دکتر حسین حقگو
جيمز بوكانان اقتصاددان برجسته در پاسخ به سوال خبرنگاران در كنفرانس خبري پس از دريافت جايزه نوبل اقتصاد در سال 1986 در توضيح «نظريه انتخاب عمومي» كه بهخاطر آن اين جايزه را كسب كرده بود ميگويد: معني اين نظريه در يك جمله عبارت است از آنكه: «مراقبت از لانه مرغان را به روباه نسپاريد».
بوكانان انتخاب عمومي را «شيوهيي خاص براي نگاه به ساختار تصميمات سياسي» عنوان ميكند و ابعاد سياستگذاري بودجه را مثال ميزند و موضوع تحليل كسر بودجه را پيش ميكشد كه سياستمداران بهخاطر حفظ مقام خود وعدههايي براي كاهش مالياتها يا انجام پروژهها و... به رايدهندگان ميدهند. نظريه انتخاب عمومي بهگفته بوكانان نشان ميدهد افرادي كه عضو نظام سياسي هستند دقيقا مانند اعضاي خانوار يا بنگاه عمدتا براساس منافع شخصي خود عمل ميكنند.
بهگفته بوكانان اين امر كه خود را در قالب بزرگ شدن دولت نشان ميدهد «تنها منحصر به رژيمهاي توتاليتر و اقتدارگران نيست بلكه كشورهاي دموكراتيك غربي كه دولت رفاه را انتخاب كردهاند نيز شامل آن ميشوند.»
وي اين مشكل يعني بزرگ شدن دولتها را مشكل بزرگ دوران ما ميداند و معتقد است بايد قوانين و ساختارها را درجهت حل اين مشكل تغيير داد. استفاده از نظريات اين اقتصاددان برجسته در كشورمان كه دولتها در سطح گستردهيي در همه بازارها از بازار كار گرفته تا بازار كالا و خدمات و بازارهاي پولي و مالي حضور دارند و با برهم زدن قواعد بازي وضعيت رقابتي را مخدوش ميسازند و نيز در اين مرحله بسيار حساس و در كوران حل بزرگترين ركود تورمي چند دهه اخير كشورمان اهميت حياتي دارد. بر اين اساس لازم است كه از يكسو دولت اقدام به كوچك كردن بدنه خود ضمن ارتقاي كارآمدي كيفي و كارشناسي آن از يكسو و از سوي ديگر حضور واقعي و عيني بخش خصوصي و جامعه مدني در تصميمسازيها و تصميمگيريها کند.
امري كه در برنامهها و گفتههاي رياست محترم جمهوري به كرات بر آن تاكيد شده و قانون «بهبود مستمر فضاي كسب و كار» نيز بر آن صحه قانوني نهاده است. مشكـــل اما بهنظر ميرسد در مديريتهاي مياني و ساختار ديوانسالارانهيي است كه همچنان خود را فعال مايشاء ميخواهد و كمتر به اين همكاري دولت و بخش خصوصي و نهادهاي مدني گردن مينهد. دولت يازدهم اما بايد با ايجاد ساختار و سازوكارهايي مشخص، راه همكاري سه ضلع دولت، بخش خصوصي و نهادهاي مدني را عيني کرده و از حرف و تعارف گذر كند تا هزينه هر تصميمي به حداقل كاهش و منافع آن حداكثري شود چراكه به قول بوكانان «انسانها نه زنبورهايي هستند در كندو، نه جانوراني درنده در جنگل، نه فرشتگاني در آسمان. انسانها واحدهايي ذيشعور هستند قادر به نسبت دادن ارزش به چيزهايي بديل، قادر به انتخاب بين آنها و قادر به كنش بر اساس آن ارزشها... . انسانها بايد براساس قواعدي زندگي كنند كه قادرند خود انتخابشان كنند».
منبع: روزنامه تعادل – 13 شهریور 1393