بارها درباره اینكه چه كارهایی باید بكنیم كه ایران در زمینه صنعت پیشرفت كند، شنیدهایم اما این بار قصد داریم از نبایدها سخن بگوییم. نبایدهایی كه باید در سیاستگذاریها مدنظر قرار بگیرد تا شرایط رشد و بالندگی ایران را فراهم كند. در كشوری كه از سالها پیش برنامهریزان به دنبال ایجاد صنعت مولد بوده و تلاش كردهاند حداقل در حرف از مونتاژكاری به دور باشند، چه كارهایی مزاحمت ایجاد میكند و كشور را از اهداف اصلیاش دور خواهد كرد؟ محمدحسین شریفزادگان دارنده دكترای توسعه اقتصادی و برنامهریزی منطقهای و استاد دانشگاه شهید بهشتی دراینباره به «شرق» میگوید: اولین گام برای رسیدن به اهداف خود این است كه از اقتصاد دولتی دست برداریم. به اعتقاد او دستگاه قضا باید خود را برای توسعه اقتصادی مهیا كند و نباید طوری رفتار كند كه فعالیت بخش خصوصی ترسناك به نظر بیاید. این استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه میدهد: بازپسگیری اموال واگذارشده به قانون مالكیت لطمه وارد میكند. او همچنین ازبینبردن زمینههای فساد را مهمتر از دستگیری مفسدان میداند، زیرا اگر صرفا مفسدان را بگیرند، باز فساد زایش میشود؛ بنابراین باید شرایط ایجاد فساد از بین برده شود، بهویژه كسانی كه با نظام قدرت ارتباط دارند، باید دست و پایشان جمع شود. به اعتقاد شریفزادگان در زمینی كه شورهزار است، هرچه بذر اقتصاد و صنعت و توسعه بكارید، باروری نخواهد داشت. اول زمین را از شورههایی كه زده و ریشههای فساد باید پاك كنیم تا شرایط را برای رویش بذرهای اقتصاد، صنعت و... فراهم كنیم تا این بذرها بتوانند بارور شوند.
محمدحسین شریفزادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی، درباره آنچه نباید كرد تا ایران در مسیر رشد و توسعه صنعتی قرار گیرد، میگوید: اولین قدم این است كه ما دست از اقتصاد دولتی برداریم. سیاست خارجی را متناسب كنیم و با جهان طوری روابط خود را تنظیم كنیم كه از ظرفیت اقتصاد بینالملل برای توسعه كشور استفاده كنیم. او ادامه میدهد: اگر ما قوانین و مقررات خود را متناسب كنیم، شرایط بهبود كسبوكار در ایران فراهم میشود. قوانین و مقررات باید به شكلی باشد كه كمككننده بخش تولید باشد. به گفته شریفزادگان دستگاه قضا هم خودش را باید برای یك توسعه اقتصادی مهیا كند. كاری نكند كه فعالیت بخش خصوصی ترسناك باشد.
او اضافه میكند: معتقد به واگذاری امور به بخش خصوصی هستم، اما با شرایطی که اولین آن بهبود فضای کسبوکار و تقویت نهاد واقعی و کارآمد بخش خصوصی و شناسایی کسانی است که اهل اقتصاد و توسعه هستند نه طمعکاران به زمین و املاک واحدهای صنعتی قابل واگذاری. تصورم این است كه اقتصاد باید توسط بخش خصوصی راهبری شود و دولت در كنارش باشد. سیاست بازار- دولت باید باشد. در جاهایی بازار عمل كند و در جاهایی دولت وارد میشود؛ یعنی قضیه حالت مختلط است؛ اما دخالت دولت نباید در جهت اقتصاد دولتی باشد، بلکه برای کارآمدی بازار و اقتصاد باید عمل کند. در شرایطی که نهاد بخش خصوصی و حاکمیت قانون rule of law in economy در حوزه کسبوکار هنوز قوام نیافته، رویآوردن به سیاست بازار آزاد، بیمهارکردن اقتصاد و توسعه در ایران است. سیاست بازار- دولت و توسعه همراه با عدالت اجتماعی در شرایط ایران امروز کارآمدی بهتری دارد.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه میدهد: اكنون به هزارو یك دلیل چیزهایی را واگذار كردهاند؛ مثلا فردی كارخانهای را گرفته، سرمایهگذاری كرده و وام گرفته است، وقتی دوباره این كارخانه را برمیگردانیم، لطماتی به قانون مالكیت و امر مالكیت در كشور میخورد که خیلی زیاد است. او بیان میكند: در چنین شرایطی هیچكس سعی نمیكند كار بزرگ و حتی متوسطی را در كشور راهاندازی كند، چون فكر میكند كه هر آن ممكن است كسی شكایت كند، كاری بشود و اتفاقی رخ دهد. قانون و دستگاه قضا باید حامی تولیدكنندگان باشد.
