مجله تحقیقات اقتصادیدوره 46، شماره 4، زمستان 1390، صفحه 175-205
متوسلی محمود؛ عبادی جعفر؛ مشهدی احمد محمود
اقتصاد، علمی است که در آن سنتهای فکری متعددی ظهور، تعالی و افول کردهاند. سنتهایی که هر یک داعیهی نظریهی اقتصادی را در سر پروراندهاند. در میان سنتهای فکری مختلف، در پی انقلاب مارژینالیستی، سنتی ظهور یافت که توسط وبلن اقتصاد نئوکلاسیک نام گرفت و بعدها از آن با عنوان اقتصاد ارتدکس یاد شد.
در کنار واژهی ارتدکس، واژه دیگری نیز استفاده میشود که تا حدودی ابهام آور بوده و یکی از اهداف اصلی این مقاله برطرف کردن همین ابهام است. واژهی مورد نظر، "جریان اصلی " میباشد. در این مقاله سعی شده است ضمن مطالعه در معنا و مفهوم ارتدکس اقتصادی نشان داده شود که آیا تفاوتی بین ارتدکس و جریان اصلی وجود دارد یا خیر. در حقیقت، بحث و سهم اصلی ما در این مقاله طرح اشکالی در برابر دیدگاه اقتصاددانانی همچون لاوسون است که سعی دارند نشان دهند اقتصاد ارتدکس دیگر رویکرد بیرمقی است و ارجاع به آن چندان منطقی بهنظر نمیرسد. در مقابل این ایده ما نشان میدهیم که، به رغم وجود و پیدایش نحلههای فکری مختلف در اقتصاد جریان اصلی، همچنان باید پذیرفت که جریان اصلی خیلی متفاوت از اقتصاد ارتدکس و یا نئوکلاسیک نیست. این موضوع ما را به این نتیجه مهم رهنمون میشود که علاوه بر ویژگی مورد نظر لاوسون، که همان تأکید بر ریاضیات در اقتصاد جریان اصلی میباشد، ویژگیهای دیگری نیز وجود دارد که این جریان همچنان پایبندی خود را به آنها حفظ کرده است. برای مثال، ویژگیهای همچون فردگرایی روششناختی، یا اعتقاد عملی به تعادلجویی و رفتار مبتنی بر بهینهسازی از جمله ویژگیهای هستند که اقتصاد جریان اصلی پایبندی خود را به آن حفظ کرده است. یافتههای این مقاله از یک جهت دیگر نیز مهم و حائز اهمیت است، چرا که به ما کمک میکند تا بتوانیم خط مرزی نسبتاً مناسبتری بین ارتدکس و هترودکس ترسیم کنیم، گرچه ترسیم خط دقیق بین آنها عملاً غیرممکن است.
کلیدواژگان اقتصاد ارتدکس؛ اقتصاد جریان اصلی؛ اقتصاد هترودکس؛ تعادل؛ فردگراییِ روششناختی؛ قیاسگرایی؛ لاوسون
منبع: مجله تحقیقات اقتصادی