دکتر سیدفرشاد فاطمی
استادیار و مدیر گروه اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
ژان تیرول 61 ساله فرانسوی یکی از مهمترین شخصیتهای زنده در شاخه سازماندهی صنعتی است که توانست امسال نوبل اقتصاد را ازآن خود کند. این اقتصاددان فرانسوی در کنار هموطن درگذشته خود لافونت از جمله اقتصاددانانی هستند که زمینه سازماندهی صنعتی (Industrial Organization) با نام آنها شناخته میشود. سازماندهی صنعتی شاخهای از علم اقتصاد خرد است که رفتار بنگاهها را در شرایط عدم رقابت کامل مدل میکند؛ اما تیرول چه کاری انجام داد که شایسته دریافت نوبل اقتصاد در سال 2014 شد؟ در مدلهای رقابت کامل در نظریه اقتصاد خرد فرض بر آن است که تعداد بنگاهها زیاد باشد، ورود و خروج بنگاهها به بازار آزاد باشد و کالاها همگن باشند. در تحت این فروض بنگاهها قیمتپذیر هستند؛ اما در وضعیتی که تعداد بنگاهها در یک بازار کاهش یابد، امکان آنکه این بنگاهها بتوانند با رفتار خود بر قیمت تاثیر بگذارند، افزایش مییابد.
در این شرایط که رقابت ناکامل است بنگاهها به رصد رفتار رقبای خود میپردازند، اقدامات آنها را دنبال میکنند و این قدرت را دارند که با رفتار خود، بر قیمتها تاثیر بگذارند. تا پیش از نظریات جدید، ابزارها و مدلهای متعارف اقتصاد خرد گرچه در شرایط رقابت کامل کاربرد داشت، اما در وضعیت رقابت ناکامل چندان قابلاستفاده نبود. از همین رو استفاده از نظریه بازی در اقتصاد خرد گسترش یافت؛ زیرا در وضعیتی که رقابت کامل نیست، بنگاهها با این مساله مواجه هستند که چگونه سود حاصله آنها از رفتار خود و بهخصوص رقبا تاثیر میپذیرد. کاربرد نظریه بازی در این حوزه، فهم این موضوع است که هر یک از بازیگران، چه برداشتی از استراتژیهای حریف دارند و چه تعادلی میتواند بین بازیگران شکل بگیرد. تیرول در این خصوص به همراه یک اقتصاددان آمریکایی به نام «درو فودنبرگ» کتابی نیز با عنوان «نظریه بازی» تالیف کرده است، البته او واضع نظریه خاصی در حوزه نظریه بازی نیست. سازمانهای صنعتی با استفاده از ابزارهای نظریه بازی توسعه یافت و توانست به سوالهای مطرح در وضعیت عدم رقابت کامل، محدودیت ورود و خروج و وجود کالاهای متمایز شده (differentiated products) پاسخ دهد. بنگاههای صنعتی در شرایطی که تعداد بنگاهها محدود است یا به دلیل تمایز در قدرت بازاری پیدا میکنند، میتوانند بر قیمت و درنتیجه روی سود بنگاه، رفاه مصرفکننده و رفاه کل بازار تاثیر بگذارند. در شاخه سازماندهی صنعتی تلاش بر این بود که تحلیلی از رفتار بنگاهها در وضعیتی ارائه شود که دارای قدرت بازاری هستند و به این سوال پاسخ داده شود که دولت چگونه باید با بنگاههای بزرگ و کارتلها رفتار کند؟
اولین تلاشها در این شکلدهی شاخه سازماندهی صنعتی به افرادی نظیر کورنو (1877-1801) برتراند (1900-1822) در قرن نوزدهم و سپس استکلبرگ (1946-1905) و چمبرلین (1967-1899) در نیمه ابتدایی قرن بیستم برمیگردد؛ ولی مسلما تیرول و افرادی نظیر لافونت نقش مهمی در توسعه این شاخه و بهخصوص وارد کردن آن به حوزه سیاستگذاری اقتصادی داشتهاند.
تا پیش از فعالیتهای تیرول، سیاستهای رایجی که از سوی دولتها برای جلوگیری از تبعات منفی انحصار اجرا میشد، مواردی نظیر تعیین سقف افزایش قیمت برای شرکتهای انحصارگر و ممنوعیت همکاری بین شرکتهای رقیب بود، اما تیرول و سایر اقتصاددانانی که در این زمینه کار میکردند به لحاظ تئوریک نشان دادند که چنین قواعدی ممکن است در شرایطی مشخص به خوبی موثر واقع شوند، اما در برخی شرایط دیگر بیش از آنکه سودمند باشند، ضرر به همراه داشته باشند. نتیجه تحقیقات تیرول و سایر اقتصاددانان حوزه سازماندهی صنعتی به دو راهبرد مشخص منتهی شد: سیاستگذاری رقابت و تنظیم مقررات. این دو سیاست در حال حاضر عملا از موضوعات مورد بحث در شاخه سازماندهی صنعتی مرتبط با سیاستگذاری اقتصادی است و بسته به اینکه سیاستگذار رفاه مصرفکننده را در نظر بگیرد یا رفاه کل بازار را (هم تولیدکننده و هممصرفکننده)، توصیههای متفاوت سیاستی را در پی خواهد داشت.
ردپای نتایج و مطالعات تیرول در اقتصاد ایران نیز قابل ردیابی است. میتوان گفت ایجاد نهادی مثل شورای رقابت از نتایج مستقیم نظریاتی بوده است که با فعالیتهای دانشمندان حوزه سازماندهی صنعتی در اقتصاد مطرح شد. نتایج اقدامات تیرول موجب شد سیاستگذاران با بهرهگیری از این دیدگاهها، زمینهای فراهم کنند که اجازه ندهند بنگاههای بزرگ یا دارای قدرت بازار به رقبا و مصرفکنندگان آسیب برسانند. به همین دلیل او استحقاق نوبل اقتصاد را داشت؛ زیرا او مانند طبیبی بود که توانست برای مقابله با آثار سوء نبود رقابت در اقتصاد، نسخهای مناسب تجویز کند.
نکته آخر آنکه تیرول از آخرین اقتصاددانان زندهای بود که نام او با یک شاخه علم اقتصاد گره خورده بود و پیشبینی آنکه او نوبل را اخذ میکند برای متخصصان این حوزه دشوار نبود، یافتن اقتصاددانانی نظیر او برای پیشبینی برندگان آینده نوبل یقینا دشوار خواهد بود.