دکتر جلالالدین جلالی
استادیار اقتصاد موسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامهريزي
من کلا موافق تجارت آزاد هستم، چراکه تجارت آزاد یکی از الزامات اقتصاد آزاد است و از کانال صرفه نسبت به مقیاس یا صنایع به هم شبیه و سایر کانالهای اقتصادی در بلند مدت راندمان تولید را بالا برده، رشد، توسعه و رفاه بیشتری را فراهم میکند. الان که هنوز نتوانستهایم وارد پیمان WTO شویم، اگر بتوانیم در منطقه خود به صورت آزمایشی چنین فضایی را ایجاد کنیم، موفقیت بزرگی است و منافع فراوانی عاید کشور خواهد شد.
در تشکیل یک پیمان تجاری توجه به یک نکته ضروری است که ما از این پیمان انگیزههایی داریم و طرف مقابل نیز انگیزههایی دارد. باید ببینیم آیا الان صادرات ما با مانعی روبهرو هست یا نه ؟ برای مثال اگر در حال حاضر هیچ مشکلی برای صادرات تاجران ما به ترکیه وجود ندارد، آنگاه هیچ اشتیاق و انگیزهای از طرف کشور ما برای پیمان تجارت آزاد بین ایران و ترکیه وجود ندارد. اگر یک پیمان بین دو کشور انگیزههای هریک از طرفین را در نظر نگیرد، محکوم به شکست خواهد بود. در این نوشته با توجه به همین نکته مهم «توجه به انگیزههای طرفین»، درباره اینکه با کدام کشورها پیماننامه تجاری برقرار کنیم، بحث شده است.
پیمان با عراق و افغانستان: یکطرفه و ضعیف
اگر به ارقام گمرک جمهوری اسلامی ایران نظر کنیم، سالانه 16-15 میلیارد دلار صادرات از ایران به کشورهای اطراف و حدود همین قدر هم واردات داریم. در سال 91، شش میلیارد دلار به کشور عراق صادر کردیم و تقریبا هیچ وارداتی از این کشور نداشتیم. و همچنین 3 میلیارد دلار به کشور افغانستان صادرات داشتیم و باز هم هیچ وارداتی از این کشور نداشتیم. در صورت انعقاد پیمان تجارت آزاد با عراق یا افغانستان، از سمت این دو کشور هیچ انگیزهای برای حفظ این پیمان وجود نخواهد داشت؛ چراکه هیچ صادراتی به ایران ندارند تا با تسهیل در آن، سود ببرند.
پیمان تجارت قوی با ترکیه
اما کشور ترکیه را در سال 1391 در نظر بگیرید، که 5/4 میلیارد دلار به ایران صادر کرده است و حدود یک سوم این مقدار از کشور ایران واردات داشته است. پس اگر بین ایران و ترکیه یک پیمان تجارت آزاد ببندیم، از هر دو سمت میل به تقویت پیمان وجود خواهد داشت و میزان صادرات هر دو کشور افزایش خواهد یافت.
هم اکنون نیز خیلی از تجار ما با ترکیه آشنا هستند. تجار ترک نیز چنین موقعیتی دارند و با باز شدن دربهای تجارت بین کشوری همین تجار به سیاستگذاران کشورهایشان نیرو وارد میکنند تا میزان تسهیلها در امر تجارت با ایران افزایش یابد و به تعبیری دیگر، پیمان تجارت آزاد بین دو کشور تقویت شود. کشور دیگری که جای بررسی دارد، امارات متحده عربی است که در سال 1391حدود 4 میلیارد دلار از کشور ایران واردات و 6/10 میلیارد دلار به ایران صادرات داشته است. البته امارات متحده عربی یکی از دروازههای تجارت ما با سایر جهان بوده است. در هر حال امارات متحده عربی بندر آزادی است که بستن پیمان تجارت آزاد با آن میتواند شروعی باشد برای ورود ایران به سازمان تجارت جهانی، در مجموع بستن پیمان تجارت آزاد با عراق و افغانستان گرچه برای طرف ایرانی خیلی پرفایده است، اما این پیمان از سمت مقابل خیلی کششی ندارد و پایدار نیست و در عوض پیمان تجارت آزاد با امارات متحده عربی و ترکیه هم مفید برای طرفین و هم پایدارتر است.
منافع غیر اقتصادی
اگر منافع تجاری دو کشور به هم پیوند بخورد، منافع سیاسی آنها نیز به سوی یکدیگر تمایل پیدا خواهد کرد. دو کشوری که اقتصادهایشان به یکدیگر گره خورده است در مجامع جهانی نیز از یکدیگر حمایت خواهند کرد. یا همین که رفت و آمدها میان اقوام و ملیتها شکل بگیرد، میزان تنشهای میانشان کاهش خواهد یافت.
از یک دیدگاه دیگر اگر فرض کنیم که فقر ریشه بسیاری از مشکلات امنیتی و تروریستی است، با ایجاد پیمان تجارت آزاد، اقتصاد هر دو کشور از آن منتفع میشوند و علیالخصوص در مناطق مرزی از فقر کاسته میشود و به تبع آن مشکلات امنیتی کاهش مییابد.
اما من فکر نمیکنم مشکلات گروههای تروریست افغانستان و عراق در فقر ریشه داشته باشد و بیشتر به مسائل سیاسی برمیگردد.