«اگر نفت را با قیمت ۸۰ دلار بفروشیم، بدون اینکه بخواهیم هزینه سرمایهگذاری مجددی انجام دهیم و هزینه استخراج صفر باشد و پول را در لحظه دریافت بکنیم، با آن درآمد، اگر امروز بخواهیم سهام شرکت مایکروسافت را بخریم باید ۸۵ و نیم سال نفتمان را بدهیم که سهام آن را بخریم. در حالی که با این روند برداشت در بعضی برآوردها ۵۰ سال و در بعضی دیگر ۱۳۰ سال نفت داریم! اگر بخواهیم اپل را بخریم باید ۸۵ سال نفتمان را بدهیم. اگر آلفابت، همان مجموعه گوگل، را بخواهیم بخریم ۵۷ و نیم سال باید پول نفت بدهیم. اگر بخواهیم آمازون را بخریم باید ۵۱ سال نفتمان را بدهیم. این شرکتها از این جهت مورد توجه قرار گرفتهاند که عمر همه آنها از عمر انقلاب اسلامی کمتر است و همه آنها بعد از دهه ۱۹۷۰ شکل گرفتهاند و مربوط به نسل ۳ و ۴ انقلاب صنعتی هستند.»
شهریار آل شیخ، گفت: اگر بخواهیم بگوییم ما ثروتمند هستیم یا نه، باید ببینیم چقدر دست شرکتهایمان را باز میگذاریم و این ظرفیتها را در کشور ایجاد میکنیم که افرادی از توان ارزش آفرینی شان استفاده کنند تا بتوانند ثروت بسازند. ما در ایران سنت دانشگاهی با قدمت بالا داریم. سنت تولید صنعتی و فرهنگ تولید، در ایران داریم. این آن چیزی است که ما در همسایگان جنوبی مان نمیبینیم. هرچند که داشتههایی که ما اکنون داریم، در معرض زوال و رو به اضمحلال قرار گرفتهاند. اما رگهها و سنتهایی هستند که میتواند ما را دوباره احیا کنند و آن هم سنت تولید و کارآفرینی است. اگر امیدی به ثروت آینده کشور داشته باشیم و مجددا بخواهیم خلق ثروت کنیم، باید از این داشتههایمان استفاده کنیم.
شهریار آل شیخ، پژوهشگر توسعه که در مراسم بزرگداشت «میر مصطفی عالی نسب» با عنوان «چالشهای مالکیت و حاکمیت شرکتی در ایران» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت با طرح این پرسش که آیا ما ثروتمند هستیم؟ تصریح کرد: در حوزههای اجتماعی و ملی و تقسیم ثروت، مطالعات مختلفی وجود دارد با اینکه از منظر اجتماعی نمیتوانیم بگوییم کشور ثروتمندی هستیم، اما از منظر منابع و ذخایر، داشتهها و میراث بزرگ بین نسلی داریم که منجر به غرور و افتخار ما است.
وضعیت ثروتمان در میان کشورهای دیگر چگونه است؟
وی با بیان اینکه، باید دید وضعیت ثروتمان در میان کشورهای دیگر چگونه است، به اظهارات اخیر وزیر نفت درخصوص اینکه افتخار ما این است که توان استخراج روزانه حدودا سه و نیم یلیون بشکه را به دست آوردهایم توضیح داد: افتخار ما این است که رقم صادرات نفتمان به یک و نیم میلیون بشکه رسیده است، ضمن اینکه اظهار شده ما در یک سال گذشته، نفت را با تخفیف ۵ تا ۱۰ درصد و کمتر از تخفیفی که در ادوار گذشته فروخته میشده، میفروشیم. توانستهایم رقم ۸۰ دلار به ازای هر بشکه را با این تخفیفها تثبیت کنیم و وضعیت مطلوبی از نظر فروش نفت داریم که البته روشن نیست تا چه میزان پایدار بماند.
چند سال دیگر می توانیم نفت استخراج کنیم؟
این پژوهشگر توسعه ضمن یادآوری اینکه مجموعههای مختلف، برآوردهای مختلفی در ارتباط با کل منابع نفتی ایران ارائه میدهند، اضافه کرد: مجموعههای بینالمللی، ۶۵ میلیارد بشکه و مجموعههای داخلی، حدود ۱۵۰ میلیارد بشکه کل منابع نفتی ما را برآورد میکند و اگر با همین سرعت برداشت کنیم، بین ۵۰ تا ۱۲۰ یا ۱۳۰ سال دیگر امکان استخراج نفت داریم.
