معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
در هفته دولت قرار داریم. دولتها خواسته و ناخواسته در ذهن مردم و حتی تاریخ کشور تصویری از خود بهجا میگذارند. لحظهای رؤسایجمهور و دولتهای پیشین را در ذهن خود مرور کنید و به این سؤال پاسخ دهید که تصویر بهیادمانده از آن دولت چه بوده است؟ دولت دفاع مقدس، دولت سازندگی، دولت اصلاحات، دولت نهم و دهم تصاویری هستند که رؤسای آنها میخواستند در ذهن تاریخی مردم بهجا گذارند؛ البته آن چیزی که به تصویر ذهنی دولت شکل میبخشد، اهداف و شعارهایی نیست که رؤسا یا نظریهپردازان دولت سعی دارند در ذهن تاریخی کشور و مردم بهجا بگذارند، بلکه عملکرد اقتصادی و اجتماعی هر دوره تعیین میکند که یادگار آنها چیست.
حال به این سؤال پاسخ دهید که از دولت یازدهم چه تصویری دارید و کدامیک از فعالیتهای این دولت دوساله در ذهن شما نقش بسته است؟ احتمالا همه ایرانیان پاسخ میدهند توافق هستهای. بیتردید توافق هستهای مهمترین عملکرد این دولت بوده است و همه مردمی که اخبار خاورمیانه را پیگیری میکنند، دولت روحانی را با توافق هستهای میشناسند. دو تعبیر مختلف از این توافق میتوان داشت؛ نخست توافق هستهای به منزله یک رخداد و دوم، به منزله یک ظرفیت سیاسی و اجتماعی. در تعبیر نخست، این توافق را میتوان پدیده و رخدادی قلمداد کرد که با مجموعهای از عوامل از جمله اراده بیرون از دولت امکانپذیر شده است. در تعبیر دوم، توافق هستهای بیانگر ظرفیتهای بهوجودآمده در درون دولت و جامعه ایران است که در حل مسئلههای ملی میتوان از آنها بهره گرفت. پیشنهاد و ادعای این نوشته این است که توافق هستهای بیانگر یک ظرفیت ضروری است که برای حل مسائل ایران از آب و محیط زیست گرفته تا بیکاری و تورم کارساز است. توافق هستهای جلوه آشکار ظرفیت دولت یازدهم برای ایجاد اجماع و توافق داخلی و بینالمللی است، اما در عرصه داخلی باید دقت کنیم تا مصداقهای دیگر این ظرفیت را مشاهده کنیم. ترکیب هیأت دولت که جناحهای مختلفی را در خود جای داده است نشان از توافقهای بزرگ داخلی دارد. دو سال قبل کمتر تحلیلگری میتوانست پیشبینی کند که دولتی با این اعضا شکل گیرد و جناحهای مختلف کنار یکدیگر بنشینند. فقط بهعنوان نمونهای از تغییر فضای اجتماعی در کشور به پدیده حمله به مطهری توجه کنید که چگونه طیفهای مختلف در درون حکومت و بیرون از آن، این حمله را محکوم کردند.
به نظر میرسد جامعه و سیاست در ایران در حال یک دگردیسی مهم است. کشمکشهای فراگیر جای خود را به توافقهای آشکار و پنهان دادهاند. این توافقها بهتدریج میتوانند به گرایش سیاسی غالب در ایران تبدیل شوند. نظریهپردازان توسعه توان ایجاد توافق را یکی از ویژگیهای لازم برای حل مسئلههای اقتصادی و اجتماعی میدانند و توسعه هر جامعه را به ظرفیتهای ایجاد توافق Consensus Building نسبت میدهند. دولت یازدهم این ظرفیت را دارد و باید این ویژگی خود را تقویت کند. حل مسئلههای مهم کشور نیازمند بهرهگیری از این ظرفیت است. چند مسئله مهم کشور از این قرارند:
١- مسئله آب در کشور نیازمند شکلگیری توافقات منطقهای و توافق کشاورزان با دولت برای تغییر شیوه کشت در ایران است. بخشینگری و حاکمیت منافع منطقهای بر منافع ملی، آب و خاک این کشور را به تاراج خواهد برد و امکان زیست را از مردم سلب خواهد کرد.
٢- کشمکشهای سیاسی عامل اساسی در یارگیری سیاسی و تنندادن به شایستهسالاری است. جناحهای سیاسی باید بر سر شیوه حل مسئلههای مهم توافق کنند و چارچوب رقابت سیاسی را بهگونهای بازتعریف کنند که صندوق رأی آماج عوامفریبی نشود و توزیع رانت برای حفظ قدرت ممنوع شود. ٣- تضاد کارفرما با کارگران که سالهاست بر قانون کار سایه افکنده، منافع کارگر و کارفرما را با هم قربانی کرده است؛ ازهمینرو بهشدت نیازمند توافق کارگران و کارفرمایان ملی هستیم.
٤- آینده اقتصادی کشور منوط به اصلاح صندوقهای بازنشستگی است و بدون توافقهای ملی امکان گذر از بحران صندوقهای بازنشستگی وجود ندارد. اگر تنها افتخار دولت یازدهم تحقق عنوان «دولت توافقهای بزرگ ملی و بینالمللی» باشد، او را بسنده خواهد بود. سرنوشت مردم ما نهفقط در سال همدلی و همزبانی، بلکه برای دورههای طولانی به ظرفیت شکلگیری توافقهای بزرگ بستگی دارد.
منبع: شرق