در سیاستگذاری عمومی همیشه میتوان یک دستور کار را با نوع صورتبندی و اسمگذاری تحت تاثیر قرار داد. مثلا با گذاشتن عنوان «گران کردن بنزین» میشود، اصل قضیه را به فراموشی سپرد. اصل قضیه «قیمت» بنزین نیست، بلکه «نابرابری» در تخصیص آن به شهروندان است.
اگر میخواهید مساله را بدون «قیمت» ببینید به این روش توجه کنید: مگر نمیگوییم منابع طبیعی حق همه ملت ایران است، پس بنزین هم مال همه است. مصرف بنزین هم چیزی حدود ۷۵ میلیون لیتر در روز (تقریبا یک لیتر به ازای هر ایرانی) است. اصلا قیمتگذاری بنزین توسط دولت را کلا فراموش کنیم و از این موضوع بیرون برویم و قبول کنیم که دولت حق تعیین قیمت بنزین را ندارد! فقط به هر ایرانی سهم «یک لیتر در روز» بنزیناش را بدهیم. تا این جا که مشکلی نیست؟ سهم بنزین هر ایرانی را به خودش داده ایم.
در قدم بعدی، بدیهی است که یک عدهای مصرف بیش از یک لیتر و یک عدهای مصرف کمتر از یک لیتر در روز دارند. در نتیجه بین آحاد جامعه یک مبادلهای شکل خواهد گرفت و عدهای فروشنده و عدهای خریدار خواهند بود و این وسط مثل هر کالای دیگری «قیمت تعادلی» توسط بازار کشف خواهد شد. دیگر این نقد که قیمت جهانی بنزین با دستمزد داخل ایران متناسب نیست و به قیمت خارجی وصل است و الخ هم به آن وارد نیست چون در یک بازار داخلی بین مردم ایران و متناسب با شرایط اقتصاد ایران شکل گرفته است. هر قیمتی که در این بازار کشف شد و به تعادل رسید، همه به آن راضی هستیم و حق اعتراض هم نداریم.
یک ویژگی کلیدی این بازار چیست؟ این که فروشنده طبقات محروم و خریدار طبقات متوسط و ثروتمند هستند. در نتیجه هر قدر قیمت کشف شده روز بیشتر باشد، طبقات محروم خوشحالتر خواهند بود.
منتظریم ببینیم که آنهایی که در پوشش «نگرانی از گرانی و تورم» عملا از توزیع به شدت نابرابر بنزین به نفع طبقات بالا دفاع میکنند، این بار چه خواهند گفت.
منبع: کانال تلگرامی دکتر قدوسی