«راز سرمایه: چرا سرمایهداری در غرب موفق میشود و در جاهای دیگر شکست میخورد؟»
نویسنده: هرناندو دسوتو
مترجم: فریدون تفضلی
موضوع: اقتصاد
ناشر: نشرنی
در 328 صفحه و قیمت 26000 تومان
معرفی کتاب:
«دو سوتو به تنهایی انقلابی را در جهان سوم برانگیخته است... راز سرمایه توانسته است بعد از مدتی طولانی یکی از معدود روشهای جدید و واقعاً امیدبخش را برای مهار فقر به همراه بیاورد.»
فرانسیس فوکویاما، نویسندهٔ کتابهای پایان تاریخ
و آخرین مرد
«تفکر تازه نادر است - این کتاب ظرفیت تبدیل اقتصاد کشورهایی را دارد که تاکنون نتوانستهاند مناسبات سرمایهداری را برای مردم خود به خدمت گیرند... این کتاب تحلیل میکند اقتصادهایی که ابتدا ساختارهای ضروری قانونی را ایجاد نکرده و همچنین اجازه ندادهاند که اقتصاد «بازار سیاه» وارد جریان اصلی اقتصاد بشود، چگونه شکست میخورند.»
دیوید اوئن، وزیر امور خارجهٔ سابق بریتانیا
«راز سرمایه ظرفیت ایجاد انقلابی جدید و فوقالعاده مفید را دارد. زیرا از مهمترین علت شکست در جهان سوم و کشورهای کمونیستی سابق سخن میگوید: فقدان حکومت قانون که از مالکیت خصوصی حمایت کند و چارچوب لازم را برای کسب و کار آزاد فراهم نماید. خواندن این کتاب برای تمام آنهایی که مسئول ثروت ملل هستند الزامی است.»
مارگارت تاچر، نخستوزیر سابق بریتانیا
راز سرمایه، راز کلیدی و محور اصلی کتاب حاضر است. سرمایه موضوعی است که متفکران را برای سه قرن گذشته مجذوب کرده است. کارل مارکس گفت که شما باید فراتر از فیزیک بروید تا «مرغی را که تخممرغ طلایی میگذارد» لمس کنید، آدام اسمیت احساس کرد که شما باید «نوعی واگن هوایی» ایجاد کنید تا بتوانید به همان مرغ برسید اما هیچکس به ما نگفته است که مرغ کجا پنهان شده است؟ سرمایه چیست؟ چگونه تولید میشود؟ و چگونه با پول ارتباط پیدا میکند؟
هرناندو دسوتو گویا در این کتاب قرار است راز این سرمایه را برملا کند. هرناندو دسوتو، بنیانگذار و رییس «موسسه آزادی و دموکراسی» در شهر لیما، پایتخت کشور پرو است.
مجله اکونومیست این موسسه را «یکی از دو گروه مهم از کارشناسانی در جهان میداند که در مورد مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مشورت میدهند و اظهارنظر میکنند» اخیرا، مجله تایم دسوتو را یکی از پنج نوآور برجسته آمریکای لاتین در قرن بیستم معرفی کرده است.
او مولد پرو است و به عنوان یک اقتصاددان در سازمان تجارت جهانی و همچنین به عنوان مدیر ارشد اجرایی یکی از بزرگترین شرکتهای مهندسی در اروپا خدمت کرده است.
مترجم کتاب در بخشی از پیشگفتار این کتاب گفته است «او یک استاد معمولی در رشته اقتصاد نیست، بلکه با پیشنهادات عملی خود، بر نحوه تصمیمگیری سیاستمداران تاثیرات قابل ملاحظهای بگذارد. شاید دلیل آن بهعلت دو کتابی که او منتشر کرده و به ویژه کتاب دوم باشد.»
کتاب اول تحت عنوان راه دیگر در سال ۱۹۸۶ منتشر شد و در سال ۱۹۷۷ به بیش از ده زبان دنیا ترجمه گردید و پرفروشترین کتاب سال در آمریکای لاتین بود.
