ابراهیم رزاقی علاوه بر اینکه اندیشههای اقتصادی نئولیبرال مبتنی بر آزادسازی اقتصاد و رها کردن بازار را عامل نابسامانی وضعیت اقتصادی امروز ایران دانست، مکتب سرمایه داری و تفکر لیبرالی را علت وجود فقر و بی عدالت در سطح جهان بیان کرد.
این استاد پیشکسوت اقتصاد با بیان اینکه سرمایه داری به دنبال کسب سود و لذت و منفعت در بعد شخصی است روش پیش گرفته تئوریسین های اقتصادی ایران در 30 سال اخیر را که البته با تفکر بنیان گذار انقلاب اسلامی کاملا متضاد است همین ایدئولوژِی عنوان کرد و اصلی ترین فازهای اجرایی آن را در اجرای سیاست های تعدیل اقتصادی از زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی با خصوصی سازی- از نوع غلط- ، تثبیت قیمت حقوق و دستمزد –با وجود تورم- و آزاد شدن تجارت داخلی -رهاکردن بازار- و تجارت خارجی -باز گذاشتن دروازههای واردات- برشمرد.
رزاقی در بخش دیگری از عرایض خود از راحت دروغ گفتن مسئولین به مردم و ضعف در برخورد قانون با آن ها گلایه کرد و برخی از صاحبان قدرت و ثروت را که در اقتصاد کشور اختلال ایجاد می کنند عدهای خائن و نفوذی عنوان کرد و عدهای دیگر را بی سواد و ناکارآمد خواند که با وادادگی به جهان غرب ظرفیتهای داخلی را اتلاف میکنند.
در ادامه قسمت دوم صحبتهای ابراهیم رزاقیِ اقتصاددان پیشکسوت را در خصوص چرایی وضعیت کنونی اقتصاد ایران میخوانید.
نگاه یک انسان به مسائل اهمیت بسیار زیادی دارد. اصلا اقتصاد و روابط اقتصادی هم نشات گرفته از نگاه افراد به زندگی است. ذهن یک فرد با بکارگیری کلمه "من" فقط خود را در میبیند و دائم می گوید این اتومبیل را می خواهم آن خانه را می خواهم! اما ذهن یک فرد با بکارگیری کلمه "ما" خود و خدا را با هم در نظر میگیرد، به دیگران هم اهمیت می دهد به هموطنان هم اهمیت می دهد و حتی فراتر از سرزمین برای تمام انسانها و خلایق الهی در سراسر دنیا ارزش قائل می شود. یعنی همان مستضعفان جهان که امام خمینی (ره) تاکید داشتند.
آیا در 40 سال گذشته به یک الگوی اقتصادی رسیده ایم؟
اکثر اقتصاددانان می گویند برای اقتصاد کشور الگویی وجود ندارد.
من به شما می گویم داریم اما اجرا نشده است. ما قانون اساسی مشخص و مدونی داریم. سیاست ها و اسناد بالادستی از جمله الگوی اقتصاد مقاومتی داریم که کاملا قابلیت اجرا و موفقیت دارد اما کسانی که مبادی قدرت و ثروت را به دست دارند به آن ها عمل نمی کنند!
در وصیت نامه امام (ره) و صحبتهای رهبری دهها ایدئولوژِی و مبنی برای اداره کشور و مدیریت اقتصادی وجود دارد. مثلا در یک نمونه امام عنوان می کند که بیش از یک خانه برای چه می خواهید؟!
اصل 2 قانون اساسی را ببینید، می گوید معاد برای اعتلای انسان به سوی خداست
و در اصل 3 به ستم ستیزی در برابر ستمگری تاکید می کند.
بعد با اشاره به استقلال امنیتی سیاسی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مطرح می کند که دولت بایستی برای همه مسکن، خوراک، پوشاک، لوازم آموزش و بهداشت فراهم کند.
در اصل 43 هم آمده است که دولت باید برای همه اشتغال فراهم کند. عمدتا هم ایجاد اشتغال را در قالب تعاونی مطرح می کند.
در اصل 44 قانون می گوید اقتصاد ایران شامل اقتصاد بخش دولتی، تعاونی و خصوصی است و بخش خصوصی را مکمل بخش دولتی و تعاونی می داند.
خب اگر کل اقتصاد را بخش خصوصی بدانیم و حداکثر کردن سود را دنبال کنیم در واقع همان اقتصاد سرمایه داری را پیاده کرده ایم!
در مقابل اگر اقتصاد کشور صرفا به دست دولت باشد اقتصاد سوسیالیستی می شود.
خب چه چیزی می ماند؟ تعاونی!
در دوره دفاع مقدس آن همه رشادت ها در دفاع و سازندگی ها و کنترل اوضاع در اقتصاد چطور انجام می شد؟
تعاونی دوره های دفاع مقدس را ببینید؟ اجازه نمی داد یک نفر فقیر باشد اما بعد که نگاه سرمایه داری روی کار آمد همه آن ها با فساد مدیران ازبین رفت و بازخواست هم نشدند!
متاسفانه روح سرمایهداری در اقتصاد ایران نفوذ کرده است!
