چیزی که مصدق آن را نمایندگی میکرد، بیشتر از نوع دوم بود؛ یعنی یک نوع ناسیونالیسم رمانتیک توأم با پوپولیسم. او اعتقاد داشت همه مشکلات ایرانیها ناشی از خارجیهاست. گفتار غالب در نهضت ملیشدن و جریان سیاسی نفت، از این نوع بود. شما اگر نهضت ملی را بررسی کنید، میبینید گفتار سیاسیاش این است که ملت ایران همیشه در معرض توطئههای اجنبی قرار داشته و علت عقبماندگیکشور ما عمدتا همین مسئله بوده است؛ بنابراین ما باید خودکفا و مستقل شویم. گویا ما هیچگاه مستقل نبودهایم. گویا خودکفاشدن از نظر اقتصادی، چیز مطلوبی است و اینها درمان درد ماست. این گفتارها به نظر من از جنبه نظری نادرست و از جنبههای عملی ناممکن بود. همانطور که اشاره کردم، ایرانیها در آن زمان بههیچوجه توانایی مدیریت صنعت نفت را چه از لحاظ فنی و چه از نظر مدیریتی نداشتند و شعارهایی که مطرح میشد، غیرواقعبینانه بود. گفتار مصدق مبنی بر این تفکر که خارجیها مقصر اصلی همه عیبونقصهای ما هستند، در واقع رویکردی پوپولیستی؛ اما جذاب برای عامه مردم بود. مصدق گفتار سیاسیای را در کشور ما رواج داد که نتیجه آن از یکسو، اجنبیستیزی در سیاست خارجی و از سوی دیگر، اقتصاد دولتی در سیاست داخلی بود که هر دو به زیان مردم ایران تمام شد. به همین دلیل من مخالف آن تکریم و تجلیل از جریان ملیکردن صنعت نفت و جبهه ملی هستم.
منبع: https://t.me/ghaninejad_mousa