شنبه, 21 فروردين 1395 10:00

کتاب روش‌شناسی اقتصاد اثباتی: انعکاس میراث میلتون فریدمن از ماکی

ماکی، اوسکالی، روش‌شناسی اقتصاد اثباتی: انعکاس میراث میلتون فریدمن، انتشارات دانشگاه کمبریج، ۲۰۰۹

Mäki, Uskali, ed. The methodology of positive economics: reflections on the Milton Friedman legacy. Cambridge University Press, 2009

با گذشت بیش از ۶۲ سال از انتشار مقالۀ تاثیر‌گذار «روش‌شناسی اقتصاد اثباتی» فریدمن، هم‌چنان تفسیر واحدی از آن وجود ندارد. در واقع چیزی که خواننده با آن روبرو است، مخلوطی از اجزایی است که بسیاری از آن‌ها گنگ و نامفهوم هستند و توافق آن‌ها با یکدیگر دشوار می­‌نماید. کتاب «روش‌شناسی اقتصاد اثباتی» حاصل کنفرانسی است که در سال ۲۰۰۳ و در دانشگاه «اراسموس روتردام» به مناسبت بزرگداشت پنجاهمین سال انتشار این مقاله برگزار شد.

مقالۀ فریدمن تحت عنوان «روش­‌شناسی اقتصاد اثباتی» که در سال ۱۹۵۳ نگاشته شد بدون شک یکی از تأثیرگذارترین و بحث‌بر­‌انگیزترین مقالات مطرح در حوزۀ روش‌­شناسی اقتصاد بوده است. شاید بتوان گفت این مورد تنها مقاله در حوزۀ روش‌­شناسی است که اکثریت یا تعداد کثیری از اقتصاددانان آن را مطالعه کرده‌­اند.

در عین حال تفسیر این مقاله امر مشکلی است، تا جایی که افراد مختلف آن را به طرق متناقضی تفسیر کرده‌اند. در واقع چشم­‌اندازهای روش­‌شناختی بسیار متفاوتی به آن نسبت داده و یا از آن برداشت می‌شود. بنا به یکی از این تفاسیر، مقالۀ فریدمن محتویات دکترین­‌های متعددی از جمله پندارگرایی۱، ابزارگرایی۲، اثبات‌گرایی۳، ابطال‌گرایی۴، عمل­گرایی۵، سنت‌گرایی۶، ساختارگرایی اجتماعی۷و رئالیسم۸ را ارایه می­‌نماید.

خواننده در مواجهۀ با متن مخلوطی از عناصر و اجزاء را می‌بیند که بسیاری از آن‌ها گنگ و نامفهوم هستند و توافق آن‌ها با یکدیگر دشوار می­‌نماید. بنا به ادعای «وید هندز» در حالی که به نظر می­‌رسد اکثریت اقتصاددانان تجربی۹ نتایج فریدمن را تأیید می‌کنند روش­‌شناسان و فلاسفه عموماً موضعی انتقادی نسبت به این مقاله گرفته­‌اند».
 
بنابراین جای تعجب ندارد که با گذشت بیش از نیم‌ قرن از انتشار مقالۀ فریدمن، هنوز هم مخاطبان زیادی به آن جلب می­‌شوند. کتاب روش‌شناسی اقتصاد اثباتی حاصل کنفرانسی است که در سال ۲۰۰۳ و در دانشگاه «اراسموس روتردام» به مناسبت بزرگداشت پنجاهمین سال انتشار این مقاله برگزار شد. بنا به گفتۀ خود مؤلف، کتاب، مجلدِ مجموعه­‌ای از مقالاتی به قلم تیمی از بهترین دانشمندان حوزۀ مربوطه است (گرچه مشخص نشده مراد از حوزۀ مربوطه دقیقاً چیست).