برای خرید سهام مایکروسافت باید 85 سال و نیم نفت بدهیم
بخواهیم سهام اپل را بخریم باید ۸۵ سال نفتمان را بدهیم
سهام آمازون معادل ۵۱ سال نفت مان است
آل شیخ توضیح داد: اگر نفت را با قیمت ۸۰ دلار بفروشیم، بدون اینکه بخواهیم هزینه سرمایهگذاری مجددی انجام دهیم و هزینه استخراج صفر باشد و پول را در لحظه دریافت بکنیم، با آن درآمد، اگر امروز بخواهیم سهام شرکت مایکروسافت را بخریم باید ۸۵ و نیم سال نفتمان را بدهیم که سهام آن را بخریم. در حالی که با این روند برداشت در بعضی برآوردها ۵۰ سال و در بعضی دیگر ۱۳۰ سال نفت داریم! اگر بخواهیم اپل را بخریم باید ۸۵ سال نفتمان را بدهیم. اگر آلفابت، همان مجموعه گوگل، را بخواهیم بخریم ۵۷ و نیم سال باید پول نفت بدهیم. اگر بخواهیم آمازون را بخریم باید ۵۱ سال نفتمان را بدهیم. این شرکتها از این جهت مورد توجه قرار گرفتهاند که عمر همه آنها از عمر انقلاب اسلامی کمتر است و همه آنها بعد از دهه ۱۹۷۰ شکل گرفتهاند و مربوط به نسل ۳ و ۴ انقلاب صنعتی هستند.
حاصل دسترنج انسانها، ارزشمندتر از منابع موروثی شان است
این پژوهشگر توسعه تاکید کرد: باید توجه داشت داراییهای ما با سهام شرکتهایی مقایسه شدهاند که اصلا دارایی مالی مشخصی ندارند و بیشتر از جنس شبکه، برند و تکنولوژی هستند. آن چه که به عنوان دارایی به آن افتخار میکنیم، نسبت به آنچه که تکنولوژی به دست میآورد سهم بسیار بسیار جزئی دارد. حاصل دسترنج انسانها، نسبت به منابع موروثیشان آثار عظیمتری ایجاد میکند. این مسئله فقط مربوط به ایران نیست.
عالی نسب سرمایه گذاری جسور بود
آل شیخ، ضمن مرور اقدامات کارآفرینانه عالی نسب، با بیان اینکه از زمانی که ایشان از تبریز به تهران هجرت کرد، بازرگانی انجام میداد و همزمان در خرید و فروش سهام مشارکت میکند و این زمانی بود که هنوز بورس تهران شکل نگرفته بود، ادامه داد: او صنایع نفت سوز و گازسوز عالی نسب را در ۱۳۲۹ پایه گذاری میکند که این صنایع موضوع تکنولوژیک در دوره خود است. عالی نسب سرمایه گذاری جسور بود. ایشان از ظرفیتهای علمی و مطالعات خود برای تحلیل بازار استفاده میکرد. بنابراین ارزش سهامی که مبادله میکرد ارزش جدی بود. بنابراین مشهور شد که سرمایهگذاری در سهامهای ایشان ارزشمند است و سودآوری بالایی دارد. بعدها همه سرمایه خود را در حوزه تولید گذاشت و کار را از حیاط خانه خود آغاز کرد. کارگاه اولیه در حیاط خانه ایشان برای تولید محصولات اجاقهای خانگی شکل گرفت.
عالی نسب بنیانگذار استارتاپی کاملا دانش بنیان بود
این پژوهشگر توسعه خاطرنشان کرد: در اتاق مصدق سماور محصول کارخانههای عالی نسب، منجر به فخر بود و ایشان برای مهمانانشان با این سماور چای میریختند که نشان دهند تولید در این سطح در کشور انجام میشود. بنابراین آقای عالی نسب را میتوان بنیانگذار استارتاپی دانست که کاملا دانش بنیان است. مطالعاتی در حوزههای مختلف داشت و روحیه ایشان روحیه پژوهشگری بود. در مقطعی برای ۱۹ هزار روستا شناسنامه تهیه و هر کدام را آنالیز کرد و تحلیل جدی فنی ارائه داد.
