقتصاددان
تقلاي خانوار براي جبران كاهش درآمد
در سطح جهان آمارهایی تحت عنوان time use (گذران زندگي) جمعآوری میشود كه تمامي اوقات گذران زندگي فرد را بررسي میکند. اين آمارها حرفهاي زيادي براي گفتن دارد. نتيجهاي كه در نتایج حاصل از نمونهگیری «گذران زندگي» با برآوردهاي اشتغال و بیکاري خانوار هماهنگ است، افزايش ساعات كار است. اگر به آمارهاي بهار و تابستان سال ١٣٩٤ هم بنگريم درخواهيم يافت كه جمعيت فعال و جمعیت شاغل افزايش يافته است كه اين تحليل را تأييد ميكند. اما بايد در نظر داشته باشيم كه اگر ساعات كار زياد شده و درعينحال با افزايش جمعيت شاغل هم روبهرو بودهايم، بايد شاهد رونق قابل توجه اقتصادي هم باشيم، زيرا با نرخ رشد خيلي پايين فرصتهای شغلی جدید ايجاد نميشود، اما مشكل آنجاست كه طبق اين آمارها، افزايش ساعات كار و شمار شاغلان، با رونق و رشد اقتصادي همگام نيست. بنابراين گمان ميرود وقتي خانوارها نسبت به تأمين هزينههاي خود نامطمئن ميشوند (مشابه تجربه آمريكاي لاتين) و درآمد خانوارها تكافوي هزينههاي آنها را نميكند، اعضای درجه دوم خانوار (همسر، فرزندان و...) وارد بازار كار ميشوند و سعي ميكنند از طریق کار درآمدی کسب کنند يا به دنبال اين خواهند بود كه شغل ديگري را براي خود دستوپا كنند تا شايد بتوانند كمبودهای زندگی را تأمین کنند. اگر در دوران رونق باشيم و افزايش تعداد شاغلان يا افزايش تعداد ساعات كار را مشاهده كنيم، نشان ميدهد كه تقاضا براي كارهاي تماموقت بيشتر شده و افراد از كارهاي پارهوقت به سمت كارهاي تماموقت ميروند، اما وقتي در ركود عميق قرار داريم، اين آمار گواه اين مسئله است كه خانوار تقلاي بيشتري ميكند تا بتواند كاهش درآمدهاي واقعي خود را به نحوي جبران كند. در مجموع ميتوان نتيجه گرفت، اين افزايش اشتغال، در عرصههايي نيست كه ارزش افزوده ايجاد كند يا به افزايش توليد ملي بينجامد. صحنههاي غمانگيزي كه در مترو قابل مشاهده است، مهر تأييدي بر اين مدعاست. شغل فردي كه در مترو يا اتوبوس مشغول به فروش اجناس است، در واقع دستگرداني کالا محسوب ميشود كه ارزشافزوده چنداني توليد نميكند. تعداد مغازهها هم بسيار افزايش داشته است. ممكن است يك مغازه بسيار بد كار كند و فروشي نداشته باشد، اما فروشنده ساعات طولانیتری كار كند به اميد اينكه مشتري پيدا شود و جنسي را از او خريداري كند. آمارهاي مختلف نشان ميدهد كه اشتغال در سال ١٣٩٤ افزايش یافته است، اين افزایش از منظري ميتواند مناسب باشد، زيرا به هر صورت بسيار از بیکاري بهتر است. خانم جون رابینسون اقتصاددان برجسته ميگويد: «يكي از نامطلوبترين رابطه انسانها با يكديگر، استثمار فرد از فرد است، اما از آن بدتر اين است كه هيچ فردي نباشد كه انسان را استثمار كند». بیکاري واقعا فاجعه است، در واقع فرد كمدرآمد چيزي جز نیروی کار برای کسب درآمد ندارد. در دورههاي بحران ميتوان انتظار داشت كه افراد حتي بيشتر كار كنند. اگر جوانان كار نمييابند، احتمالا پدران و مادرانشان هر كاري را میپذیرند.
بنابراین براي سنجش دقيق وضعيت بازار کار و پیامدهای آن بر رشد اقتصادی نميتوان تنها به آمار گذران زندگی اكتفا كرد و بايد حتما شاخصهايي مانند رشد اقتصادي، توليد ملي، ميزان سرمايهگذاري و... را مدنظر قرار داد كه اكنون اين شاخصها وضعیت مناسبی ندارند كه بتوان از افزايش ساعات و تعداد شغلها سيگنالي براي تحرك و رشد اقتصادي دريافت كرد. در اين آمار به سال ٨٨ اشاره شده كه تعداد ساعات كار كمتر بوده است، اما در آن زمان رشد اقتصادي بسيار بالاتر از سال ٩٤ بود در نتيجه نميتوان نتيجه گرفت كه افزايش ساعات کار بیانگر بهبود وضعيت اقتصادی است.
از طرفي آمار گذران زندگی نشان ميدهد كه شرايط زندگی شهرنشینان واقعا نامطلوب است. به نحوي كه ميزان مطالعه افراد، فعاليتهاي اجتماعي افراد و... بسيار محدود است. افراد ساعات طولاني با موبايلهاي خود يا تلويزيون و... سرگرم ميشوند كه در اين آمار در قالب رسانههاي جمعي از آن ياد شده است، اما مشاركتهاي اجتماعي كه نشاندهنده اعتماد، همكاري و همبستگي در جامعه است براي افراد بيسواد يك ساعت و يك دقيقه در شبانهروز است، اما براي كساني كه دكتراي تخصصي دارند، تنها ٣٢دقيقه است. در واقع فرصتي براي فعاليتهاي اجتماعي باقي نمانده است. فعاليتهاي تفريحي و فرهنگي ١٧دقيقه كه براي زنان ١٢تا١٣ دقيقه و براي مردان ٢٠ تا ٢٥ دقيقه است كه البته عموما زنان فرصت چندانی ندارند كه به تفریح و سرگرمی بپردازند. فعاليتهاي خيريه طبق اين آمار، تنها دو دقيقه در شبانهروز را به خود اختصاص ميدهد كه نشان ميدهد در اين شرايط بحرانزده، افراد به فعاليتهاي خيریه حتي نميتوانند فكر كنند.
منبع: شرق