شریفزادگان تأكید میكند: وقتی از تولیدكنندگان صحبت میكنیم، حتما منظورمان كارخانههای بزرگ هم نیست. بیش از 50 درصد از واحدهایی كه در ایران داریم، بین 10 تا 20 نفر در آنها مشغول به كار هستند؛ یعنی اینها جزء واحدهای كوچكاند. وقتی میگوییم بخش خصوصی، منظور این نیست كه حتما باید خیلی سرمایهبر باشند. پنج تا 10 نفر هم میتوانند بخش خصوصی ایجاد كنند. او اضافه میكند: وقتی میگوییم فضای كسبوكار ایجاد شود، این فضا حتما نباید برای كسانی باشد كه سرمایهداران بزرگی هستند، بلكه برای سرمایهداران خرد هم باید باشد. این استاد دانشگاه شهید بهشتی میگوید: واحدهای كوچك و متوسط در دنیا مورد حمایت هستند، در تمام كشورهای اروپایی و خود آمریكا مورد حمایت هستند. اینها تولید و اشتغال پایدار را خیلی راحتتر از واحدهای بزرگ ایجاد میكنند. تغییر تكنولوژی در این واحدها سادهتر است، زیرا هزینههای كمتری میبرد؛ یعنی واحدهای كوچك و متوسط بسیار مهم است و یکی از روشهای آسان تولید و اشتغال پایدار است. او اضافه میكند: وقتی صحبت از حمایت میشود، به این مسائل توجه نمیكنیم و فكر میكنیم منظور این است كه حتما از سرمایهداران بزرگ باید حمایت كنیم و بقیه را كنار بگذاریم. باید همه را متناسب حمایت كنیم و بپذیریم. شریفزادگان بیان میكند: در كشور ما مقداری توجه به سرمایهداران بزرگ بیشتر هست؛ به دلیل اینكه پولهای خیلی زیادی ردوبدل میشود، همراه با فساد بوده و هنوز هم هست.
نزدیكشدن به فساد سازمانیافته
این استاد دانشگاه شهید بهشتی وجود فساد را یكی از مشكلات صنعت و اقتصاد ایران معرفی میكند. او ادامه میدهد: كمكم به فساد ساختاریافته نزدیك میشویم كه فاجعه بزرگی است. در چنین شرایطی آدمها میبینند كه فضای كسبوكار برای همه تنگ است، ولی برای یك عده فراخ است و گروهی خاص به آلاف و الوفی میرسند. همین مسئله سبب میشود نسبت به بخش خصوصی، سرمایه و كارهای بزرگ مردم بدبین شوند. چون شاهد چنین شرایطی هستند.
شریفزادگان میگوید: بنابراین مهمترین چیز این است كه فعالیتهای اقتصادی در فضای سلامت انجام پذیرد و مبارزه خیلی جدی با فساد شود. او یادآور میشود: مبارزه با فساد دو جور است. یكی مفسدان را میگیریم كه برای جامعه هم خیلی تشفیبخش است اما اصلا كفایت نمیكند. روش دیگری هم وجود دارد. در مبارزه با فساد باید زمینههای فساد را از بین ببریم. شرایط ایجاد فساد باید از بین برده شود، بهویژه كسانی كه ارتباط با نظام قدرت دارند، باید دست و پایشان جمع شود.
