مدیر کل سابق امور اوپک گفت: تصور زمانی که ایران و عراق هر کدام به 7 میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت خام (جمعا 14 میلیون بشکه در روز) رسیده و ایران با افزایش ظرفیت پالایشگاهی و پتروشیمی مدرن در حد بازیگران بزرگ بین المللی در این بخش ظاهر شود تصور غیر واقع بینانهای نیست.
به گزارش ایلنا، مهدی عسلی مدیرکل پیشین امور اوپک و ارتباط با مجامع بین المللی وزارت نفت در گفتوگویی پیرامون ورود شیل اویلها به فاز جدیتر بازار نفت و تصمیمات آتی اوپک و تولیدکنندگان نفت متعارف برای مواجهه با این تازه وارد نقطه نظرات خود را ابراز کرد.
در ادامه متن گفتوگوی ایلنا را با او میخوانید:
به تازگی گزارشی از سوی آژانس بینالمللی انرژی منتشر شده مبنی بر اینکه ظرف 3 سال آینده نفت آمریکا 80 درصد تقاضای جهانی نفت را پوشش خواهد داد، این مسئله چقدر به واقعیت نزدیک است؟
افزایش 3.7 میلیون بشکهای تقاضای نفت تا 2020
احتمالا منظور رشد تقاضایجهانی و نه مطلق تقاضای جهانی برای نفت است. در گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی (IEA) برآورد شده است که کل تقاضای جهانی برای نفت بین سالهای 2017 و 2020 به میزان 3.7 میلیون بشکه در روز افزایش یابد و در همان زمان پیش بینی شده است که تولید کشورهای غیر اوپک معادل 4.3 میلیون بشکه در روز افزایش یابد. از میان کشورهای غیر اوپک پیش بینی شده است که تولید نفت کشورهای توسعه یافته (OECD) (کانادا، ایالات متحده آمریکا و مکزیک) طی سالهای 2017 الی 2020 حدود 3.3 میلیون بشکه در روز افزایش یابد که بیش از 80 درصد افزایش تولید نفت غیر اوپک در این مدت را شامل میشود. بنابراین برآورد معطوف به پوشش بخش عمده رشد تقاضا و نه کل تقاضای جهانی نفت خام است.
از آنجا که ظرفیت تولید اوپک در سالهای آینده محدود خواهد بود (زیرا افزایش ظرفیت تولید برخی از کشورهای اوپک مانند ایران، عراق و عربستان تا حدودی با کاهش تولید کشورهای مانند ونزوئلا خنثی میشود) نگاهها عمدتا معطوف به افزایش ظرفیت تولید نفت آمریکا خواهد بود. انتظار میرود که تولید نفت خام آمریکا تا سال 2023 حدود 3.7 میلیون بشکه در روز افزایش یابد که بیش از نیمی از افزایش جهانی ظرفیت تولید تا سال 2023 است که حدود 6.4 میلیون بشکه در روز برآورد میشود. پیش بینی میشود تا آن زمان تولید سوخت مایع در آمریکا به بیش از 17 میلیون بشکه در روز برسد که در حد تقاضا برای فراوردههای نفتی در این کشور است.