در این کتاب، دسوتو افکار خود را در مورد موانع دیوانسالاری که بر سر راه فقرا در کشورهای در حال توسعه جهت عبور از راههای رسمی برای تاسیس کسب و کار خصوصی وجود دارد، بررسی میکند.
هزینههای بالای عبور از راههای رسمی، موجب میشود که آنها به سوی بخش غیررسمی اقتصاد گرایش پیدا کنند.
دسوتو، در عین متانت و بردباری، با انگیزه زیاد و انرژی فوقالعاده، اندیشهها و افکارش را به مخاطبانش عرضه میکند.
اما باید قبول کرد که او نه تنها یک سخنران مجرب و تحلیلگر اقتصادی ماهر است، بلکه بسیاری از کشورها راهکارها و پیشنهادات او را در عمل تجربه کردهاند.
علاوه بر دو کشور پرو و السالوادور که سالها قبل اصلاحاتی را براساس دیدگاههای دسوتو آغاز کرده، دولتهای مصر، فیلیپین، هندوراس و هاییتی نیز از همکاریهای دسوتو و موسسه تحقیقاتیاش برخوردار بودهاند.
محور اصلی مباحث دسوتو در کتاب راز سرمایه، برخلاف نظرات مارکس انگلس، چیزی جز احترام به حق مالکیت خصوصی افراد نیست. دسوتو معتقد نیست که کلید موفقیت حقیقت سرمایهداری در حمایت از نظام حقوق مالکیت تثبیت شده کنونی نهفته است. برعکس، او معتقد است که سرمایهداری تنها زمانی میتواند بر تهدیدهایی مانند تروریسم غلبه کند و به رشد و پویایی خود ادامه دهد که نظام حقوقی کنونی را به گونهای تغییر دهد که اکثریت مردم احساس کنند قانون از آنها حمایت میکند.
براساس یافتههای دسوتو، که نتیجه مطالعات وی بر روی بخشهای فراقانونی یا «خارج از قانون» در چندین کشور در حال توسعه است، این حقوق مالکیت غیررسمی در برخی موارد شامل داراییها، همانند زمین و خانهسازی روی زمین میشود که ارزش آنها میلیاردها دلار تخمین زده میشود. نظام مالکیت غیررسمی که وی آن را مالکیت «خارج از قانون» مینامد، موجب میشود که چنین داراییهایی صرفا «سرمایه بیکار یا مرده» تلقی شوند و این وضعیت باعث شده که استفاده از این داراییها حتی به عنوان وثیقه برای دریافت وام جهت شروع یک فعالیت تجاری یا اقتصادی، کاری مشکل و گاه ناممکن باشد. همچنین به نظر نمیرسد که انتقال این حقوق مالکیت از بخش غیررسمی به بخش رسمی که سرمایه را آزاد ساخته و انگیزه برای رشد اقتصادی ایجاد میکند، کار چندان آسانی باشد به گفته دسوتو «در تمامی کشورهای پیشرفته صنعتی، ایجاد یک نظام حقوقی کارآمد و فراگیر مقدم بر رشد اقتصادی و توسعه سریع بوده است.»
دسوتو در این باره میگوید:«زمان بیشترین کامیابی نظام سرمایهداری زمان بحران آن است.» با این کلمات، وی درک ما را از اینکه سرمایه چیست و چرا از زمان سقوط کمونیسم، سرمایهداری نتوانسته است برای اکثریت مردم جهان سرمایه ایجاد کنند، دگرگون می کند. پنج سال قبل، دسوتو و تیم تحقیقاتی او کتابهای خود را بستند و چشمان خود را باز کردند و به خیابانهای کشورهای در حال توسعه و کمونیستی سابق قدم گذاشتند تا آمار و ارقام جدیدی را در مورد آنچه که مردم در داخل و خارج از اقتصاد زیرزمینی بدست می آورند جمعآوری کنند. یافتههای آنها چشمگیر است.