این استاد دانشگاه عنوان میكند: این مسائل اهمیت زیادی دارند. اگر مفسدان را بگیرند، باز فساد زایش میشود زیرا منشأ آن وجود دارد. مبارزه با فساد، مبارزه با منشأ و عوامل مولد فساد است، این عوامل در ایران كاملا شناختهشده است. سازمانهای مردمنهادی هستند كه روی فساد كار میكنند و در این زمینه فعال هستند. او ادامه میدهد: اینگونه نیست كه كسی درباره آن اطلاعات نداشته باشد. در ایران درمورد همه چیز آگاهی موجود است. جامعه ایران تحصیلكرده است و مردم آگاهاند. جامعه مقداری سیاسی است و البته بیش از اندازه سیاسی هم هست. این مسئله در واقع سبب شده است كه همه چیز را همگان میدانند و اینگونه نیست كه چیزی پنهان باشد. او یادآور میشود: در زمینی كه شورهزار است، هرچه بذر اقتصاد، صنعت و توسعه بكارید، باروری نخواهد داشت. اول زمین را از شورههایی كه زده و خودش ریشههای فساد است، باید پاك كنیم و شرایط را فراهم كنیم تا بذرهای اقتصاد و صنعت و... بتواند بارور شود.
اهمیت ارتباط مالی با دنیا
این استاد دانشگاه درباره اهمیت ارتباط با نظام مالی دنیا برای بخش صنعت عنوان میكند: بالاخره جهان یك جهان مرتبط با هم است. جهانیسازی وجوهی دارد كه همه آن را پذیرفتهاند و وجوه دیگری دارد كه همه نپذیرفتهاند. مثلا سلطه جهانی آمریكا بر جهان را هیچكس نمیپذیرد و حتی اروپاییها هم نپذیرفتهاند. او ادامه میدهد: ممكن است در برخی موارد تمكین كنند اما سلطه آمریكا را نمیپذیرند. این یك امری است كه براساس بیعدالتی و زور است و كسی آن را نمیپذیرد اما چیزهایی هم هست كه پذیرفتهشده است. مثلا در IC، ICT و در نظامات مجازی همه آنها را پذیرفتهاند و از مزایایشان استفاده میكنند.
شریفزادگان میگوید: درباره نظامات مالی دنیا هم مباحثی مطرح است. برخی افراد نظرشان این است كه این نظامات سلطه دلار بر جهان است و برخی هم با این نظر مخالف هستند. اكنون شرایط به نحوی است كه تمام بانكهایی كه در دنیا هست، چه كوچك و چه بزرگ، 55 درصد عملیات مالیشان با دلار است. حتی ترازهایشان را با دلار اندازهگیری میكنند. او اضافه میكند: اینکه این نظام مثلا بر اثر یك كار امپریالیستی آمریكاست و سلطه ایجادكردن آن بر جهان است؟ ممكن است باشد اما این یك واقعیت جهانی است. ما اگر بخواهیم از این قضیه فرار كنیم روش دیگری میطلبد و شرایط بهتری از شرایط فعلی اقتصادی ما میخواهد. مثلا میدانید كه آقای دنگ شیائوپینگ كه پایهگذار اقتصاد نوین چین است، گفته بود كه چین 50 سال در منازعات منطقهای و بینالمللی مشاركت نمیكند تا از نظر قدرت اقتصادی قوی شود، بعد از آن اقداماتی خواهیم كرد.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: چینیها به این شكل توانستند به وضعیت كنونی تبدیل شوند و این بازیگریها را در جهان داشته باشند. راه ابریشم را درست كنند كه اگر موفق شوند، جهان را از شرق به غرب متصل میكنند و از نظر ارتباطات اقتصادی قدرتمند میشوند. او اضافه میكند: به هر صورت ما در این شرایط نیستیم كه نظام سلطه دلار را تغییر دهیم. باید از مزایایش استفاده كنیم. 55 درصد از تراكنشهای مالی بانكهای جهان توسط دلار است و این بانكها ترازهایشان عمدتا توسط دلار سنجش میشود. نمیتوانید چیزی بخرید كه در گردش جهانی دیده نشود.