بعد از کودتای 1332، مایوس شدند، اما امواج مهاجرت نبود
وی با بیان اینکه عالی نسب پس از کودتای ۳۲ ، تحت تاثیر فضای یاس و سرخوردگی که شکل گرفته بود، کارخانه را تعطیل کرد، ادامه داد: در آن دوره تفاوت جدی این بوده که مهاجرت وجود نداشته، وقتی یأس و سرخوردگی حاکم میشده، اینگونه نبوده که کل مجموعه دانش بنیانها با امواج و سونامی مهاجرت مواجه شوند.
آل شیخ، با بیان اینکه عالی نسب در مقطعی، از مشاوران سوئیسی برای انتقال دانش فنی و به روز کردن صنعتش استفاده کرد، گفت: عالی نسب، در دورهای که تصمیم قطعی میگیرد که در حوزه صنایع کارتونسازی وارد شود، ابتدا با خرید بخشی از سهام و سپس خرید بخش دیگر پیش می رود و ۱۰ مرتبه افزایش سرمایه می دهد و با ابزارهای مالکیت سهام اعمال حاکمیت در شرکت را شکل میدهد، نه اینکه از صفر، شرکت دیگری تاسیس کند و یا مجموعه دیگری را در رقابت با این شرکت موجود شکل دهد. هدف گذاری که برای رسیدن به صنایع کارتون سازی داشتند از مسیر تحقق حاکمیت شرکتی و از مسیر قانونی مالکیت سهام بوده است.
عالی نسب در چه دوره ای فعالیت صنعتی خود را آغاز کرد؟
وی توضیح داد: فعالیت آقای عالی نسب زمانی است که موج دوم انقلاب صنعتی در دنیا شکل گرفته، این موج همزمان با تولید موتورهای احتراق داخلی، تولید خودرو و هواپیما بود و ما در ایران همزمان با پایان دوره قاجاریه، با مشکلات داخلی، نابسامانی و جرقههایی از مشروطیت و مطالبه تجدد و البته ناامنی مواجه هستیم. ناامنی در حدی است که هیچ کسی نمیتواند از شمال به جنوب کالا بفرستد و تردد کند. ارسال کالا از شمال به خلیج فارس از طریق شامات انجام میشود. موج سوم تکنولوژی انقلاب صنعتی توسعه الکترونیک در نیمه قرن بیستم است. تشکیل سرمایه صنعتی در کشور به دلیل عدم وجود امنیت مالکیت با مخاطره همراه بوده است. شاید بعد از مشروطیت و پس از پایان جنگ جهانی دوم که کشور اندکی ثبات پیدا کرد، عصر سرمایهگذاری صنعتی در آن دوره در ایران آغاز شد.
آل شیخ با بیان اینکه عالی نسب در دورهای فعالیت خود را شروع میکند که به لحاظ مالکیت، اندک ثباتی در کشور شکل گرفته و جزء انسانهای پیشرو نسبت به سرمایهگذاران دیگر است، گفت: این دوره، ارتباط با دنیای آزاد مقدور است. ارز تک نرخی داریم. برنامههای توسعه در ایران شکل گرفته و نقل و انتقال پول و واردات تجهیزات و ماشین آلات راحتتر است. انضباط مالی شکل گرفته و هنوز هم به درآمدهای نفتی نرسیدهایم. این دوره از فاصله سالهای ۳۰ تا ۴۰ تا ابتدای دهه ۵۰ است. این دوران هم رشد اقتصادی دو رقمی را در چند سال پیاپی تجربه میکند و هم نرخ بیکاری و تورمش زیر ۵ درصد مهار میشود. خیلی از صنایع ما در آن دوران شکل گرفتند و شکوفا شدند. اما در ادامه این شاخصها هم دچار چالشهای خود شدند و دوره تورمی در دهه ۵۰ آغاز شد. در نسل اول سرمایهگذاری صنعتی که در آن دوران شکل گرفتند، آقای عالی نسب و بسیاری از سرمایهگذارانی بودند که هم نسبت به تولید و سرمایهگذاری اهمیت قائل هستند و هم نسبت به مسائل اجتماعی پیرامونشان به شدت واکنش نشان میدهند. این واکنشها از منظر امور خیریه و نهادهای مختلف اجتماعی است. علاوه بر تولیدشان در موضوعات مختلف، به توسعه دانش در کشور اهمیت میدهند و به ساخت بیمارستانها و نهادهای مدرسه سازی و پژوهشی، خیراندیشی و دغدغههای اجتماعی و علمی می پردازند.