شتاب تولید شیل کاهش مییابد
اگر این اتفاق رخ دهد، چه آینده ای برای تولیدکنندگان نفت متعارف و بخصوص اوپک و اعضای آن متصور است؟
همانطور که گفته شد مطابق برآوردهای آژانس بین المللی انرژی بخش عمدهای از رشد تقاضا برای نفت خام در سالهای نزدیک آینده، یعنی تا سال 2020 میلادی از سویافزایش تولید نفت شیل و یا سخت نفت سبک (Light Tight Oil, LTO) در آمریکا پوشش داده خواهد شد. اما باید توجه کرد که شتاب افزایش تولید نفت غیر متعارف در سالهای دورتر کاهش خواهد یافت، زیرا در سالهای 2015 و 2016 که سرمایه گذاری جهانی برای توسعه ظرفیت تولید نفت بطور متوسط سالانه 25% کاهش یافت این کاهش بیشتر متوجه توسعه ظرفیتهای تولید نفت غیر متعارف در آمریکا بوده است زیرا هزینه تولید نفت شیل بطور متوسط بالاتر از نفت متعارف بخصوص نفت تولیدی کشورهای اوپک است و در شرایط قیمتهای پایین نفت در سالهای مزبور طبعا تولید نفتهای پر هزینه تر بیشتر تحت تاثیر قرار گرفت. در نتیجه این احتمال وجود دارد که سرمایه گذاری در فعالیتهای بالادستی نفت در سالهای آینده برای جبران افزایش تقاضا کفایت نکرده و در سالهای بعد از 2020 به دلیل کاهش مازاد ظرفیت تولید نفت، قیمت نفت تحت فشار افزایشی قرار گیرد. در واقع بر اساس پیشبینیهای آژانس بینالمللی نفت در حالیکه تقاضا برای نفت اوپک (Call on OPEC) در سال 2020 نسبت به سال 2017 حتی کمتر خواهد بود در سال 2023 تقاضا برای نفت اوپک به دلیل کندتر شدن افزایش ظرفیت تولید نفت غیر اوپک بالاتر خواهد رفت و از 32.8 میلیون بشکه سال 2017 (برآورد IEA) به 34.1 میلیون بشکه میرسد که 1.3 میلیون بشکه در روز بیشتر است.
با فرض درست بودن این ادعا آیا نفت شیل میتواند جایگزینی خوب برای نفتهای متعارف باشد؟
در حال حاضر و برای سالهای قابل پیش بینی نفت متعارف بخش عمده عرضه نفت خام دنیا را تشکیل خواهد داد و حتی در آمریکا نیز که تنها کشور تولید کننده عمده نفت غیر متعارف و یا نفت شیل است این نوع نفت و یا سخت نفت سبک تنها بخشی از نفت خام تولیدی و مصرفی آمریکا را تشکیل میدهد. بنابراین صحبتی از جایگزینی نفت غیر متعارف بجای نفت متعارف در میان نبوده بلکه اضافه شدن نفت شیل به تولید جهانی نفت خام به عنوان بخشی از تقاضای کل نفت در جهان مطرح است.
سهم فزاینده تقاضای شیل از سوی پتروشیمیها در سالهای آتی
در هر حال باید توجه کرد که نفت شیل همانطور که از نام این نوع نفت که به سخت نفت سبک (LTO) نیز معروف است، پیدا است به لحاط سبکی (نسبت به وزن مخصوص آب) و مقدار کم سولفور، از کیفیت ممتازی برخوردار است. توجه به این نکته اهمیت دارد که در سالهای آینده سهم فزایندهای از تقاضا برای نفت خام سبک از سوی صنایع پتروشیمی خواهد بود زیرا از یک سو به دلیل افزایش شمار و نسبت خودروهای الکتریکی و خودروهایی که با سوخت گاز مایع کار میکنند، نسبت به خودروهایی که از فرآورده های نفتی (بنزین و گازوییل) استفاده میکنند سهم تقاضای حمل و نقل جادهای و در کل تقاضا برای نفت کاهش خواهد یافت، و از سوی دیگر تقاضای فزاینده به کالاهای پتروشیمی ناشی از رشد اقتصاد جهانی موجب افزایش تقاضای این بخش برای نفت (و گاز) شده سهم صنعت پتروشیمی در تقاضا برای نفت (و گاز) را افزایش خواهد داد.