محتوای کتاب شامل فهرستی از مقالات با موضوع‌های متعدد است که ارتباط ضعیفی با اثر فریدمن دارند. موضوعاتی از قبیل:
بافت تاریخی مقاله، اینکه آیا این مقاله به انقلاب فرمالیستی منجر شده و یا جواز انقلاب فرمالیستی را صادر کرده است یا خیر؟ روش­‌شناسی مورد تأیید فریدمن، به عنوان یک اقتصاددان عملگرا چه بوده است؟ و ...

گذشته از اینکه در این کتاب سخن زیادی از روش‌­شناسی فریدمن به میان نیامده، مقالاتی که در آن گنجانده شده مطالب جالب و مفیدی را  ارایه می­‌دهند:

- «
توماس مِیِر» سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا مقالۀ فریدمن موجب تغییر در ظاهر اقتصاد (انقلاب فرمالیستی) در نیمۀ دوم قرن بیستم شده است یا خیر؟ در همین رابطه  هندز این مسئله را بررسی می‌کند که آیا مقالۀ فریدمن جواز انقلاب فرمالیستی را صادر نموده است یا خیر؟ البته به اعتقاد هندز، فریدمن در واقع با مقاله‌­اش این کار را کرده است، اما «مِیِر» خلاف این مطلب را باور دارد.

«
دن هاموند» به انتشار مقاله و چگونگی تکوین آن از یک پیش‌­نویس به نسخۀ منتشر شده در پاسخ به نظریات سایر اقتصاددانانی همچون «جورج استیگلر» می­‌پردازد. «ملوین مدر» میزان تأثیر شواهد تجربی بر نظریۀ نئوکلاسیک تعیین دستمزد را بررسی می­‌نماید. «راجر بک هاوس» این مقاله را در بستر مباحث نهایی­‌گرای۱۰دهۀ ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ جای می­‌دهد. «الیور ویلیامسون» در باب نظریۀ «بنگاه» و اینکه این نظریه شدیداً محتاج پیش‌­بینی­‌های تجربیِ قابل آزمون است، قلم می­‌زند. «جک ورمن» مطالعه­‌ای انتقادی از مباحثات انتخابی به نفع فرضیۀ بیشینه­‌سازی ارایه می­‌دهد. «کریس استارمر» روش‌شناسی صریح مقالۀ ۱۹۵۳ فریدمن را با دو مقاله‌­ای که فریدمن به همراه «لئونارد سویج» در سال­‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۵۲ تحت عنوان «روش­‌شناسی در عمل» نوشته­ بوده است، مقایسه می­‌نماید. «کوین هوور» روش‌شناسی ضمنی و تلویحی فریدمن را به عنوان یک اقتصاددان عملگرا بررسی می‌کند و آن را «رئالیسم علّی» می­‌نامد. «مایکل دی وروی» این سؤال را مطرح می­‌سازد که آیا همان‌طور که فریدمن در مقالۀ­ خود در سال ۱۹۴۹ ادعا کرده حقیقتاً تمایزی میان اقتصاد «مارشالی» و «والراسی» وجود دارد یا خیر؟ (گرچه در مقالۀ ۱۹۵۳ فریدمن اشاره­‌ای به چنین تمایزی نشده­ است). مارک بلاگ پس از گذشت ۵۰ سال به مباحثات مطرح شده در این مقاله می­‌پردازد و می­‌گوید: «شاید فریدمن در بعضی جبهه­‌های روش­‌شناسی پیروز میدان بوده باشد» اما «در جنگ روش‌­شناسی بازنده بوده است».

کتاب با عباراتی از خود فریدمن به اتمام می‌رسد و در مجموع باید گفت اگر کسی به دنبال کتابی در مورد فریدمن باشد، نه کتابی در مورد مقالۀ ۱۹۵۳ وی، از مطالعۀ این کتاب لذت بسیاری خواهد برد.

 

پی‌نوشت‌ها:

[۱] factionalism
[۲] instrumentalism
[۳] positivism
[۴] falsificationism
[۵] pragmatism
[۶] conventionalism
[۷] constructivism
[۸] Realism
[۹] practicing economists
[۱۰] marginalist controversy

منبع: ترجمان

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: