به اعتقاد بنده در حال حاضر به دوران عقلانیت و دوران درک ریسک در بازار سرمایه کشور نزدیک شدهایم. هر چند ممکن است این مهم برای برخی از فعالان بازار سهام خوشحالکننده نباشد اما اکنون یک سیر تحول در فضای معاملاتی بورس و فرابورس وجود دارد. تحول الزاما به معنی صعود بازارها نیست چرا که بازارها بهطور معمول صعود و نزولهای همیشگی خود را حفظ میکنند اما به نظر میرسد که بازار سرمایه سال ۱۳۹۹ که خیل عظیمی از افراد با هر رویکردی مبتنی یا غیر مبتنی بر دانش، بر اساس دعوت سیاسیون وارد بازار سهام شدند و رویکردی توام با خوشبینی نسبت به چنین حمایتی داشتند، اکنون متوجه رفتار بازار شدهاند. اکنون ذینفعان بازارهای موازی به فعالیت خود میپردازند و عوامل خارج از اقتصاد هم در فضای اقتصادی ایران و تمامی بازارها اثرگذاری خود را دارند.
رویکرد حقیقیهای بازار سهام از مهرماه تغییر قابل ملاحظهای داشته است و این دست از سرمایهگذاران در حقیقت سهامداران خرد پیش از مرداد ماه نیستند بلکه این افراد فعال در بازار به دنبال کسب بازدهی توام با درک ریسک هستند. با توجه به روند ورود حقوقیها از مهر تاکنون مشاهده میشود که این فرآیند با تغییراتی همراه بوده است.تمام این اتفاقات میتواند به دلیل نامشخص بودن چشمانداز اقتصاد کشور حتی برای یک ماه آینده در نظر گرفته شود. اینکه آیا ایران مذاکرات با ایالات متحده آمریکا را برای رفع تحریمها شروع خواهد کرد؟ آیا در این خصوص با مسیری پر چالش رو به رو خواهیم بود یا بهطور کلی این رویداد از خرداد ۱۴۰۰ به بعد همزمان با تغییر دولت کلید میخورد؟ تمام این سوالات ابهامات پیشروی سرمایهگذاران هستند. بنابراین چطور میتوان انتظار داشت مدیرعامل یک شرکت تامین سرمایه یا یک مدیر سرمایهگذاری تمام این موارد را در محاسبات خود در نظر بگیرند اما مردم عادی چنین دغدغهای را نداشته باشند. در چنین شرایطی ناخودآگاه بازار ریسک موجود را درک میکند و چنین اتفاقی باعث میشود که دید سرمایهگذاران به فضای معاملاتی از بلند مدت به کوتاهمدت تعدیل شود. چنین رویدادی به معنی عدم درک پتانسیلهای آتی نیست چرا که خیلی از سرمایهگذاران از پتانسیلهای افزایشی آگاه هستند اما در انتظار برخی اتفاقات قرار دارند. اکنون نیز چنین رویکردی از جانب سرمایهگذاران فقط در بازار سرمایه حاکم نیست بلکه در بازارهایی نظیر املاک و مستغلات، طلا و خودرو قابل مشاهده است.در حال حاضر یک تعلیقی در تفکرات سرمایهگذاران در بازارهای مالی کشور شکل گرفته که به اعتقاد بنده طبقهبندی حقیقی و حقوقی در این خصوص اتفاق مناسبی نیست چرا که برخی از حقوقیها توسط یکسری از سرمایهگذاران حقیقی در حال اداره شدن هستند. هر چند از گذشته پیشبینیها از حرکت بین کانالهای ۳/ ۱میلیون واحد تا ۵/ ۱ میلیون واحدی حکایت داشت اما اکنون سایه ریسکهای کلان غیر اقتصادی در بازارهای مالی کشور بیش از انتظارات است بهطوری که باران ریسک را میتوان بهعنوان تشبهی برای این مهم در نظر گرفت. باران ریسک کسری بودجه، تحریم، مناقشات منطقهای به لحاظ نظامی، مذاکرات، انتخابات سال ۱۴۰۰ و مواردی از این قبیل باید به مرور تعیین تکلیف شوند.با این حال هر چند روزهای گذشته، دماسنج بازار سهام تحت تاثیر موضوعاتی غیراقتصادی قرار گرفت و افت کرد اما بهطور کلی در طبقهبندی چشمانداز بازار با دوره کوتاه مدت، موضوع رویکار آمدن بایدن با حضور در کاخ سفید و رویکرد ایران به این مهم در رفتار بازارهای مالی بسیار مهم و اثرگذار خواهد بود و تا این زمان روند فعلی تداوم خواهد داشت.پس از روی کار آمدن بایدن نیز باید دید که مذاکرات در دستور کار قرار میگیرد یا خیر. در صورتی که خیلی زود وارد جریان مذاکرات شویم اثرات مثبت آن را در شاخصهای سهامی خواهیم دید، در غیر این صورت اگر مذاکرات بر عهده دولت بعدی در سال ۱۴۰۰ قرار گیرد در واقع در مسیر تعلیق دوم قرار میگیریم. بازار هم با ابری از سوالات در کنار بارانی از ریسکهای متعدد بالای سر سرمایهگذاران به روند خود ادامه خواهد داد. برای بازار سرمایه در بازه میان مدت دو مسیر دیده میشود. نخست مسیری که مبتنی بر توسعه و رشد اقتصادی است که یقینا در رفتار بازار سرمایه اثرگذار است. مسیر دیگر اینکه شاخصهای سهامی رشدی توام با تورم را تجربه خواهند کرد، از همین رو تا زمانی که تورم وجود دارد بازار سهام مانند سایر بازارهای مالی در روندی افزایشی قرار خواهد داشت.
دنیای اقتصاد