اثربخشی اوپک در نفت گران کاهش مییابد
براساس پیش بینی آژانس بین المللی انرژی حدود 25% از رشد تقاضا برای نفت خام تا سال 2023 (حدود 1.7 میلیون بشکه در روز) ناشی از رشد تقاضا برای خوراک پتروشیمی نفتا و اتان خواهد بود. افزایش تولید نفت غیر متعارف در آمریکا به توسعه صنایع پتروشیمی در آن کشور کمک خواهد کرد.بنابراین نفت شیل جایگزین نفت متعارف، بخصوص نفت متعارف اوپک که با هزینه کمتری تولید میشود، نخواهد شد اما با توجه به ساختار هزینه تولید و چرخه کوتاه مدتتر سرمایه گذاری ، شروع تولید و استخراج نفت چاههای نفت شیل نسبت به میادین نفت متعارف، ساختار بازار نفت تغییر کرده و اثر بخشی اوپک در قیمتهای بالاتر که تولید نفت شیل در آن قیمتها میتواند بسرعت افزایش یافته و قیمتهای نفت را ساقط کند از بین رفته و یا کاهش خواهد یافت و اوپک تنها میتواند در قیمتهای پایین (مثلا زیر 60 دلار) که در آن قیمتها توسعه تولید نفت شیل به صرفه نیست، با مدیریت عرضه خود در بازار اثر گذاری داشته باشد.
چه آیندهای را برای قیمت نفت پیش بینی میکنید؟
پیش بینی 55 تا 60 دلار برای قیمت نفت در فاصله 2018 تا 2022
با تصمیم اوپک و کشورهای متعهد تولید کننده نفت غیر اوپک نسبت به تمدید تصمیم کاهش سقف تولید نسبت به تولید پاییز 2016 (مجموعا در حد 1.8 میلیون بشکه در روز شامل 1.2 میلیون بشکه در روز تولید کشورهای عضو اوپک) تا پایان سال 2018، در ماه های اخیر سطح انبارهای نفت و فرآوردههای نفتی به سطح متوسط 5 ساله اخیر این انبارها نزدیک شده و بر اساس گزارشهای دبیرخانه اوپک بازار نفت به تعادل نزدیک شده است و به همین دلیل نیز قیمتهای نفت نسبت به سال 2016 و اوایل سال 2017 افزایش یافته و به سطح کنونی بیش از 60 دلار برای هر بشکه رسیده است. پیش بینیهای مربوط به متوسط قیمت نفت برای سال 2018 میلادی حول و حوش 55 تا 60 دلار برای هر بشکه و برای سالهای آینده تا 2022 به ترتیب 57 دلار برای هر بشکه در سال 2019 و سال 2020، حدود 60 دلار برای سال 2021 و حدود 59 دلار در هر بشکه برای سال 2022 است. به جدول زیر که برآورد قیمت نفت برای سالهای آینده توسط موسسات مالی و تحقیقات انرژی مختلف است توجه شود.
رایزنی و مذاکرات اوپک با تولیدکنندگان نفت شیل را در چه راستایی می دانید؟
علاقمندی اوپکیها برای تعمیق مذاکرات با تولیدکنندگان نفت شیل
اوپک با کشورهای تولید کننده عمدهای مانند روسیه، قزاقستان، عمان و آذربایجان و غیره (جمعا 11 کشور) در توافق برای کنترل عرضه نفت تا رسیدن به تعادل بازارهای نفت و کاهش حجم انبارهای نفت و فراورده به متوسط سالهای گذشته مذاکرات ثمر بخشی داشته است و همانطور که گفته شد همکاریهای این دو گروه کشورهای تولید کننده نفت برای کنترل تولید کشورهای متبوع تا رسیدن به تعادل در بازار نفت در اعاده قیمتهای مناسبتر کنونی نفت موثر بوده است. دبیرخانه اوپک همینطور با دبیرخانه آژانس بین المللی انرژی که در واقع سازمان انرژی کشورهای توسعه یافته (OECD) محسوب میشود کفتگوهایی را در جهت ارتقاء امنیت انرژی در سطح جهانی (امنیت تقاضا برای تولید کنندگان و امنیت عرضه برای مصرف کنندگان) گفتوگو و رایزنیهای منظمی داشته است، اما رایزنیها و گفتوگوی اوپک با تولیدکنندگان نفت شیل بسیار اخیر و در مراحل مقدماتی بوده است و باید منتظر ماند تا این گفتوگوها در مسیر مشخصی قرار گیرند.
دبیرکل اوپک اوایل سال گذشته در کنفرانس هفته سرا (CERAWeek)، کنفرانسی که هر ساله درشهر هیوستن (Houston) تکزاس آمریکا که از مراکز صنعت نفت آن کشور است، برگزار میشود در صحبتهایی با تولید کنندگان نفت شیل اظهار امیدواری کرد که اوپک و تولید کنندگان عمده نفت شیل بتوانند بیشتر به تبادل نظر بپردازند. وی سپس در کنفرانسی در اواخر سال گذشته میلادی در استانبول ترکیه اظهار امیدواری کرد تبادلنظرها با تولیدکنندگان نفت شیل توسعه یابد، دوشنبه 6 ماه مارس 2018 گزارشهایی از ملاقات آقای بارکیندو با برخی از تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا و نفت غیر متعارف کانادا در حاشیه کنفرانس امسال هفته سرا (CERAWeek)مخابره شده است. وی از انتظار اوپک برای توسعه و تعمیق این گفتوگوها صحبت کرده و از علاقه اوپک برای آشنایی با فناوریهای پیشرفته تولیدکنندگان نفت شیل مخصوصا فناوری حفاری و نیز فناوریهای مدیریتی این شرکتها صحبت کرده است. وی هم چنین از اهمیت تامین منابع عظیم مالی لازم برای سرمایه گذاریهای عظیم برای افزایش ظرفیتهای تولید نفت صحبت کرده است.
اشتیاق امارات و سعودیها برای سرمایه گذاری در نفت شیل آمریکا
دلیل دیگر این صحبتها، که البته صراحتا اعلام نمیشود، ممکن است علاقه عربستان سعودی و نیز امارات متحده عربی (دو عضو با نفوذ اوپک) به سرمایه گذاری در نفت و گاز شیل در آمریکا باشد. در ماههای اخیر گزارشهایی از علاقه عربستان سعودی به نفت و گاز شیل آمریکا و مذاکرات آرامکو با شرکتهای نفت شیل و گاز شیل در آمریکا منتشر شده است. ظاهرا امارات متحده عربی نیز در برخی از شرکتهای شیل گاز آمریکا سرمایه گذاری کرده است. انگیزه عربستان به صنعت نفت و گاز شیل آمریکا میتواند چند گانه باشد. برخی از صاحبنظران اظهار نظر کردهاند که نیازهای فزاینده گازی عربستان به گاز طبیعی آن کشور را علاقمند به سرمایه گذاری در گاز شیل آمریکا کرده است. انقلاب گاز شیل آمریکا را به بزرگترین تولید کننده گاز تبدیل کرده است و پیش بینی میشود آن کشور در سالهای آینده به صادرکننده بزرگ گاز تبدیل شود. داشتن سهام در شرکتهای تولید کننده نفت شیل که بتدریج به صادرکننده بزرگ نفت به خصوص به کشورهای جنوب شرقی آسیا تبدیل میشوند نیز به عربستان اجازه میدهد که سهم خود در عرضه نفت به این کشورها را حفظ یا حتی افزایش دهد.
انگیزه دیگر عربستان ممکن است علاقه آن کشور به داشتن اطلاعات دقیقتر از فناوریهای پیشرفته مورد استفاده در فعالیتهای نفت شیل و گاز شیل باشد. در حال حاضر کشورهای اوپک اطلاعات دقیقی از فناوری تولید نفت شیل ندارند و به اصطلاح دقیقتر ضریب کشش قیمتی عرضه نفت شیل و یا به عبارت دیگر حساسیت عرضه این نوع نفت به افزایش (یا کاهش) قیمت نفت کاملا مشخص نیست. معلوم نیست اگر قیمت نفت مثلا 10% افزایش یابد و به فرض از 60 دلار به 66 دلار در هر بشکه برسد عرضه نفت شیل به چه میزان افزایش مییابد و یا برعکس اگر 10% کاهش یافته به 54 دلار در هر بشکه برسد عرضه نفت شیل چقدر کاهش مییابد و نیز چه مدت طول میکشد تا تغییرات قیمت بر عرضه نفت شیل اثر بگذارد. طبعا این اطلاعات به عربستان اجازه خواهد داد راهبرد خود برای مدیریت عرضه نفت از طریق اوپک را تقویت کند و نفوذ خود در آن سازمان را تحکیم بخشد.
