جعفر خیرخواهان در روزنامه اعتماد نوشت:
تاریخچه توزیع سبد کالا نشان میدهد الگوی توزیع کالا چندان موفقیتآمیز نبوده است. این طرح پیش از این اجرا شد، اما نتوانست حمایت اثرگذاری را انجام دهد و پس از مدتی اجرای آن متوقف شد. همچنین تجربه دولت در روزهای اخیر درتوزیع و مدیریت گوشت نشان داد این روشها چندان موثر نبوده است.
اینها در شرایطی است که در روزهای اخیر مجلس دولت را مکلف کرده است تا منابعی که برای کالاهای اساسی اختصاص یافته است را به شیوه کالابرگ در اختیار مردم قرار دهد. در کشور امریکا چندین نهاد هستند که مسوولیت رسیدگی به طبقات آسیبپذیر را بر عهده دارند وبیش از ۱۵ درصد جمعیت را پوشش میدهند. در بزرگترین این نهادها ۴۴ میلیون نفر از مردم امریکا تحت پوشش قرار گرفتهاند.
این خانوار واجد شرایطی هستند و با در نظر گرفتن این شرایط حمایتهای کالایی در اختیار این اقشار قرار میگیرد. نکته قابل توجه این است که این حمایتها به صورت اعتباری صورت میگیرد و این خانوادهها با توجه به اولویتهای خود میتوانند این منابع در اختیار گرفته را هزینه کنند. کاهش هزینههای مسکن و اجاره، بهبود آموزش و سوءتغذیه و ... از نتایج این سیاستها بوده است. باید توجه داشت که با وجود دادههای شفاف و اطلاعات سیاستگذاران توانستهاند این گروهها را به خوبی شناسایی کنند.
در نتیجه دولت باید تلاش کند این گروهها را به خوبی مورد شناسایی قرار دهد و همچنین باید این اطمینان حاصل شود کالاهایی را در اختیار آنها قرار دهد که این گروهها بطور حتم مصرف میکنند. یکی از مهمترین موضوعات، اختصاص اعتباری این کوپنها به این افراد است.
زیرا در غیر این صورت عواقب این تصمیم از منظر اقتصاد سیاسی بروز پیدا میکند. برهم زدن بازار میتواند تاثیرات خطرناکی را به همراه داشته باشد. در طول سالهای اخیر بسیاری از نهادهای اقتصادی در بازار شکل گرفته است و تغییر نظام توزیع به واسطه کوپن میتواند بسیاری از این نهادها را مورد تهدید قرار دهد.
از این رو این نکته اساسی است که اولا شناسایی دقیقی از نیازمندان و گروههای هدف صورت گیرد و دیگر اینکه کالابرگ الکترونیکی به صورت اعتباری پرداخت شود. این سیاست باعث میشود تعادل بازار در میزان کمتری بهم بخورد و دیگر اینکه منافع بازیگران بازار کمتر تهدید شود.