دکتر علي دادپي
بعد از چند دهه انتظار، سوءظن و بیاعتمادی و بعد از چندین بار مذاکره این هفته وزرای خارجه ایران و ایالاتمتحده آمریکا در کشور عمان، که رابطهاش با ایران نزدیکترین رابطه به یک همراهی و شراکت منطقهای است، با یکدیگر ملاقات میکنند. جو گفتوگوها دوستانه است و امید تفاهمی عادلانه و بر اساس حق حاکمیت ملی ایران وجود دارد. اثرات هر توافقی را بر اقتصاد کشور نمیتوان کتمان کرد با اینحال بهنظر میرسد باید نگران اثری بود که انتظارات غیرواقعبینانه بر چنین مذاکراتی خواهد داشت. در چهارمین دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کمتر سالی را میتوان بهخاطر آورد که ایران تحت تحریم نبوده باشد. تحریمهای تسلیحاتی، اقتصادی، نفتی، بانکی و تحریمهای اخیر وضع شده توسط شورای امنیت سازمان ملل که توسط همه اعضا لازمالاجرا بودهاند.
حتی کشورهای دوست و متحد ایران، همسایگانی مانند امارات و ترکیه که از تجارت با ایران در سالهای گذشته سودها برده بودند و میبرند، این تحریمها را به مرحله اجرا گذاشتند. به بهانه این تحریمها نهتنها رقبا، بلکه متحدان و کشورهای اسلامی مقررات خاصی علیه اقتصاد ایران تنظیم کردند و کوشیدند فرصت این تحریمها را به یک برتری راهبردی در تجارت با ایران برای خود تبدیل کنند. کارآفرینی نیست که از گزند تحریمها در امان بوده باشد. همه ما انتظار داریم که این تحریمها هر چه زودتر لغو شوند. در نتیجه تقاضای کسانی که لغو همهجانبه تحریمها را شرط اصلی هر توافقی میدانند قابل درک است.
درک این تقاضا، ولی با اجرایی بودن آن فرق دارد.سوال این است که آیا لغو همهجانبه و بلافاصله تحریمها در چارچوب فعلی قوانین بینالمللی، فرآیند کاری شورای امنیت و روابط دولتها ممکن است؟ اعمال تحریمها برآیند یک روند طولانی چند ساله بوده است. درست است که در مواردی دولت ایالاتمتحده، رهبری اعمال آنها را به عهده داشته است، ولی اعمال تحریمهای اخیر به مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده است و بسیاری از کشورهای همسایه، خوشحال از کشیدن این حصار به دور ایران با پنهان شدن در سایه یک قدرت جهانی منافع ملی خود را از طریق هزینه کردن منافع ملی ایران دنبال کردند. فرآیند لغو تحریمها با فرض عدم کارشکنی رقبای منطقهای ایران یک فرآیند محتاج به زمان است. قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل باید لغو شوند، دستگاههای اداری کشورهای مختلف باید مقررات جدیدی را وضع کنند و مکانیزم تجارت با ایران را مجددا برقرار کنند. اینها همه به زمان احتیاج دارد.
در شرایط جدید بعد از توافق حتی دور از انتظار نیست که بسیاری از کشورها، حتی دول دوست و متحد، لغو تحریمها و عادیسازی روابط بازرگانی با ایران را منوط به مذاکرات دوجانبه با ایران کنند تا اطمینان حاصل کنند منافعی که بهواسطه تحریمها تامین میشدند به نوع دیگری حفظ خواهند شد. نگاهی به دنیای امروز به ما یادآور میشود که متحدان ایالاتمتحده دیگر کشورهای گوش به فرمان نیستند. توافق با ایران در شرایط فعلی رقابت منطقهای حتی فرصتی برای بعضی کشورها خواهد بود تا کمی نمایش خودمختاری و استقلال عمل را بازی کنند. واقعیت اینجاست که بعد از چراغ سبز شیطان بزرگ نوبت شیطانهای کوچک خواهد بود.
در این شرایط باید مراقب بود که به انتظارات دامن نزد و به مذاکرات بار توقعات غیرقابل تحقق را اضافه نکرد. هدف ایران از مذاکرات روشن و واضح است. هر توافقی که در چارچوب منافع ملی حاصل شود گامی است برای تحقق این منافع و آغازی است برای رسیدن به توافقی بهتر و جامع. در شرایط فعلی نباید فراموش کرد که توافق از عدم توافق بهتر بوده و هست. توافقی که ناخشنودی سوداگران تحریم را بهدنبال خواهد داشت.
اینجا است که نوع نگاه ما مهم میشود. اگر حصول توافق را ممکن میدانیم باید از احتمال رسیدن به آن دفاع کنیم و با اطلاعرسانی بیغرض و صادقانه کمک کنیم انتظارات عامه از پیامدهای حصول توافق بر اساس واقعبینی باشد. شکی نیست که گروههایی هستند که از عدم توافق و ادامه تحریمها بیشتر سود میبرند و نمیخواهند باور کنند که توافق ممکن است. ایشان رفتاری را برخواهند گزید که به تحقق این پیشبینی کمک کند. دامن زدن به انتظارات راه مخالفت با تحقق توافق و محکوم کردن توافق احتمالی را باز خواهد گذاشت تا شاید وضعیتی که برای ایشان سودآور بوده است ادامه پیدا کند. بدبینی ناظران رویدادها تنها به موفقیت این گروه کمک خواهد کرد.
حصول هر توافق مثبتی هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت به نفع کشورمان است. این روزها از این امید دفاع کنیم و احتمال حصول را جدی بگیریم.