مثلا در حال حاضر تقویت قیمتها و پیش بینی تعادل بازار نفت در ماههای آینده و ثبات بازار حول قیمت 60 دلار در هر بشکه زمزمههایی را مخصوصا از سوی کشورهای متعهد تولید کننده نفت غیر اوپک به رهبری روسیه، مبنی بر خاتمه دوره توافق کنفرانس نوامبر گذشته اوپک (برای کاستن تولید این کشورها به میزان توافق شده نسبت به اکتبر سال 2016 میلادی) در پایان نیمه سال 2018 بجای پایان سال موجب شده است. به عبارت دیگر این کشورها این نکته را پیش کشیدهاند که ادامه کاهش تولید در شرایطی که بازار به تعادل رسیده و سطح انبارهای نفت تجاری OECD به میانگین سالهای گذشته نزدیک شده است، میتواند موجب افزایش بیشتر قیمتها و بازگشت رشد سریع تولید نفت شیل آمریکا به بازار و در نهایت از دست دادن سهم بازار این کشورها شود و به همین دلیل بهتر است خاتمه توافق پایان نیمه سال و نه پایان سال 2018 میلادی قرار داده شود.حال اطلاع دقیقتر از عکس العمل عرضه نفت شیل به این کشورها اجازه میداد با دقت بیشتری مدیریت بخش عرضه اوپک و همپیمانان غیر اوپک را طراحی و اجرا کنند تا ضمن حفظ سهم بازار قیمتها را در سطح قابل قبول نگه داشت. عربستان به عنوان بزرگترین و بانفوذترین کشور عضو اوپک که همراه با کشورهای متحد خود در حاشیه جنوب خلیج فارس بیش از نیمی از نفت اوپک را تولید میکنند و در بیشتر موارد در ادبیات موضوع به عنوان رهبر دو فاکتور اوپک شناخته میشود با اطلاع از جزئیات فناوری تولید و عرضه نفت شیل بهتر میتواند مدیریت عرضه نفت اوپک برای حفظ ثبات بازار نفت را هدایت کند.
در هر حال باید توجه کرد اگر مذاکرات شرکتهای ملی نفت کشورهای اوپک با تولید کنندگان نفت شیل در آمریکا در چارچوب روابط بین شرکتهای ملی و بین المللی صنعت نفت موضوعی تجاری و علایق این شرکتها انجام میگیرد اما مذاکرات بین اوپک به عنوان یک سازمان بین دولتی که منافع کشورهای عضو (و نه ضرورتا شرکتهای ملی کشورهای عضو) را پیگیری میکند با شرکتهای خصوصی نفت شیل متفاوت است و هماهنگ کردن علایق دو طرف با پیچیدگیهایی همراه است و همانطور که گفته شد باید صبر کرد تا این گفتگوها پیش برود و بتدریج مسیر و هدف مشخصی، مانند همکاری برای سرمایه گذاریهای مشترک و نیز کمک به ثبات بازار نفت، برای این گفتوگوها پیدا شود، پس از آن میتوان با دقت بیشتری در این مورد اظهار نظر کرد.
استراتژی تولیدکنندگان نفت اوپک و از جمله ایران در تصمیمات آتی اوپک چه باید باشد؟
راهبرد کشورهای عضواوپک در بازار نفت را از دو لحاظ میتوان مورد توجه قرار داد:
1) راهبرد جمعی کشورهای عضو برای با ثبات کردن بازار نفت حول قیمتهای قابل قبول.