این یافتهها نشان میدهند که فقرای جهان داراییهای لازم با ارزش فوقالعاده بالایی را برای سرمایهداری موفق انباشت کردهاند. ارزش این داراییها چندین برابر کل ارزش کمکها و سرمایهگذاریهای خارجی است که از سال ۱۹۴۵تا کنون کشورهای عقبمانده و در حال توسعه دریافت کردهاند.
دسوتو با بهرهگیری از جمله فرناند برودل در کتاب «چرخهای تجارت» میخواهد به درک نابرابری سرمایه و حقوق مالکیت در جوامع دست یابد.
«مساله اساسی درک این نکته است که چرا آن بخش از جامعه بشری در گذشته که من بدون تردید آن را نظام سرمایهداری مینامم توانست زیر حبابی بلورین جدا از بقیه آن جامعه، زندگی کند و چرا نتوانست به کل جامعه گسترانده شود و تسخیرش کنند؟ ...... چرا نرخ بالای تشکل سرمایه تنها در بخشهای معین و نه درکل اقتصاد بازاری آن زمان ممکن بود.»
او میگوید: کشوری را تصور کنید که درآن هیچ کس نمیتواند تشخیص دهد چه کسی مالک چه چیزی است. آدرسها به سادگی قابل تایید نیستند، مردم را نمیتوان وادار کرد.
تا دیون خود را بپردازند، منابع به راحتی قابل تبدیل به پول نیستند، مالکیت قابل تقسیم به سهام نیست، شرح داراییها استاندارد نبوده و به سادگی قابل مقایسه نیستند و قوانین حاکم بر مالکیت از محلهای به محل دیگر و حتی از خیابانی به خیابان دیگر تغییر میکنند.
با این تصور، شما خود را عینا در قالب زندگی یک کشور در حال توسعه یا یک کشور کمونیستی سابق گذاشتهاید. به طور دقیقتر، این تصویری از زندگی ۸۰درصد جمعیت آن کشور است که مشخصا از طبقه ممتاز غربی شده خود جدا هستند همانگونه که زمانی شهروندان سیاه و سفید آفریقای جنوبی به وسیله آپارتاید از یکدیگر جدا بودند.
هرناندو دسوتو در یک تحقیق میدانی موانع رعایت قانون و نیز درگیریهایی که برای تاسیس یک کارگاه در حومه شهر لیما وجود دارد به شرح ماجرای چگونگی تاسیس آن پرداخته و نتیجه گرفته که چگونه یک فرآیند بورکراتیک به دالانهای پیچ در پیچی منجر میشود که تاسیس یک بنگاه اقتصادی را با موانع جدی مواجه میسازد. «برای آشنایی با مشکلات زندگی مهاجران، تیم تحقیقاتی من و خودم یک کارگاه کوچک لباس دوزی در حومه شهر لیما باز کردیم. هدف ما ایجاد یک کسب و کار جدید و کاملا قانونی بود. آنگاه تیم تحقیقاتی ما شروع به پرکردن فرمها کرد، در صفهای متعدد ایستاد و با اتوبوس به قسمت مرکزی لیما رفت تا تمامی تاییدیههای لازم را برای شروع کسب و کار کوچکی در پرو، بر طبق قوانین بگیرد. آنها هر روز شش ساعت برای این کار وقت صرف کردند و بالاخره ۲۸۹روز بعد توانستند آن کسب و کار را به ثبت برسانند. هر چند که این کارگاه فقط با یک کارگر شروع به کار کرد. هزینه ثبت قانونی آن ۱۲۳۱دلار بود، یعنی سی و یک برابر حداقل دستمزد ماهانه این کارگر گرفتن مجوز قانونی برای ساختن یک خانه روی زمین متعلق به دولت شش سال و یازده ماه طول میکشید و نیاز به گذراندن ۲۰۷ گام اداری در ۵۲ اداره دولتی داشت.
منبع: دنیای اقتصاد