احمد پیوندی
دانشجوی سال آخر دکترای دانشگاه نورث وسترن
در هر تصمیمی برای مهاجرت، مثلا مهاجرت از روستا به شهر، مردم مسائل مختلفی از جمله راحتی محل زندگی، آینده شغلی، درآمد و مسائل دیگر را در نظر میگیرند. در این میان نیروهای متخصص بهترین گزینه موجود را در بین گزینههای خود، با توجه رجحانهای فردی، انتخاب میکنند. معمولا وضعیت آینده شغلی و درآمدی در کشورهای پیشرفتهتر بهتر و همچنین زندگی در این کشورها راحتتر است. به همین دلیل مهاجرت نخبگان به کشورهای پیشرفته تر اتفاق میافتد.
اما به نظر من وضعیت ایران، از نظر خروج نخبگان، در مقایسه با کشورهای دیگر با سطح رفاه برابر، بدتر است. یک دلیل این مساله میتواند میزان بالای عدم قطعیت در بازار کار ایران باشد.
ایجاد فضای رقابتی
به اعتقاد من، راهکار بلندمدت این مساله (عدم قطعیت بازار کار) همان سیاستهایی است که منجر به توسعه اقتصادی میشود. یکی از این سیاستها به وجود آوردن فضای رقابتی در بین بنگاههای اقتصادی است که باعث به وجود آمدن تقاضای واقعی برای نیروهای متخصص میشود.
به عنوان مثال تا وقتی که ایران خودرو رقیب جدی در بازار ایران نداشته باشد، مشوق کافی برای صرف هزینه در تحقیق و توسعه ندارد. خصوصیسازی دانشگاهها باعث بهبود وضعیت مالی دانشگاهها و عطش بیشتر برای جذب استادان کارآمد میشود. متاسفانه در حال حاضر درآمد اسمی یک استاد دانشگاه در ایران کمتر از یک کارگر رستوران در آمریکا است.
راهحلهای تشویقی بیرونی ( غیر از بازار آزاد) با یک چالش عمده مواجه هستند. در این دست از سیاستها پیدا کردن گروهی که باید مورد تشویق قرار بگیرند سخت است. سیاستگذار باید گروهی از متخصصان را تشویق کند که تاثیر مثبت بالایی بر اقتصاد کشور دارند، اما به خاطر غیر بهینه بودن بازار کار مورد تشویق لازم از طرف بازار کار قرار نگرفتهاند. ناگفته پیداست که پیدا کردن چنین گروهی بسیار مشکل آفرین و فسادزا است و تعریف اشتباه باعث به وجود آمدن مشوق برای کسب تخصصهایی میشود که تاثیر چندانی در توسعه اقتصاد کشور ندارند.