چهارشنبه, 18 تیر 1399 08:41

رحمان سعادت :کیفیت قربانی کمیت

 

نقش آموزش و پژوهش در هر جامعه پیشرفته و درحال توسعه اجتناب‌ناپذیر است و بدون آموزش مناسب که موجب خلق و افزایش سرمایه انسانی می‌شود، رسیدن به رشد و توسعه دشوار و دور از دسترس است. اکثر کشورهای درحال توسعه برای رسیدن به این امر، هزینه‌های زیاد کردند و سرمایه‌گذاری‌های کلان نمودند. در این میان، آموزش علم اقتصاد به‌عنوان علم اصلی برنامه‌ریزی و توسعه در دانشگاه‌ها و نهادهای اداری و اجتماعی و سیاسی در نیم قرن گذشته محور قرار گرفت. در شروع توسعه آموزش عالی در دنیا، علم اقتصاد هویت مستقل نداشت و یکی از زیر شاخه‌های علوم سیاسی محسوب می‌شد. انتشار کتاب ثروت ملل به‌وسیله آدام اسمیت سبب شد این رشته ماهیت مستقل و آکادمیک در دنیا پیدا کند و انقلاب صنعتی باعث رشد و نمو اعجاب انگیز این رشته نوپا شد. اهمیت و ضرورت این رشته از علم تا به آن جا افزایش یافت که علم اقتصاد جزو محدود رشته‌هایی است که به آن جایزه نوبل تعلق می‌گیرد.

 

 علم اقتصاد در ایران نیز برای خود داستان ویژه‌ای دارد. در ایران با ایجاد دانشگاه‌ها و گسترش آموزش عالی، آموزش رشته‌های علوم‌انسانی نیز راه‌اندازی شد. ولی رونق علوم‌پزشکی و فنی در ایران موجب شد علوم‌انسانی چندان مورد توجه قرار نگیرد و در دهه ۶۰ نیز این وضعیت ادامه پیدا کرد. ولی از دهه ۷۰ رشته‌های علوم‌انسانی و به‌ویژه اقتصاد مورد توجه قرار گرفت. اقتصاد آن‌قدر اهمیت پیدا کرد که شاهد بودیم تعداد کثیری از فارغ‌التحصیل‌های رشته‌های فنی و علوم‌پایه به یادگیری علم اقتصاد روی آوردند و علاقه وافری به ادامه تحصیل در مقاطع ارشد و دکتری در رشته اقتصاد از خود نشان دادند. اکنون شاهد وجود گروه‌های آموزشی و دانشکده‌های متعدد و متنوع با استادان زیاد و دانشجویان فراوان در رشته اقتصاد هستیم. با ضریب اطمینان بالا می‌توان عنوان کرد در آستانه سال ۱۴۰۰ از نظر کمی، کمبودی درخصوص آموزش علوم اقتصادی وجود ندارد. اما سوال مطرح در این شرایط این است که با این همه رشد علم اقتصاد و رشته‌های اقماری این علم در ایران، چرا ما همچنان درگیر مشکلات عدیده در اقتصاد هستیم؟!

 

 گرچه هم اکنون در ایران تعداد مراکز آموزش اقتصاد بسیار زیاد شده و ما در اقصی نقاط کشور شاهد تشکیل گروه‌ها و دانشکده‌ها، موسسات دولتی و خصوصی اقتصاد بودیم، ولی درخصوص استاندارد بودن و کیفیت این مراکز نمی‌توان اطمینان حاصل پیدا کرد. متاسفانه در طول دهه گذشته مراکز آموزش باکیفیت پایین به ویژه غیرانتفاعی در همه رشته‌های دانشگاهی رشد عجیبی پیدا کردند که بخش عمده‌ای از آنها فاقد کیفیت علمی بودند. رشته اقتصاد نیز از این امر مستثنی نبوده است. دقت و توجه مرکز صدور مجوز وزارت علوم برای ایجاد رشته‌ها و همچنین نظارت مستمر و کامل مرکز نظارت و تضمین کیفیت وزارت علوم می‌تواند در سامان بخشی همه رشته‌ها به‌ویژه اقتصاد راهگشا باشد.

 

فقدان رشته و گرایش اقتصاد سیاسی باعث شده در دانشگاه‌ها ما با فقدان و کمبود فارغ‌التحصیلان این مبحث بین رشته‌ای باشیم. نیاز است چنین رشته‌ای در دانشگاه‌های ما نهادینه و راه‌اندازی شود. واقعیت این است که اقتصاد یک رشته متعلق به علوم‌انسانی و علوم سیاسی است. متاسفانه در دهه‌های گذشته اقتصاد را از پایگاه اصلی خود جدا کرده و به سرزمین علوم‌پایه بردند و اقتصاد را از ماهیت و خاصیت خالی کردند. به‌نظر می‌رسد که زمان آن رسیده اقتصاد را به خانواده اصلی خود یعنی علوم سیاسی و اجتماعی برگردانیم و همچنین بین آموزش و پژوهش اقتصاد در ایران با مشکلات و مسائل اقتصاد ایران رابطه قوی‌تر و نزدیک‌تر برقرار کنیم و شاهد باشیم مشکلات اقتصادی به‌وسیله متخصصان اقتصادی حل و بر‌طرف شود.

 

 دنیای اقتصاد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: