(در نقد سید جواد طباطبایی)
در مطلب پیوست، ضمن مروری کوتاه بر ویژگیهای مهم پروژه مطالعاتی سید جواد طباطبایی، از چند زاویه، بر آن نقدهایی وارد و سعی کردهام نشان دهم که این پروژه با خصلت محافظهکارانه، تخصصگرایی نخبهگرا، و تقلیلگرایی فرهنگی، در مقام تبیین علل اساسی ناتوانی ایران در گذار به مدرنیته ضعیف و در مقام تجویز در مورد مطالباتی چون فدرالیسم، سرکوبگر است.
مقایسهی تطبیقی- تاریخی ایران با کشورهایی چون هند و کره جنوبی و حتی ترکیه، نشان میدهد که برای گذار به جامعهای دموکراتیک، تغییر حوزه سیاست و باز مهندسی نظام حکمرانی، با هدف معنا دادن به آزادی فرآیندی (صندوق رای) و آزادی فرصتی (عدالت اجتماعی)، مقدّم بر زمینهسازی فرهنگی با هدف ایجاد امکان گفت و گو و اندیشهورزی فلسفی سیاسی در جهت بازخوانی سنت و تاسیس نظام فلسفی سیاسی تعیّن بخش خودآگاهی ملی، است.
شرایط تاریخی جدید که آموزش در آن به امری عمومی و همگانی تبدیل و خودآگاهی قومی تقویت شده است، با شرایط تاریخی گذشته که افراد معدودی به زبان فارسی تحصیل میکردند و بخش کثیری از جامعه بیسواد مطلق بود، تفاوت اساسی دارد.
در چنین شرایطی، مطالبهی تکریم رسمی زبانها و خردهفرهنگها را نمیتوان با استناد به هویت فرهنگی فارسی مدار ایرانشهر، نادیده گرفت.
کاهش نابرابری منطقهای و تامین حقوق شهروندی آحاد افراد جامعه، پیش شرط مهم حفظ وحدت ملی بر بستر کثرتگرایی قومی است. یعنی، امر اجتماعی توزیع عادلانه امکانات در سطح کشور، پیش شرط مهم حفظ وحدت ملی است. در غیاب ان، بازخوانی دورهی درخشان و زرین اسلام با وجه مشخصهی ایرانشهر - یونانی، برای مردمی که احساس طردشدگی میکنند، نان و آب و احترام نمیشود
رجوع طباطبایی به فوکو در سویی و ایرانشهریگرایی او در سوی دیگر، با هم در تناقضاند. هدف فوکو از پروژه مطالعاتیاش، ساختارشکنی از مرکز و کلان روایت، و به میدان در آوردن صداهای حذف شده است. طباطبایی، به رغم استفاده از رویکرد باستانشناسی فوکو، برخلاف وی عمل میکند و با استناد به شواهد تاریخی مختلف مربوط به ایرانشهر، در پی سرکوب قومیتها در چارچوب کلان روایتی است که با نادیده گرفتن بسیاری از عوامل اقتصادی و سیاسی، دچار تقلیلگرایی فرهنگی شووینیستی میشود.
علی دینی ترکمانی
١١ خرداد ۱۳۹۸
دانلود فایل پیوست
منبع: کانال تلگرامی دکتر دینی ترکمانی