2) راهبرد انفرادی کشورهای عضو (بخصوص تولیدکنندگان بزرگ) در فعالیتهای بالا دستی و پایین دستی نفت از جمله در صنایع پتروشیمی.
از نظر راهبرد جمعی کشورهای عضو اوپک برای ثبات بازارها حول قیمتهای قابل قبول باید توجه کرد که اثر بخشی تصمیمات اوپک در بازارهای نفت تحت تاثیر سه متغیر مهم است:
1) سهم اوپک در بازار نفت.
2) ضریب کشش قیمتی تقاضا برای نفت اوپک.
3) ضریب کشش قیمتی عرضه نفت غیر اوپک.
با فرض سهم اوپک در بازار نفت که برای سالهای اخیر نسبتا با ثبات بوده است و نیز با فرض اطلاع از ضریب کشش قیمتی تقاضا برای نفت اوپک که طی سالهای مدید با توجه به برآورد تقاضا برای نفت اوپک در قیمتهای مختلف نفت قابل اندازه گیری بوده است، یک راهبرد موفق جمعی اوپک برای حفظ ثبات بازار نفت حول قیمتهای قابل قبول به اطلاع از ضریب کشش قیمتی عرضه غیر اوپک بستگی خواهد داشت که در سالهای اخیر با ورود نفت شیل به بازار نفت پیچیدهتر شده است. همراه کردن شماری از تولید کنندگان بزرگ نفت غیر اوپک به رهبری روسیه که سهم قابل توجهی در بازار نفت دارند، بخشی از راهبرد صحیح اوپک برای تاثیر گذاری بر بازار نفت بوده است زیرا عملا بخشی از عرضه غیر اوپک را با خود همراه کرده است . حال مطالعه عکس العمل نفت شیل به تغییر قیمتها و نیز گفتوگوهای اوپک با تولید کنندگان نفت شیل برای اطلاع بیشتر از فناوریهای تولید این نوع نفت توانایی اوپک در برآورد ضریب کشش قیمتی عرضه غیر اوپک را افزایش میدهد.
حال اوپک میتواند با برآورد قیمتی که میتوان به آن قیمت منصفانه و منطقی نفت (A Fair and reasonable price of oil) گفت از منافع خود در بازار نفت دفاع کند. قیمت منصفانه نفت قیمتی است که به اندازه کافی پایین است بطوریکه رشد اقتصادی دنیا و کشورهای وارد کننده نفت را تحت تاثیر منفی خود قرار نمیدهد، بنابراین تقاضا برای نفت اوپک را هم کاهش نمیدهد، از سوی دیگر، یعنی در سوی عرضه، قیمت منطقی را میتوان قیمتی از نفت دانست که به اندازه کافی بالا است تا به جلب سرمایهگذاریهای بین المللی برای فعالیتهای بالادستی نفت کمک کند. حال اوپک میتواند عرضه نفت کشورهای غیر اوپک در این قیمت فرضی را برآورد و با داشتن برآوردی از تقاضای کل جهان برای نفت خام به تخمین صحیحی از تقاضا برای نفت خام اوپک برسد و تا زمانی که شرایط بنیادی بازار تغییر نکرده است با مدیریت عرضه خود (در حد تقاضا برای نفت اوپک) از همین قیمت حمایت کند. چنانچه شرایط عرضه غیر اوپک و یا تقاضای کل برای نفت خام بطور بنیادی تغییر کرد، اوپک نیز میتواند قیمتهای منصفانه و منطقی شرایط جدید را برآورد و مجددا با تنظیم عرضه خود برای شرایط جدید از قیمتهای منصفانه و منطقی و ثبات بازارهای نفت حمایت کند.