مجادله با FATF به ضرر ایران است
شریفزادگان میگوید: در حال حاضر یك نظامات رگولاتوری برای كنترل مسائل مالی گذاشتهاند. یكیاش همین FATF است. البته هر چیزی یك محدودیتی دارد. قاعدتا همهاش به نفع ایران و كشورهای مختلف نیست، به همین دلیل خیلی از كشورها یك تحفظ یا reservation برای این قضیه گذاشتهاند. او اضافه میكند: مثلا میگویند این مورد را ما قبول نداریم و اجرا نمیكنیم. این كار را نمیكنیم و آن كار را میكنیم. در هر صورت كلیت قوانین را پذیرفتهاند كه كارشان راه بیفتد. ما نمیتوانیم محدودیتهای بزرگ برای خود درست كنیم كه اصلا نتوانیم ارتباطات مالی جهانی داشته باشیم.
این استاد دانشگاه عنوان میكند: اكنون شما یك كتاب كه بخواهید بخرید، مجبورید در این سیستم جهانی قرار بگیرید. تمام سیستمهای بانكی، خریدها و كارهایی كه مربوط به دانشگاهها و مسائل آموزشی و هنری است، متصل به سیستم بانكداری جهانی است. او ادامه میدهد: جالب است كه این شرایط 10 سال پیش نبوده است. بر اثر رشد و توسعه IT و ICT در جهان این اتفاق افتاده است و امری جهانیسازی به سیستم مالی تحمیل كرده است. اینها واقعیتهای جهانی است و باید با آن كنار بیاییم.
شریفزادگان میگوید: اگر بخواهیم با این نظام لج و مجادله كنیم، به ضرر خودمان تمام میشود. بههرصورت برای اینكه كشوری صنعتی شود، به یکسری زیرساختهای نهادی نیاز دارد. طراحی و توسعه نهادهای مالی و سیستم در رأس آن است. در اروپا مطالعاتی در زمانی كه برجام برقرار بود انجام پذیرفت كه ببینند بانكهای اروپایی كه میخواهند با ایران ارتباط برقرار كنند، آیا میتوانند چنین كاری انجام دهند یا نمیتوانند. مطالعات آنها نشان میداد كه سیستمهای ایران عقب است. او اضافه میكند: ما از نظر سیستمهای بانكی و مالی شرایطی نداریم كه بتوانیم با دنیا با توجه به سیستمهای جهانی كه بهسرعت در حال تغییر و تكامل است، لینك شویم. این عدم ارتباط ما را مقداری عقب هم برده است. بنابراین به یك اصلاح و بازسازی در این زمینه احتیاج داریم.
بازار سرمایه محل كسب سود كوتاهمدت نیست
این استاد دانشگاه مسئله توسعه بازار سرمایه را هم امری مهم معرفی میكند. او یادآور میشود: بازار سرمایه ما نباید به این شكل باشد كه دولت مقدار زیادی در آن دخالت كرد. بلكه باید به شكل نظام بازار عمل کند كه شاهد پرشهای قیمتی به این شكل نباشد. بازار سرمایه برای این نیست كه ما پولمان را در آن سرمایهگذاری كنیم و دو ماه دیگر سه برابر شود. این بازار یك نوع سرمایهگذاری برای زمانهای میانمدت و بلندمدت است. او در واكنش به تبلیغات دولت كه بازار سرمایه را مكانی برای كسب سود معرفی میكرد، یادآور میشود: این خطایی بود كه دولت ایران مرتكب شد و ضرر زیادی به بازار سرمایه زد، البته این زیان قابل ترمیم است و به نظر میرسد كه درحالحاضر بازار سرمایه مسیر طبیعیتری طی میكند. این تبلیغات هم آثار منفی و هم اثر مثبت بر بورس داشت. اثر مثبتش این است كه خیلی از شركتهای صنعتی توانستند منابع مالی ناشی از همین بورس را به شركتهای خود تزریق كرده و مقداری ساختارهای مالی خود را نوسازی و درست كنند.
شریفزادگان اضافه میكند: جذب منابع مالی در بازار سرمایه خیلی به نفع بنگاههای صنعتی و اقتصاد شد و این مسئله نشاندهنده كارآمدی بازار سرمایه است. باید بازار سرمایه توسعه پیدا كند.
