مطالعات زیادی درباره پرداخت مالیات و جلوگیری از فرار مالیاتی صورت گرفته است و همواره برای آنکه دولت بتواند درآمدهای مالیاتی خود را محقق کند راهکارهای بازاری و نئوکلاسیک اتخاذ شده است. درست است که این روشها مبانی نظری و علمی دارد اما اینگونه نظریهها در ایران نتوانسته منتج به نتیجه مطلوب شود. هر چند که اتخاذ روشهای بازاری در سایر کشورها جواب میدهد و باعث افزایش درآمد مالیاتی میشود ولی در ایران به دلیل نبود باورپذیری در پرداخت مالیات هیچکدام از روشهای نوکلاسیک نمیتواند راهکار خوبی باشد. از جمله این روشها میتوان به مالیات بر ارزش افزوده و اظهار نامه مالیاتی اشاره کرد. این موارد و نظریهها توسط تمام کارشناسان تأیید میشود ولی هر کشوری بنا به شرایط خود باید راهکارهای مناسب اتخاذ کند.
دولت طی این مدت به این نتیجه رسیده است که روشهای عنوان شده نتوانسته منجر به افزایش درآمدهای مالیاتیاش شود لذا برای آنکه اهداف دولت محقق شود باید به مسائل این بخش به صورت ریشهای پرداخت. از اینرو پیشنهاد میکنم که دولت در بخش فرهنگی و باور مردم نسبت به پرداخت مالیات برنامهریزی کند. به گونهای که مردم متوجه شوند در قبال مالیاتی که پرداخت میکنند دولت چه کارهایی انجام میدهد. متأسفانه هیچ زمان این امر به صورت شفاف بیان نمیشود. اگر مردم بدانند به ازای پرداخت مالیات به چه مواردی دست پیدا کردند یقیناً در پرداخت مالیات اکراه ندارند. اگر دولت هر ساله اعلام کند که از مجموع مالیات دریافت هر استان چه کارهای عمرانی یا توسعهای انجام داده است مردم نسبت به این مقوله تغییر رویکرد خواهند داد و به مرور زمان فرار مالیاتی به صفر میرسد.
کشورهایی که با اتخاذ روشهای مختلف براحتی به افزایش درآمد دست پیدا میکنند به دلیل رفتار و نوع نگاه مردمشان است. آنها میدانند با پرداخت مالیات به خدمات مختلف دسترسی دارند لذا فرار مالیاتی در این کشورها بسیار پایین است. اما در کشورمان با بهترین شیوهها هم نمیتوان از افراد مالیات گرفت و اکثر افرادی که درآمد زیادی دارند از هر روشی برای فرار مالیاتی استفاده میکنند. افرادی که از پرداخت مالیات فرار میکنند در حقیقت نفع شخصی را به نفع جمعی ترجیح میدهند.
اینگونه افراد میگویند وقتی میتوان درآمد بیشتری را داشت چرا باید مالیات پرداخت کرد؟یا اینکه همه مالیات پرداخت نمیکنند چرا من باید مالیات بدهم؟اینگونه باورها باعث شده است ذهنیت افراد نسبت به پرداخت مالیات تغییر کند. معمولاً دیدهایم که میگویند کارمندان جزو کسانی هستند که همیشه مالیات پرداخت میکنند. آنها نیز به اجبار مالیات در نظر گرفته شده را میپردازند از اینرو لازم است که قوانین از دل مردم باشد و بین افراد پرداختکننده مالیات، فرق و تبعیضی نباشد. از سویی ممیزان مالیاتی هم جزو کارمندان سازمان امور مالیاتی هستند و نوع نگاه این افراد به مالیات هم مانند سایر مردم است. بدین جهت باید دولت، فرهنگ و نوع نگاه مردم به پرداخت مالیات را احیا کند و در آنها این باور را ایجاد کند که پرداخت مالیات به منزله رشد و توسعه کشور است و هر فردی که مالیات پرداخت میکند در آبادانی کشورش سهم دارد و میتواند خدمات بهتری دریافت کند. در کنار این اتفاق میتوان با سایر راهکارها بر درآمدهای مالیاتی افزود و حتی مانع از فرار مالیاتی شد. در نتیجه باید گفت تا زمانیکه مردم نفع پرداخت مالیات را حس نکنند هیچ زمان در پرداخت مالیات اقدام نخواهند کرد. الگوهای رفتاری کشورهای در حال توسعه باید تغییر کند و در این میان دولت و رسانه نقش مهمی را ایفا میکنند. دولت با اطلاعرسانی شفاف در مورد چگونگی هزینه کرد درآمدهای مالیاتی میتواند به مردم انگیزه پرداخت مالیات را بدهد.
منبع: ایران