12 هزار سال در ایران تعاونی وجود داشت، حتی تا زمان اصلاحات ارزی دوره پهلوی هم تعاونی وجود داشت که البته بخش خان و اربابی آن مورد تائید نیست اما همان رعیتها سهمی از کشاورزی و محصولات می بردند و هیچگاه به فقر مطلق نمی رسیدند!
حتی 12 هزار سال پیش هم که انسان ها به وسیله شکار و صید زندگی می کردند کسی که موفق به شکار می شد افتخارش این بود که شکارش را با بقیه تقسیم کند! خب چه چیزی در ذهن او بوده است؟ آن زمان دین هم که نبود اما یک چیز درونی وجود داشت که بقای خود را در بقای هم نوع خود می دید. این مصداق همان جمله ی معروف "یکی برای همه، همه برای یکی" است.
در قانون اساسی هم آمده است. در نیروهای مسلح نیز همین است و با همین تعاونی ها به مسکن و معیشت نیروهای خود هر چند در سطحی اندک رسیدگی می کنند و امروز در بسیاری از کشورهای غربی هم انجام می شود.
کارگری که وضع درآمدش در پایین ترین حد ممکن است چطور می تواند مسکن تهیه کند؟!
بعد از جنگ جهانی دوم در آلمان برای کارگران مسکن اجتماعی ساختند یا به کارخانه داران زمین می دادند تا برای کارگران خود خانه بسازند.
اگر نگاهی غیر از سرمایه داری و منفعت طلبی شخصی وجود داشته باشد تا برای کارگر ارزش قائل شود و حداقل هایی را که در قانون اساسی آمده است انجام دهد اینهمه مشکلات بوجود نمی آید.
وقتی به مسئولین دولت می گوییم این کارها را انجام دهید ادعا می کنند که توان مالی و بودجه لازم برای این کار وجود ندارد. نظر شما چیست؟
این دروغ محض است! بعضی از مسئولین خانه های چندهزار متری و 100 میلیاردی لوکس دارند! آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی گفت مسکن های مهر خانه نیست قفس است!
سوال این است: آیا اشکالی دارد به میلیون ها ایرانی که بیش از 50 درصد حقوق خود را برای کرایه خانه هزینه می کنند یک خانه کوچک 50 متری و ساده داد؟
چه عیبی دارد؟ 50 متر از نظر شما کوچک و کم ارزش است اما برای بسیاری از مردم سرپناه محسوب می شود که بقای آن ها را تامین می کند. اگر نتواند از پس اجاره های بالا بر بیاید باید برود و کپر نشین یا کارتن خواب شود!
طبق قانون اساسی باید همه خانه داشته باشند.
از این ها بدتر این است که 2.5 میلیون خانه خالی در کشور وجود دارد که احتکار شده است تا قیمت بالا برود و صاحبان سرمایه دار آن ها چند برابر هزینه ای که برای ساخت خانه صرف شده سود ببرند!
برخی بانک ها 400، برخی 600 و برخی بیش از 1000 خانه خریده و احتکار کرده اند و هر چند مدت یکبار قیمت را بالا می برند!
چرا کسی جلوی آن ها را نمی گیرد؟
برای اینکه مبانی سرمایه داری و به اصطلاح آزاد گذاشتن بازار در کشور پیاده می شود نه قانون اساسی و تفکر انقلاب اسلامی!
چرا در بسیاری از کشورهای غربی که نگاه سرمایه داری وجود دارد با این رفتارها مقابله می شود و قوانین محکمی برای مقابله با سفته بازی در بازار مسکن مثل مالیات بر خانه های خالی وجود دارد اما در ایران چنین چیزی اجرا نمی شود؟
چون در ایران بدترین نوع سرمایه داری اجرا می شود! در کشورهای غربی یک مقاومت مردمی در برابر سرمایه داری وجود دارد. همین جلیقه زردها را در فرانسه ببینید. بسیاری از آن ها شاید خانه هم داشته باشند اما سطح زندگی خیلی پایین است و می دانند که علت این وضعیت نظام سرمایه داری حاکم بر کشور آن هاست.
در همان آمریکای مهد سرمایهداری از عایدی معاملات مسکن حدود 80 درصد مالیات می گیرند! البته مالیات بر عایدی سرمایه اسم مناسبی نیست. این چه سرمایه ای است که با خرید و فروش نیاز مردم سود میبرد؟ بهتر است بگوییم مالیات بر غارت سرمایههای مردم!
در ایران سرمایه داری را پیاده کردند اما نگذاشتند تشکلات کارگری منسجمی بوجود بیاید که در برابر زیاده خواهی لیبرال ها و سودجوها مقاومت کند.
حتی با تشکیلات مردمی ای مثل سپاه و بسیج که امکان مقاومت دارد بدترین رفتار را می کنند و دائما و به دروغ بسیاری از مشکلات را به آن ها منتصب می کنند!
نفت کش سازی ونزوئلا ساخت 4 نفت کش را به سپاه سفارش داده بود و یکی را هم سپاه ساخته است. یا این همه پیشرفت های بی نظیر در صنایع دفاعی و موشکی، پس چرا نمی توانیم کشتی بسازیم و به کره جنوبی سفارش می دهیم؟ یا سایر صنایع کشور را توسعه دهیم و همه را وارد می کنیم؟ چون نمی خواهند! این چه اسمی دارد؟ جز خیانت است؟!
خبرگزاری دانشجو