او همچنین سیستمهای حقوقی و اصلاح آن را امری بسیار مهم برای بخش صنعت اعلام میكند. این استاد دانشگاه میگوید: ما قانون شركتها را داریم. قراردادهای حقوق مالكیت باید روشن و تخطیناپذیر باشد. اگر موردی پیش بیاید كه تخطی در آن اتفاق بیفتد و خلل ایجاد شود، این مسئله تسری مییابد و اعتماد مردم از بین میرود.
این استاد دانشگاه عنوان میكند: اینكه اكنون میگویند اقتصاد نهادگرا، پایه اصلیاش بر این است كه عرضهكنندگان و تقاضاكنندگان جایی دارند كه قرارداد خود را در آنجا ثبت و ضبط میكنند. كسی كه خرید و فروش میكند، خانهای میفروشد، محصولی میفروشد، در یك جایی این عملیات ثبت و ضبط میشود و این همان نهادی است که کارآمدی اقتصاد را تسهیل میکند و مهمترین خصوصیت اقتصاد نهادگراست. او ادامه میدهد: مهمترین نهاد جامعه كه تضمینكننده شرایط رشد اقتصادی است، همین نظام حقوقی است كه تضمینكننده نظام قراردادها هم هست. این نظام را نباید دستكم بگیریم. در یك جامعهای اگر نظام حقوقی سست و ناكارآمد باشد، توسعه صنعتی یا اقتصادی انجام نمیپذیرد.
شریفزادگان تأكید كرد: نظام حقوقی بسیار بسیار مهم است. دادگاههایی را كه در كشورهای پیشرفته برای مسائل تجاری و صنعتی وجود دارد، جدا كردهاند و دادگاههای مربوط به مسائل تجاری و صنعتی بسیار سهل و آسانتر از دادگاههای حقوقی و جزا است و روند رسیدگی در این دادگاهها خیلی طولانی نیست. او اضافه میكند: این مسئله به این دلیل است كه لطمهای به تولید و صنعت مولد كشورشان وارد نشود. چنین رفتارهایی یك كار عقلانی است و ما هم باید این كار را بكنیم.
4 ركن انتقال تكنولوژی مورد توجه قرار گیرد
این استاد دانشگاه میگوید: مسئله انتقال تكنولوژی نیز بسیار مهم است. ایرانیها باهوش هستند و در این چندین و چند سال توانستند كارهایی برای انتقال تكنولوژی بكنند اما این كفایت نمیكند. جهان به سرعت تكنولوژی را پیش میبرد. او تأكید میكند: تكنولوژی فقط سختافزار نیست. تكنولوژی چهار ركن دارد؛ سختافزار، مدیریت نوین، نیروی انسانی كارآمد و دارای مهارت و اطلاعات صنعتی و دانش فنی، چهار ركن تكنولوژی هستند. جهان امروز وارد انقلاب چهارم شده است. انقلاب چهارم، انقلابی است كه IT و ICT را پشتسر گذاشته است. شریفزادگان میگوید: در دنیا سیستمهای بیولوژی، كامپیوتری و الكترونیكی را با هم ترکیب كردهاند. ما تولیدات داروهای انقلاب چهارم را در جهان داریم. در ایران هم چند كارخانه در این حوزه داریم. اتفاقا كارخانههای كوچك بخش خصوصی هستند كه این كارها را میكنند، ولی بالاخره در این زمینهها وارد شدهاند. یعنی جهان دارد وارد چنین فضاهایی میشود. او بیان میكند: به خاطر داشته باشید كه تكنولوژی خریدن سختافزار نیست، بلكه سختافزار بههمراه دانش فنی به اضافه نیروی انسانی، مهارت و مدیریت نوین است. این چهار ركن تكنولوژی را میسازد. احتیاج داریم كه هر چهار ركن را وارد كشور كنیم. بعضی وقتها ممكن است ما خودمان تبادلكننده تكنولوژی باشیم. یعنی ما درواقع تكنولوژی را به كشورهای دیگر بدهیم یا از جاهای دیگر بگیریم. این جریان باید برقرار باشد.
شرق