پس از بیش از سه دهه تمرکز روی گفتمان سیاسی، زمان آن رسیده است تا گفتمان توسعه اقتصادی را تعریف و مورد اهتمام ویژه قرار دهیم. در ذیل به مواردی از گفتمان توسعه اقتصادی اشاره میکنیم :
☑️ ۱. تولید گرایی و تفکر توسعه گرا: توسعه و پیشرفت در هر جامعه ای منوط به تولید و ایجاد ارزش افزوده است. شرط لازم توسعه اقتصادی،سرمایهگذاری کافی با هدف تولید بیشتر و خلق ارزش است. طبیعی است که تنها مدیرانی توسعه گرای واقعی هستند که تفکر و منش تحول گرا داشته و بدنبال ایجاد ارزش افزوده در کشور ویا شهر با استفاده از روشهای نو آورانه باشند.
☑️ ۲. ایجاد فرهنگ مناسب توسعه:
گفته میشود توسعه اقتصادی چیزی جز توسعه منابع انسانی نیست. توسعه اقتصادی فقط در صورتی تحقق می یابد که فرهنگ مناسب توسعه در میان مردم شکل گرفته باشد. این فرهنگ، مولفه های زیادی دارد که مدیران ارشد کشور میبایست آنها را در در مصدر برنامه های خود قرار دهند. برخی از این مولفه ها عبارتند از: نظم و انضباط اجتماعی، رواج درستکاری و صداقت، اهمیت کار و تلاش و جدیت ، وجدان کاری و تعهد، قانون مداری، شایسته سالاری، اهمیت کار گروهی و نظم پذیری جمعی ، علم دوستی و حاکمیت نگرش علمی و دوری از خرافه، آینده نگری، برنامهریزی و حسابگری، باور فرهنگی به لزوم احترام به حقوق دیگران، باور فرهنگی به برابری همه آحاد کشور، آزادی سیاسی، اهمیت بخشیدن به منافع اجتماعی (کشور و یا شهر) در مقابل منافع گروهی و پذیرش خرد جمعی.
☑️ ۳. تعامل سازنده با دیگران :
تجربه کشورهایی که در دهه های اخیر به جرگه کشور های توسعه یافته پیوسته اند، نشان میدهد که همگی آنها با ادغام در اقتصاد جهانی و استفاده از مزیتهای نسبی و ظرفیتهای جهانی و با استفاده از بازارهای بینالمللی به رشد اقتصادی بالا و با ثبات رسیده اند. کشورهایی چون کره جنوبی،تایوان، هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور، امارات، قطر مثال هایی واضح هستند. این کشور ها با درآمد سرانه ای کمتر از کشورمان در سه چهار دهه گذشته، با ادغام در اقتصاد بینالملل و با تلاش و کوشش مداوم توانستند به جرگه کشور های توسعه یافته بپیوندند.حتی یک مورد استثنا وجود ندارد که کشوری در حالت انزوا توانسته باشد به رشد اقتصادی بالا دست یافته باشد.
مدیران ارشد کشور میبایست به امر بهبود تعامل با دنیا به عنوان یک امر زیربنایی برای حرکت به سمت توسعه اقتصادی توجه ویژه ای داشته باشند. آنان در مقیاس شهرها و استانها نیز می بایست مدیرانی را پیشنهاد دهند که اهل تعامل و گفتگو با همه نهادهای تاثیر گذار باشند.
البته باید توجه داشت تعامل سازنده شرط لازم توسعه است و نه شرط کافی. برای پیشرفت یک مملکت ، علاوه بر این مولفه های زیربنایی، میبایست تلاش همگانی و مستمر برای چند دهه صورت پذیرد تا کشور به جرگه کشورهای توسعه یافته و با درآمد بالا و توزیع درآمد مناسب و رفاه اجتماعی دست یابد. توسعه اقتصادی چیزی نیست که یک شبه و یکساله و ده ساله بدان یابیم. حرکت به سمت توسعه اقتصادی فرآیندی است که طی آن یک دولت و ملت بصورت همگرا و با عزم ملی و اراده همگانی، تلاش عالمانه ای را برای یک دوره طولانی سه تا چهار دهه متوالی و با هماهنگی و ثبات، برای ترقی و تعالی صورت دهند. در سطح شهر نیز، عدم تعامل نهادهای تاثیرگذار موجب به هرز رفتن منابع و هرج و مرج در تصمیم گیری ها میگردد.
☑️ ۴. توجه به توزیع عادلانه درآمد :
یکی از عوارض اقتصاد ناسالم، توزیع ناعادلانه درآمد است. متاسفانه علیرغم آنکه درصد بالایی از اقتصادکشور دولتی است و انتظار میرود در یک اقتصاد دولتی، توزیع درآمدها نسبت به اقتصادهای رقابتی و سرمایه داری عادلانه تر باشد ، توزیع درآمد در کشور چندان عادلانه نیست. ضریب جینی حدود 38 درصد و نسبت درآمد ده درصد پردرآمد کشور به ده درصد کم درآمد حدود شانزده است. این شاخص های نابرابری زیبنده کشور اسلامی نیست. در اقتصاد های دولت رفاه چون ژاپن و آلمان ضریب جینی حدود 25 درصد و نسبت درآمد ده درصد اغنیا به ده درصد فقرا حدود شش برابر است که بسیار عادلانه تر از کشور اسلامی ایران میباشد. یکی از مهمترین پارامترهای اقتصادی سالم ، عدالت اجتماعی است. دلیل این نابرابری ها را می بایست در رانتهای اقتصادی، فساد اقتصادی، نظام مالیاتی نامناسب ، نظام تامین اجتماعی غیرعادلانه و سیستم بانکی ناکارا جستجو کرد.
دولتمردان میبایست راه حل های مناسب را برای اصلاح نظام مالیاتی ونظام تامین اجتماعی و سیستم بانکی مناسب ارائه دهند. در سطح شهرها هم میبایست به توسعه بخشهای فقیر نشین و توزیع عادلانه منابع توجه ویژه ای صورت پذیرد.
منبع: کانال تلگرامی دکتر مهدوی