سیدعزیز آرمن
اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی وابسته است و قیمت نفت هم توسط ما تعیین نمیشود بلکه از بیرون تعیین میشود. در چنین شرایطی باید خودمان را با شرایطی که بر کشور تحمیل میشود، تطبیق دهیم. هماکنون قیمت نفت کاهش یافته است و با توجه به شرایط قبلی که قیمتها بالاتر بود، باید خودمان را تعدیل کنیم؛ یعنی با توجه به کاهش درآمدهای نفتی و مقدار صادراتی که البته وابسته به برخی مسائل از قبیل مذاکرات و تحریمهاست، باید شرایط را پیشبینی کرد. اما چارهای نیست باید پیش بینی کرد درآمد نفتمان با توجه به شرایط موجود و شرایط آینده چقدر است و سپس سعی کنیم سایر درآمدها از قبیل درآمدهای مالیاتی را افزایش و جلوی فرارهای مالیاتی را گرفت تا مقداری از کاهش درآمدهای نفتی جبران شود. چنانچه دیگر توان افزایش درآمدی امکانپذیر نباشد، باید دولت هزینهها را کاهش یا کنترل کند تا با کسری بودجه دچار نشویم. چنانچه با کسری بودجه مواجه شویم، کسری بودجه از طریق منابع مالی بانک مرکزی انجام میشود و بعید است بتوان راه بهتری را جایگزین آن کرد. اگر کسری بودجه از طریق منابع بانکی جبران شود، به این معناست که پایه پولی را افزایش خواهیم داد و این یعنی تورم. تورم هم درجهت خلاف هدف دولت که همان کنترل و تکرقمی کردن تورم است، میباشد. در آن شرایط باید به سراغ اقتصاد مقاومتی یا اقتصادی که هزینهها را کنترل میکند، برویم. برای پیشبینی نرخ دلار هم اگر قاعدتا هدف دولت تکنرخی کردن است باید با توجه منابع ارزی که دراختیار داریم که آنهم تا حدود زیادی وابسته به درآمدهای نفتی است و بر اساس صادرات غیرنفتی نرخی را پیش بینی کند و مابقی را بازار آزاد و عرضه و تقاضا ارز بسپارد. اما هدف اصلی دولت و البته اینجا بانک مرکزی مورد نظر است، کنترل نوسان ارز باشد؛ یعنی بتواند از نوسانات ارز جلوگیری کند و اجازه ندهد نوسانات خیلی شدیدی برای نرخ ارز بهوجود بیاید مثل شوکی که چندی پیش به بازار ارز وارد شد. بانکهای مرکزی در چنین شرایطی درصد خاصی را در نظر میگیرند و با دخالت در بازار نوسان را در محدوده تعریفشدهای کنترل میکنند چون نوسان ارز اگر زیاد باشد باعث بیاعتمادی به بازار میشود و سردرگمی برای سرمایهگذاران و کارگزاران اقتصادی ایجاد میکند و نمیتوانند آینده را پیشبینی کنند و بنابراین نمیتوانند برای تولید فعالیتهای صادراتی و وارداتی برنامهریزی کنند.
این مسائل باعث ایجاد مشکلاتی خواهد شد. اما اگر بانک مرکزی بتواند نوسانات را کنترل نماید و نه اینکه به صفر برساند، تا حدودی اعتماد لازم را به کارگزاران میدهد که در چند سال آینده نرخ ارز به چه نحوی تغییر پیدا خواهد کرد و میتوانند برای آیندهشان برنامهریزی کنند. البته جایگزینی درآمدهای مالیاتی برای کوتاهمدت امکانپذیر است و درصدی را میتواند پوشش دهد که این بسته به عزم دولت دارد که بتواند مالیات را اخذ کند. چرا که بسیاری از منابع مالیاتی ما زیرزمینی است یا شاهد فرارهای مالیاتی هستیم. اینجاست که دولت باید وارد شود و عزم خود را برای سالمترکردن درآمدها جزم کند و از سازمانها و نهادهای که مالیات پرداحت نمیکند، مالیات اخذ کند.
منبع: آرمان