از موج سوم صنعتی جا ماندیم
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه متاسفانه ما نسل سوم صنایع موج سوم در ایران را تقریبا از دست دادیم، اضافه کرد: صنایع الکترونیک به محض اینکه شکل میگیرند توسعه پیدا نمیکنند و بعد از انقلاب به رغم اینکه قوانینی برای محدود کردن واردات همه وسایل صوتی و الکترونیک داریم، اما این حمایتها منجر به محصول قابل عرضهای برای جهان نشده است. قطع تعاملمان با دنیا منجر شده که نتوانیم از موج سوم تکنولوژی در کشور برای تعمیق تولید استفاده کنیم و دلایل مختلفی برای اینکه چرا نمیتوانیم عمق تولید را در ایران بالا ببریم وجود دارد. اما باید در نظر داشت با وجود ارز چند نرخی، عمق بخشیدن به تولید محال است.
محدودیت های جدی آنها که در حوزه های موج پنجم تکنولوژی در ایران کار می کنند
وی با طرح این پرسش که اگر آقای عالی نسب زنده بود، در دوران فعلی چه میکرد، توضیح داد: عالی نسب، زمانی در عرصه تکنولوژی فعال بود که با تکنولوژی دوران خود فاصله چندانی نداشت. اگر امروز میخواست در این زمینه کار کند باید با تکنولوژیهای موج ۵ یعنی اینترنت و هوش مصنوعی کار خود را ادامه میداد. در این حوزهها است که امروز میتوانیم ارزش بسازیم و تولید ارزش اقتصادی ویژه کنیم، اما کسانی که امروز در ایران در این حوزهها کار میکنند محدودیتهای جدی دارند؛ هم دچار تحریم هستند و نمیتوانند دسترسی داشته باشند و محصولات خود را به پلتفرمهای خارجی عرضه کنند و هم نمیتوانند تبادل مالی داشته باشند و نمیتوانند کالای ایرانی عرضه کنند. از سوی دیگر محدودیتهای داخلی دسترسیهایشان را قطع کرده است. استفاده از فیلترشکنها هم سامانههایشان را ناامن میکند و نقل و انتقالهایشان را دچار چالشهای جدیتر میکند.
محدودیت هایمان نسبت به دوره عالی نسبت افزایش پیدا کرده است
آل شیخ یادآورشد: از سوی دیگر ما در این دوره برخلاف دوره آقای عالی نسب دسترسی به تعاملات بینالمللی نداریم. در تعامل و چرخه جهانی نیستیم. در دنیا سمت عرضه و تقاضا مستقیم با یکدیگر روبرو میشوند و چرخه زنجیره فروش را به شدت متفاوت کردهاند، اما ما تا حد زیادی از این ابزارها بیبهره هستیم. استارتاپهایی که اکنون فعالیت میکنند، نسبت به استفاده از بازار سهام دچار چالش هستند. ارزش گذاری روی مالکیت معنویشان و ظرفیت شبکهشان شکل نمیگیرد و نمیتوانند از ظرفیت حاکمیت شرکتی سهام و مبادله سهام استفاده کنند. این وجه هم محدودیت دیگری است که در دوران آقای عالی نسب وجود نداشته است. ما هنوز ضوابط شفاف برای صنایع نسل جدید که منطبق بر تکنولوژیهای موجهای انقلاب صنعتی نوین هستند، نداریم.
نوآوری نیاز به شور، خلاقیت و تکاپو دارد
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه متاسفانه حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی نیز محدودیتهایی را برای استارتآپهای ما ایجاد میکند، اظهارداشت: واکنشهایی که آنها در سال ۱۴۰۱ داشتند و با توقف و بازداشت و مخاطرات جدی روبرو شدند و یاسهای آنها منجر به سیل مهاجرت شد. نوآوری نیاز به شور، خلاقیت و تکاپو دارد و یاس و ناامیدی به شدت در آن آثار منفی میگذارد.
