سوسن یحییپور در تجارت نیوز نوشت:
خبرهایی که از برداشت منابع از صندوق توسعه ملی و اختصاص آن به اشتغال به گوش میرسد، این احتمال را تقویت میکند که مقامات اقتصادی کماکان گرفتار بزرگنمایی اعداد و ارقام و پولپاشیاند نه ایجاد اشتغال موثر و پایدار.
در حالیکه دولت و مجلس در حال ردوبدل کردن کنایه و متلکپراکنی در ارتباط با تسهیلات اشتغالزایی بین خود هستند، همزمان خبرهایی که از برداشت منابع از صندوق توسعه ملی و اختصاص آن به اشتغال به گوش میرسد، این احتمال را تقویت میکند که مقامات اقتصادی کماکان گرفتار بزرگنمایی اعداد و ارقام و پولپاشیاند نه ایجاد اشتغال موثر و پایدار.
روز سهشنبه محمدباقر قالیباف- رئیس مجلس شورای اسلامی- حمله تندی به احسان خاندورزی- وزیر اقتصاد- کرد. وی گفت: «آقای خاندوزی، شما یا خسته شدی یا دچار رودربایستی، من در رابطه با تخصیص بودجه اشتغال گزارش دارم.» اشاره قالیباف به تسهیلات 32 هزار میلیارد تومانی برای تحقق اشتغالزایی است که تاکنون 19 هزار میلیارد تومان آن اختصاص یافته. این اظهارات رئیس مجلس از سوی دولتیها بیپاسخ نماند. دیروز وزیر اقتصاد با تعجببرانگیز خواندن سخنان رئیس مجلس، عملکرد تسهیلات اشتغالزایی را در تاریخ بیسابقه خواند. خاندوزی همچنین توضیح داد که «از مبلغ ۱۸ هزار میلیارد تومان که مجموعه بودجهای است که به تسهیلات اشتغالزایی اختصاص یافته، به دلیل اهرمکردن با منابع بانکی، ۴۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی پرداخت شده و در مرحله نهایی قرار دارد.» صولت مرتضوی- وزیر کار- هم نسبت به این جریان موضع گرفت و از تلاش بیوقفه دولت در تامین تسهیلات اشتغالزایی خبر داد. اما آنچه واقعیات بازار کار نشان میدهد تمام هم و غم مقامات اقتصادی حول بزرگنمایی اعداد و ارقام و پولپاشی میچرخد. عملی شدن 50 درصد وعده اشتغال که وزیر کار از آن خبر داد نیز از همین دست اظهارات است که کارشناسان با اشاره به اینکه وزارت کار برای چند ماه بیوزیر بوده، آن را دارای ابهام دانستند. موضوعی که نشان میدهد دست اندرکاران بازار کار بیشتر به دنبال مثبت نشان دادن کارنامه عملکرد خود هستند نه ایجاد اشتغال موثر و پایدار.
نگاهی به چند طرح اشتغالزایی از دهه 70 تا 90
در حین این کنایهها و واکنشهای پس از آن، رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز خبر داد که با اختصاص 20 درصد از درآمد صندوق توسعه ملی به دو موضوع تملک و اشتغال موافقت شده است. اما آنچه تاکنون تجربیات بازار کار در این زمینه نیز نشان میدهد این است که طرحهای اشتغالزایی عمدتا با شکست مواجه شدهاند و منابع به هدف مشخص شده نرسیدهاند.
در این زمینه خوب است نگاهی به چند طرح از دهه 70 تا 90 بیاندازیم. در نیمه اول دهه 70 طرحی به نام «وام خوداشتغالی» در دستور کار قرار گرفت. هدف از این طرح ایجاد اشتغال خویشفرما برای توسعه فعالیتهای اقتصادی کوچک و زودبازده افراد بیکار اعلام شد. قرار بود به کارفرمایان واحدهای کوچک صنعتی برای ایجاد اشتغال بیشتر وام داده شود اما ورود سالانه 750 هزار نفر به جمعیت فعال کشور، این طرح را با شکست روبهرو کرد. طرح ضربتی اشتغال در دهه 80 تدوین شد. در این طرح، هر کارفرما میتوانست بهازای جذب یک نیروی کار تا سقف 3میلیون تومان وام با سود 4درصد دریافت کند. اما این طرح هم نتوانست موفقیتی بیشتر از 40 درصد به دست بیاورد. در دهه 90 هم با برداشت 1.5میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای ایجاد اشتغال موافقت شد. اما به دنبال اعلام این طرح، نگرانیها از انحراف منابع بالا گرفت. همزمان کارشناسان این پرسش اساسی را مطرح کردند که آیا اشتغالزایی تنها با تزریق منابع اتفاق میافتد؟
پولپاشی جواب میدهد؟
صاحب نظران اقتصادی بر این باورند که دولت با پولپاشی نمیتواند شغل ایجاد کند، چون این روش تا الان جواب نداده است. در ضمن، شغل هم به مانند دیگر مفاهیم اقتصادی دارای تعریف مشخصی است و به صرف تزریق پول نمیتوان ادعای ایجاد اشتغال کرد. کارشناسان به موضوع دیگری هم در این ارتباط اشاره میکنند. از آنجاییکه دغدغه اشتغال تنها مختص کشور ما نیست، اگر با پخش بدون برنامه پول امکان ایجاد اشتغال مولد و حقیقی وجود داشت، دیگر کشورها هم از این مسیر مشکل خود را حل و فصل میکردند.
همچنین، یک اختلاف نظر قابل توجه که در میان سیاستگذاران وجود دارد، این است که گروهی میگویند آمار بیکاری با پولپاشی کاهش مییابد اما گروه دوم که از دسته سیاستگذاران پولی هستند، معتقدند این اقدام به به افزایش تورم بیشتر میانجامد. این در حالیست که پیشبینی کارشناسان اقتصادی نشان میدهد از چند محل بهویژه از محل کسری بودجه افزایش تورم در انتظار اقتصاد ایران است. با اینحال، خبری از بازنگری در شیوه اشتغالآفرینی ناموفق دولتها تا تغییر در نحوه تفکر دست اندرکاران بازار کار به گوش نمیرسد.