این روزها دیگر تقریبا مطمئن هستم که ایران با بحران سرمایه انسانی و نیروی مدیریتی کارآمد مواجه است. بحرانی که گریبان نظام اداری و تصمیم گیری کشور را گرفته است و آنها را از بحرانی به بحران دیگر می کشاند بدون آنکه تصمیم گیرندگان و دولتمردان توان رهایی از آن را داشته باشند. واقعیت اینجاست که همیشه باور داشته ام که حداقل دولتمردان می فهمند و اگر نیروی کارشناسی مناسب داشته باشند می توانند. حالا به این نقطه رسیده ام که احساس می کنم مشکل این است که دولتمردان نه می خواهند بفهمند و نه می خواهند یاد بگیرند و برای همین نیرویی کارشناسی هم سطح خودشان را به کار گرفته اند که عیوبشان را چند برابر کند نه اصلاح.
اینکه جناب نوبخت در خصوص اتلاف ۱۳ میلیارد دلار ارز دولتی در سال جاری فرمودند نیت ما خیر بوده حالا اگر سر سفره مردم نرفته راه جدید پیدا میکنیم٬ یعنی نه تنها ایشان و همکارانشان درکی از مسائل اقتصادی و هزینه های تصمیمات غلط ندارند بلکه دیگر کسی هم در رده مشاوران باقی نمانده است که دارای حرمتی باشد که بتواند هشداری بدهد که شنیده بشود.
برای کشوری که با کاهش درآمدهای ارزی و نفتی روبروست ۱۳ میلیارد دلار فقط یک رقم در دفاتر حسابداری نیست٬ بلکه هزینه فرصتی چندین برابر حجم دلاری خود دارد. اختصاص ۱۳ میلیارد دلار به کاری بیهوده که علیه آن هشدارها داده شد٬ اتلاف ۱۳ میلیارد دلار نیست. بلکه کند کردن پروژه هاییست که دیگر برای آنها ۱۳ میلیارد دلار وجود ندارد. اتلاف منابعیست که می شد آنها را صرف گردشگری و اصلاح زیرساختهای کشور کرد تا درآمدی ارزی نصیب کشور شود. ۱۳ میلیارد دلاریست که می شد به دانشگاهها و تولید کنندگان داد تا مهارتهای لازم را آموزش بدهند و صاحبان مهارت را استخدام کنند. این ۱۳ میلیارد دلار جایگزین ندارد و از خزانه غیب ارسال نمی شود. اولین درسی که آقای نوبخت باید یاد بگیرند هزینه تصمیمات این چنینیست. وقتی گزینه ای انتخاب می شود اقتصاد همه درامدها و منافع حاصل از سایر گزینه ها را از دست می دهد. پس آن گزینه باید حداقل بیش از آن گزینه ها برای کشور سود داشته باشد. وقتی چنین سودی نبوده است و حاصل نمی شده و به دولت هشدار داده شده است٬ انتخابش لجبازی با تقدیر و دانش و واقعیت است٬ لجبازی که مردم ایران هزینه اش را می دهند.
وقتی دولتی علیرغم دانش موجود٬ تجربه کسب شده و افق در پیشرو باز تصمیم ناصواب را می گیرد و بر آن پا فشاری می کند ٬ دیگر بحث نیت نیست٬ بحث خطا و خطای عمد مطرح است. وقتی بدنه اداری کشور از کارشناس آنچنان تهیست که نمی تواند جلوی اشتباه دولت را بگیرد باید درباره کیفیت نیروی انسانی شاغل در آن شک کرد و نگران بود. باعث تاسف است ٬ ولی دیگر در اینجا نیت خیر دیگر مورد ندارد. و کاش آقای نوبخت بگویند چه کسانی از این رانت ارزی سود بردند که دولت خود را ناچار به اعطای آن دید.
منبع: کانال تلگرامی دکتر علی دادپی