مساله مهمی که در اینجا وجود دارد ضرورت انعطاف پذیری کافی در اوپک برای نشان دادن عکس العمل لازم در شرایط تغییرات بنیادی در بازار نفت است. میدانیم که عرضه نفت کم کشش است و از سوی دیگر دولتهای عضو اوپک بودجههای سالانه و برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی خود را بر اساس برآوردی از قیمتهای نفت تنظیم میکنند. این شرایط انعطاف پذیری اوپک به عکس العمل سریع در برابر تغییرات شرایط بنیادی بازار را کاهش میدهد و به همین دلیل اوپک با توسعه و حفظ ظرفیت مازاد تولید نفت تلاش کرده است این انعطاف پذیری را افزایش دهد. با اینحال انعطاف پذیری کامل اوپک برای نشان عکس العمل سریع به تغییر بنیادی شرایط بازار و نیز وفادار ماندن اعضاء به سهمیه های تعیین شده سقف تولید بستگی به توسعه فعالیتهای پایین دستی نفت (وگاز) به خصوص بخش پتروشیمی دارد. توضیح آنکه فراوردههای نفتی و پتروشیمی بسیار متنوع است و داشتن سهم قابل توجهی از بازار بین المللی فراوردههای نفتی و پتروشیمی در دنیا به اوپک اجازه میدهد با انعطاف پذیری بالا بازار نفت را مدیریت کند. با فرض سهم بزرگی از فراوردههای نفتی و پتروشیمی مثلا در شرایط افزایش عرضه نفت غیر اوپک، کشورهای اوپک میتوانند بخش بیشتری از نفت خام خود را به تولیدات پایین دستی فراوردههای نفتی و پتروشیمی تخصیص دهند و عرضه جهانی نفت خام را حول قیمتهای منصفانه و منطقی تثبیت کنند. کشورهای اوپک (به خصوص ایران و کشورهای عضو اوپک حوزه خلیج فارس) به دلیل هزینههای پایینتر تولید نفت (و گاز) همواره میتوانند در بازار فراوردههای نفتی و پتروشیمی رقابتی باشند و در صورت لزوم بخشی از نفت خام تولیدی خود را به صورت فراورده های نفتی و محصولات پتروشیمی عرضه کنند تا بازار نفت خام به شرایط تعادلی باز گردد. در این صورت در واقع اوپک بدون کاهش تولید نفت خود خواهد توانست بازارهای نفت خام را مدیریت کند.
اتحاد ایران و عراق برای سردمداری عرصه پالایشگاه و پتروشیمی
این راهبرد مخصوصا برای ایران مناسب است. زیرا ایران علاوه بر داشتن منابع عظیم نفت و گاز غیر همراه (بخش عرضه) با شمار زیادی از کشورهای پرجمعیت همسایه و یا به لحاظ جغرافیایی (بخش تقاضا)نزدیک است. در این کشورها تقاضا برای فراوردههای نفتی و پتروشیمی در حال افزایش است. ایران میتواند با توجه به هزینه پایین تولید نفت خام و گاز طبیعی خود (با فرض کیفیت لازم فراوردهها در سطح استانداردهای بین المللی) صنایع پالایشگاهی و پتروشیمی خود را توسعه داده و در بازار فراوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی حضور فزایندهای داشته باشد. حال در مواقع لازم (مثلا زمانی که بازار نفت خام با مازاد عرضه مواجه است) ایران با هماهنگی سایر کشورهای اوپک میتواند بخشی از نفت خام خود و برخی دیگر از این کشورها (مثلا عراق) را از بازار نفت خام به فعالیتهای پایین دستی سوق داده و به تعادل بازار نفت خام حول قیمتهای مناسب کمک کند. تصور زمانی که ایران و عراق هر کدام به 7 میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت خام (جمعا 14 میلیون بشکه در روز) رسیده و ایران با افزایش ظرفیت پالایشگاهی و پتروشیمی مدرن در حد بازیگران بزرگ بین المللی در این بخش ظاهر شود تصور غیر واقع بینانهای نیست. در این صورت هم تعادلی بین ایران و عراق در یک سو و با عربستان و کشورهای متحد او در سوی دیگر از نظر تولید نفت خام بوجود خواهد آمد و هم ایران به همراه عراق میتوانند در مقابل نوسانات قیمت نفت خام نقش مهمتری بازی کنند.