معرفی کتاب:
کتاب اقتصاد به زبان ساده نوشتهی لس لیوینگستون، نخستین کتاب از «مجموعه آموزش اقتصادی» است. این کتاب خلاصهای از همهی مباحث مهم اقتصادی را در خود جای داده و مناسب کسانی هست که شوق و تمنای یادگیری علم اقتصاد را دارند اما تقریبا چیزی درباره آن نمیدانند.
با وجود هزاران کتاب اقتصادی که در بازار یافت میشود، چرا باید این کتاب هم به آنها اضافه شود؟ پاسخ ساده است: بیشتر کتابهای اقتصادی، پربرگ و سرشار از آمار و ارقام ریاضی هستند و در آنها از واژههای تخصصی علم اقتصاد استفاده شده است که فقط متخصصان از آنها سر در میآورند. آن کتابها برای خوانندگان ناآشنا با علم اقتصاد کسالت آورند و خواندنشان دشوار است. بیخود نیست که میگویند علم اقتصاد، عبوس و خسته کننده است.
کتاب اقتصاد به زبان ساده (Economics made easy)، برخلاف کتابهای تخصصی، با زبان ساده توسط لس لیوینگستون (Les Livingstone) نوشته شده و در آن از آمار و ارقام ریاضی و اصطلاحات دشوار و تخصصی خبری نیست و خواندنش لذتبخش است. با این حال، همه عقاید و مفاهیم بنیادی علم اقتصاد در این کتاب آمده است. البته این عقاید و مفاهیم با کلمات و عبارتهایی آسان توضیح داده شدهاند و همین دلیلی خوب برای اضافه کردن یک کتاب اقتصادی دیگر به کتابهای موجود در بازار است.
کتاب حاضر یکی از آسانترین و روانترین متنهایی است که درباره اقتصاد نوشته شده است. پرسشها و مثالهایی که مولف در همه بخشهای کتاب آورده است، شما را با کلیات دانش اقتصادی به همان شیوهای که در دانشکدههای اقتصادی جهان تدریس میشود آشنا میکند. در پایان هر فصل، خلاصهای از مباحث مطرح شده آورده شده و پس از آن سوالهایی طرح شده است تا شما خوانندهی عزیز را به تکاپو وادار کند و آنچه آموختهاید در خاطرتان بماند.
بنابراین، این کتاب را باید مقدمهای ضروری و آموزشی مفید برای آشنایی اولیه با علم اقتصاد و دریچه ورود به مباحثی به شمار آورد که شرح و بسط آنها به تدریج در کتابهای بعدی این مجموعه خواهد آمد. قرار است کتابهای این مجموعه، شما را به نقطهای برسانند که بتوانید کتابهای تخصصی اقتصاد را بخوانید و علت بسیاری از کشاکشهای سیاسی زمانه کنونی را بر سر توزیع منابع اقتصادی دریابید.
جملات برگزیده کتاب اقتصاد به زبان ساده:
- همیشه میگویم به جای برنامهسازی، انتخابسازی کن.
- وقتی ارزشهای خودت را بشناسی، تصمیمگیری سخت نیست.
- همان اندازه که حقیقت کمیاب است، عرضه همیشه از تقاضا بیشتر است.
- تا حقیقت بخواهد بند کفشش را ببندد، دروغ نیمی از جهان را گشته است.
- تقسیم کار تخصصی، وابستگی مستقیم همگان را به فعالیتهای مکمل دیگران، افزایش میدهد.
- درس اول اقتصاد کمیابی است: چیزی در جهان نمیتوان یافت که فراوان باشد و نیاز همگان را برآورده کند. درس اول سیاست، نادیده گرفتن درس اول اقتصاد است.
در بخشی از کتاب اقتصاد به زبان ساده میخوانیم:
هزینه یعنی از دست دادن منابع. مثلا خرید انبوه بنگاه برای فروش مجدد کالاهای خریداری شده، مستلزم پرداخت پول است. چنین پولی، هزینه است. این از دست دادن منابع، هزینه کردن مستقیم و آشکار است که آن را «هزینه نقدی ضروری» هم مینامند. بنگاهها علاوه بر هزینه مستقیم و آشکار، هزینههایی ضمنی هم دارند که به «هزینه فرصت» مشهور است. هزینه فرصت، ارزشِ فرصتی است که از آن چشمپوشی میشود که فرصت انتخاب شده دیگری پدید آید. اگر مشاوری که حقالزحمهاش بالاست، بهجای سفر هوایی به اروپا، با کشتی تفریحی به آنجا برود، آن درآمدی که میتوانست در زمان اضافه سفر کسب کند، هزینه فرصت اوست [که در سفر دریایی از دست داده است].
تصمیمسازی و تصمیمگیری مستلزم انتخاب کردن از میان گزینههای گوناگون است. همه انتخابها مربوط به آیندهاند: بنابراین هزینههایی که در گذشته شده یا هزینههای «برگشتناپذیر» ربطی به تصمیمگیری ندارند. برای مثال تصمیم دارید خودرو خود را با خرید خودرو مدل جدید، تبدیل به احسن کنید. پولی که قبلا برای خرید خودرو کنونی پرداختهاید، از کف رفته است و مربوط به گذشته است و دخلی به معامله کنونی ندارد. چنین پولی در زمان معامله جدید، «هزینه برگشتناپذیر» تلقی میشود. آنچه به این تصمیم یعنی معامله جدید مربوط میشود، قیمت خودرو جدید است به علاوه مبلغی که فروشنده از محل خرید خودرو قبلی به فروشنده میدهد.