ونزوئلا در شرایط بحرانی قرار دارد با دو گزینه پیشرو: جنگ داخلی و خون و خونریزی، و تکرار تجربه نیکاراگوای تحت رهبری اورتگا و برگزاری انتخابات شفاف زیر نظر سازمان ملل.
مخالفان نیکلاس مادورو بر علیه او دست به خروج زدهاند و خواستار براندازی دولت او هستند. خوان گوایدو ، رییس پارلمان این کشور، رهبری مخالفان را بدست گرفته و خود را رییسجمهور موقت نامیده است. موقت تا زمان برگزاری انتخاباتی آزاد. آمریکا و کشورهای مهم اروپا (آلمان و فرانسه و انگلستان) و کشورهای آرژانتین و پرو و کلمبیا از گوایدو حمایت کردهاند و از دیگر کشورها خواستهاند که این دولت را بهرسمیت بشناسند. در مقابل، روسیه، ایران، چین و ترکیه ضمن محکوم کردن هرگونه مداخله نظامی خارجی، از نیکلاس مادورو به عنوان دولت قانونی این کشور حمایت کردهاند. حزبالله لبنان نیز همین موضع را اعلام کرده است. در این باره چه میتوان گفت؟
۱. با توجه به شرایط اقتصادی بحرانی ونزوئلا، به نظر میرسد که مشروعیت اجتماعی دولت مادورو افت قابل توجهی کرده است؛
۲. حتی اگر انتخاب او در انتخابات سال ۲۰۱۸، بهدور از تقلب مورد ادعای مخالفانش، باشد، پایگاه اجتماعیاش بر مبنای ترکیب آرای اعلام شده و میزان مشارکت، احتمالا چندان بالا نیست. طبق اخبار اعلام شده، میزان مشارکت در پایینترین حد خود در چند دهه اخیر بوده است. ۴۸ درصد. از این ۴۸ درصد، ۶۸ درصد به مادورو رای داده و ۳۲ درصد به مخالفان وی؛
۳. ارزیابی انگیزهی اصلی ۵۲ درصد تحریمکننده میتواند سرنخ مهمی برای برآورد پایگاه اجتماعی مادورو بدست دهد. اگر کل این ۵۲ درصد، در یک سناریو، به دلیل بیاعتقادی به سلامت صندوق رای، از مشارکت سیاسی پرهیز کرده باشند در اینصورت وزن اجتماعی مادورو برابر با حاصلضرب ۶۸ درصد رای او و ۴۸ درصد میزان مشارکت واجدین رای میشود. یعنی تفریبا ۳۳ درصد. اگر در سناریویی دیگر، ۵۲ درصد رای نداده، طرفدار مادورو باشند و در صورت مشارکت به وی رای میدادند، در اینصورت وزن اجتماعی وی برابر حاصل جمع ۳۳ درصد و ۵۲ درصد میشود. یعنی ۸۵ درصد. سناریوهای دیگری را برحسب نحوهی توضیح ۵۲ درصد و همینطور وجود تقلب و میزان آن (تعدیل ۶۸ درصد) میتوان در نظر گرفت.
۴. آنچه در وهله اول و در مقام حدس میتوان گفت این است که معمولا افت شدید میزان مشارکت در جوامعی که دولتهای پوپولیستی قدرت را در دست دارند، ناشی از اعتراض به عملکرد آن دولتهاست. روند مشارکتهای سیاسی به خوبی موید این حدس است.
۵. اما، روش دیگری را میتوان برای ارزیابی میزان پایگاه اجتماعی مادورو ارایه کرد: تمایل یا عدم تمایلش به برگزاری انتخاباتی شفاف زیر نظر سازمان ملل. اگر مادورو، در پاسخ به این اعتراض اجتماعی، با اتکا به قدرت نظامی، بایستد و به بهای سوق دادن ونزوئلا به سوی درگیریهای خشونت آمیز همراه با قربانیان زیاد، در جهت حفظ قدرت باشد، میتوان نتیجه گرفت که اعتماد به نفس لازم برای برگزاری انتخابات شفاف را ندارد. به عبارتی دیگر، میداند که در اینصورت بازنده است. بنابراین، با اتکا به سرکوب تلاش میکند در قدرت بماند. اما، اگر انتخابات شفاف را بپذیرد میتوان نتیجه گرفت که اعتماد به نفس لازم را دارد که ناشی از برداشتش از مقبولیت بالا در میان ۵۲ درصد رای نداده است.
۶. نکته پایانی. دانیل اورتگا، رهبر چپگرای جبهه ملی ساندینیستها، در سال ۱۹۷۹، دیکتاتور نیکاراگوا، ساموزا، را با جنبش انقلابی چریکی، برانداخت و قدرت را بدست گرفت. ساندنیستها از حمایت کوبا در آمریکای لاتین و کشورهای اردوگاه چپ برخوردار بودند؛ اما، چالش جدی هم داشتند. بازماندگان رژیم پیشین، در کشور همسایه هندوراس، مستقر و با حمایت آمریکا، موجودیت دولت تازه تاسیس را به چالش میکشیدند. اورتگا، با هوشیاری قابل تحسین، هم تن به جنگ با هندوراس نداد و هم در نهایت در سال ۱۹۹۰، برگزاری انتخابات زیر نظر سازمان ملل را با حضور همه نیروهای سیاسی پذیرفت. از قضا، میدان را به خانم ویولتا چامورو، وابسته به رژیم پیشین، واگذار کرد. وی، نتیجه را پذیرفت تا اینکه در سال ۲۰۰۶، در انتخاباتی دیگر، قدرت را دوباره بدست گرفت و با این رویه مانع از افتادن این کشور در تنور جنگ داخلی شد.
وقایع روزهای آینده نشان خواهد داد که مادورو تا چه حدی از نظر هوشیاری و مسئولیتپذیری تاریخی شبیه اورتگاست.
پنجم بهمن ۱۳۹۷
علی دینی ترکمانی
https://t.me/alidinee