مخاطره ای از جنس دوران قاجار به قبل!؟
وی تاکید کرد: چالشی که اکنون پیرامون اکوسیستم استارتاپی شکل گرفته، پیامهایی است که از محیطهای پیرامونی میرسد، مبنی بر اینکه مجموعههایی که بیش از حد رشد پیدا کردهاند و بر زندگی مردم موثر واقع شدهاند باید به نفع دولت مصادره شوند! همانطور که این دغدغهها رسما در روزنامهها منتشر میشود و استارتاپها هر چقدر موفقتر شوند، بیشتر در معرض خطر قرار میگیرند. این مخاطره از جنس مخاطره دوران پهلوی دوم نیست بلکه مخاطرهای از دوران قاجار به قبل است! مالکیت محل ابهام قرار گرفته و نه فضای کسب و کار. مجددا چالش، چالش مالکیتی است. تشکیل سرمایه در معرض جولان مهاجمین مختلف انجام نمی شود و حکومتهای مطلقه و مستبد هستند که نمیگذارند امنیت سرمایهگذاری شکل بگیرد. همیشه این مخاطره وجود دارد که کل ثروت مصادره شود.
فضای خاکستری چه آسیبی برای استارتاپها ایجاد می کند!؟
آل شیخ توضیح داد: بسیاری از حوزههای ما در فضای خاکستری عمل میکنند و این دغدغه وجود دارد که با آنها برخورد شود. آنها دچار چالش تنظیمگری هستند و هر لحظه ممکن است با دستورالعمل حذف شوند. همانطور که در حوزه رمز ارزها، با اینکه قانونی وجود ندارد اما فعالیت انجام میشود. به طور رسمی غیرقانونی هستند اما فعالیت میکنند. کل فضا مبهم است و هیچ قانونی برای آن تدوین نشده است. در این فضای مبهم، مالکیت و هویت دچار مخاطره است و هر لحظه ممکن است همه چیز را از دست بدهیم.
نسبت به گذشته شرایط دشوارتری داریم
وی تاکید کرد: این فضا، امکان استفاده از ظرفیتهای حاکمیت شرکتی را برای استارتاپها و کسب و کارهای نو و معاصر دشوار کرده است و ما نسبت به گذشته شرایط دشوارتری داریم؛ چرا که اصل مالکیت هم در شکل فعالیت شرکتها و هم در شکل مالکیت معنوی آنها دچار چالش شده است.
بورس ما 115 برابر کوچکتر از بورس نیویورک و ۳۰ برابر کوچکتر از بورس بمبئی است
آل شیخ در پاسخ به این پرسش که آیا ما ثروتمندیم، توضیح داد: بستگی دارد منشا ثروت را در کدام بخش لحاظ کنیم. در داراییهای ملموس یا داراییهای غیر ملموس. اگر بخواهیم موضوع شرکتهایمان را مطرح کنیم میتوانیم ارزش بورس کشور را با بورسهای دیگر بسنجیم. در ۱۳ تیر ۱۴۰۳، مجموع ارزش بورس ایران ۱۱۵ میلیارد دلار بود. این رقم ۲۵۲ برابر کمتر از بورس نیویورک است. بورس ما ۳۰ برابر کوچکتر از بورس بمبئی است که نشان میدهد ارزش فعالیت شرکتهای ما و آنچه که در بورس ایجاد کردهایم چه میزان است. آنها ثروت و ارزش را در شرکتها ایجاد میکنند. این موضوع است که ثروت آفرینی میکند.
داشته هایی که رو به اضمحلالند
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم بگوییم ما ثروتمند هستیم یا نه باید ببینیم چقدر دست شرکتهایمان را باز میگذاریم و این ظرفیتها را در کشور ایجاد میکنیم که افرادی از توان ارزش آفرینی شان استفاده کنند تا بتوانند ثروت بسازند. ما سنت دانشگاهی در ایران با قدمت بالا داریم. سنت تولید صنعتی و فرهنگ تولید در ایران داریم. این آن چیزی است که ما در همسایگان جنوبی مان نمیبینیم. آنها سنت تولید ندارند. هرچند که داشتههایی که ما اکنون داریم، در معرض زوال و رو به اضمحلال قرار گرفتهاند. اما رگهها و سنتهایی هستند که میتواند ما را دوباره احیا کنند و آن هم سنت تولید و کارآفرینی است. اگر امیدی به ثروت آینده کشور داشته باشیم و مجددا بخواهیم خلق ثروت کنیم، باید از این داشتههایمان استفاده کنیم. داشتههایی که رگههایش به افراد بزرگی مانند آقای عالی نسب میرسد که چنین رویکرد و فعالیتهایی را در کشور بنیانگذاری کردند.
منبع: جماران