ماکی، اوسکالی، روششناسی اقتصاد اثباتی: انعکاس میراث میلتون فریدمن، انتشارات دانشگاه کمبریج، ۲۰۰۹
Mäki, Uskali, ed. The methodology of positive economics: reflections on the Milton Friedman legacy. Cambridge University Press, 2009
با گذشت بیش از ۶۲ سال از انتشار مقالۀ تاثیرگذار «روششناسی اقتصاد اثباتی» فریدمن، همچنان تفسیر واحدی از آن وجود ندارد. در واقع چیزی که خواننده با آن روبرو است، مخلوطی از اجزایی است که بسیاری از آنها گنگ و نامفهوم هستند و توافق آنها با یکدیگر دشوار مینماید. کتاب «روششناسی اقتصاد اثباتی» حاصل کنفرانسی است که در سال ۲۰۰۳ و در دانشگاه «اراسموس روتردام» به مناسبت بزرگداشت پنجاهمین سال انتشار این مقاله برگزار شد.
مقالۀ فریدمن تحت عنوان «روششناسی اقتصاد اثباتی» که در سال ۱۹۵۳ نگاشته شد بدون شک یکی از تأثیرگذارترین و بحثبرانگیزترین مقالات مطرح در حوزۀ روششناسی اقتصاد بوده است. شاید بتوان گفت این مورد تنها مقاله در حوزۀ روششناسی است که اکثریت یا تعداد کثیری از اقتصاددانان آن را مطالعه کردهاند.
در عین حال تفسیر این مقاله امر مشکلی است، تا جایی که افراد مختلف آن را به طرق متناقضی تفسیر کردهاند. در واقع چشماندازهای روششناختی بسیار متفاوتی به آن نسبت داده و یا از آن برداشت میشود. بنا به یکی از این تفاسیر، مقالۀ فریدمن محتویات دکترینهای متعددی از جمله پندارگرایی۱، ابزارگرایی۲، اثباتگرایی۳، ابطالگرایی۴، عملگرایی۵، سنتگرایی۶، ساختارگرایی اجتماعی۷و رئالیسم۸ را ارایه مینماید.
خواننده در مواجهۀ با متن مخلوطی از عناصر و اجزاء را میبیند که بسیاری از آنها گنگ و نامفهوم هستند و توافق آنها با یکدیگر دشوار مینماید. بنا به ادعای «وید هندز» در حالی که به نظر میرسد اکثریت اقتصاددانان تجربی۹ نتایج فریدمن را تأیید میکنند روششناسان و فلاسفه عموماً موضعی انتقادی نسبت به این مقاله گرفتهاند».
بنابراین جای تعجب ندارد که با گذشت بیش از نیم قرن از انتشار مقالۀ فریدمن، هنوز هم مخاطبان زیادی به آن جلب میشوند. کتاب روششناسی اقتصاد اثباتی حاصل کنفرانسی است که در سال ۲۰۰۳ و در دانشگاه «اراسموس روتردام» به مناسبت بزرگداشت پنجاهمین سال انتشار این مقاله برگزار شد. بنا به گفتۀ خود مؤلف، کتاب، مجلدِ مجموعهای از مقالاتی به قلم تیمی از بهترین دانشمندان حوزۀ مربوطه است (گرچه مشخص نشده مراد از حوزۀ مربوطه دقیقاً چیست).
محتوای کتاب شامل فهرستی از مقالات با موضوعهای متعدد است که ارتباط ضعیفی با اثر فریدمن دارند. موضوعاتی از قبیل:
بافت تاریخی مقاله، اینکه آیا این مقاله به انقلاب فرمالیستی منجر شده و یا جواز انقلاب فرمالیستی را صادر کرده است یا خیر؟ روششناسی مورد تأیید فریدمن، به عنوان یک اقتصاددان عملگرا چه بوده است؟ و ...
گذشته از اینکه در این کتاب سخن زیادی از روششناسی فریدمن به میان نیامده، مقالاتی که در آن گنجانده شده مطالب جالب و مفیدی را ارایه میدهند:
- «توماس مِیِر» سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا مقالۀ فریدمن موجب تغییر در ظاهر اقتصاد (انقلاب فرمالیستی) در نیمۀ دوم قرن بیستم شده است یا خیر؟ در همین رابطه هندز این مسئله را بررسی میکند که آیا مقالۀ فریدمن جواز انقلاب فرمالیستی را صادر نموده است یا خیر؟ البته به اعتقاد هندز، فریدمن در واقع با مقالهاش این کار را کرده است، اما «مِیِر» خلاف این مطلب را باور دارد.
«دن هاموند» به انتشار مقاله و چگونگی تکوین آن از یک پیشنویس به نسخۀ منتشر شده در پاسخ به نظریات سایر اقتصاددانانی همچون «جورج استیگلر» میپردازد. «ملوین مدر» میزان تأثیر شواهد تجربی بر نظریۀ نئوکلاسیک تعیین دستمزد را بررسی مینماید. «راجر بک هاوس» این مقاله را در بستر مباحث نهاییگرای۱۰دهۀ ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ جای میدهد. «الیور ویلیامسون» در باب نظریۀ «بنگاه» و اینکه این نظریه شدیداً محتاج پیشبینیهای تجربیِ قابل آزمون است، قلم میزند. «جک ورمن» مطالعهای انتقادی از مباحثات انتخابی به نفع فرضیۀ بیشینهسازی ارایه میدهد. «کریس استارمر» روششناسی صریح مقالۀ ۱۹۵۳ فریدمن را با دو مقالهای که فریدمن به همراه «لئونارد سویج» در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۲ تحت عنوان «روششناسی در عمل» نوشته بوده است، مقایسه مینماید. «کوین هوور» روششناسی ضمنی و تلویحی فریدمن را به عنوان یک اقتصاددان عملگرا بررسی میکند و آن را «رئالیسم علّی» مینامد. «مایکل دی وروی» این سؤال را مطرح میسازد که آیا همانطور که فریدمن در مقالۀ خود در سال ۱۹۴۹ ادعا کرده حقیقتاً تمایزی میان اقتصاد «مارشالی» و «والراسی» وجود دارد یا خیر؟ (گرچه در مقالۀ ۱۹۵۳ فریدمن اشارهای به چنین تمایزی نشده است). مارک بلاگ پس از گذشت ۵۰ سال به مباحثات مطرح شده در این مقاله میپردازد و میگوید: «شاید فریدمن در بعضی جبهههای روششناسی پیروز میدان بوده باشد» اما «در جنگ روششناسی بازنده بوده است».
کتاب با عباراتی از خود فریدمن به اتمام میرسد و در مجموع باید گفت اگر کسی به دنبال کتابی در مورد فریدمن باشد، نه کتابی در مورد مقالۀ ۱۹۵۳ وی، از مطالعۀ این کتاب لذت بسیاری خواهد برد.
پینوشتها:
[۱] factionalism
[۲] instrumentalism
[۳] positivism
[۴] falsificationism
[۵] pragmatism
[۶] conventionalism
[۷] constructivism
[۸] Realism
[۹] practicing economists
[۱۰] marginalist controversy
منبع: ترجمان